خاطرات
ساعت3:33 بود كه بابيدارباش نگهبان شبt نيروها براي انجام فرضيه نمازصبح بيدارشدند، 10قيقه به 4بود كه فرضيه نماز صبح را انجام داديم. پس از فرضيه نماز ساعت 4:45 دقيقه مراسم صبحگاهي با تلاوت آياتي چند از قرآن شروع شد. بعد از خواندن قرآن و دعاي صبحگاهي دسته چادر2براي راهپيمائي صبحگاهي رفتند و دسته بر چادر يك پس از صبحگاهي مختصرو صرف صبحانه تا ساعت 7:30 صبح به استراحت پرداختند ...
ماجرای چند روز مین گذاری در خاطرات دستنویس شهیدمحمد خاک فیروز
نوید شاهد البرز:

شهید محمد خاک فیروز در خاطرات دست نویس خود چنین نوشته است:


روز پنجشنه اول خرداد 1365 كه درتيپ 3 لشکر شانزده مستقر شديم.

برادرمطيعيان ـ اربابيان ـ صادقيان و سيد مصطفي حسيني براي شناسائي از روبروي شهرك به طرف گروهان 1و2 قبل از كارديدن كردند و فردا كار شروع شد.

ساعت 20/6 دقيقه بعدازظهر روز پنجشنبه وارد مقرتيپ3 لشگر16 شديم و دريكي ازسنگرها مستقرشديم. روز جمعه ساعت 5 بعدازظهر بود كه به اتفاق برادران براي ديدن مين منوري كه از ارتش گرفته بوديم و رفتيم و نظرات و پيشنهادات در اين مين داده شد برادر اربابيان درمورد اين مفصلاْ توضيح داد يكي از برادران گفت كه اگر سيم قبل ازخروسك را قطع كنيم، عمل نمي كند.

برادر اربابيان براي اينكه ببيند عملي است يانه. همين كار را كرد و با قطع شدن سيم تله قبل از خروسك كشش صورت گرفت و مين عمل كرد يعني سيم تله اي كه ازپايه كشيده شده بود چون محكم كشيده شده بود بركشيدن خروسك غلبه كرد و مين منورمشتعل شد( عمل كرد).

بعداز ديدن مين منور با برادر مطيعيان و عدة ديگر از برادران به خط مقدم پيش برادران ارتشي رفتيم، طولي نگذشت كه يك گروه 5 نفري آماده شديم تا به سنگرهاي كمين و نگهباني برويم. بعد ازمقدار كمي راه رفتن به سنگرها رسيديم و برادراربابيان ما را از وضعيت منطقه مطلع ساخت و جزئيات كار را برايمان شرح داد و ازديدگاه به سنگر جلوي خودمان وسنگرهاي دشمن گراهاي مختلف گرفتيم. عصر روز شنبه بود كه با برادرسيد هادي موسوي و چند نفرديگر به آن طرف سنگرها رفتيم و محدوده كاشتن نوار مين را ديديم.

شب يكشنبه بود حدود ساعت 5/10 كه حدود چند نفر آماده شديم كه به طرف محدوده مين گذاري برويم. بعد مينها به طرف محدوده مين گذاري برده شد و با كار زياد كه همه در آن شركت كردند نواري به صورت زيگ زاگ از مين ام 19 و با محاف كاشته شد و با موفقيت تمام به پايان رسيد.

شب دوشنبه 5/3/65 ساعت 5/10 كه با برادران به طرف سنگرها حركت كرديم. عده اي از برادران بابرانكارد و با دست مينها را حمل کردند و با تقسيم بندي خوبي كه شده بود كارها بهتر از ديشب انجام شد و كار در اين قسمت هم با اطمينان خاطر به پايان رسيد.

شب سه شنبه 6/ 3/ 65 حدود ساعت 10 شب بود كه تيم مین گذار براي كاشت مين به محل مين گذاري مراجعت كرد. حدودا 20 دقيقه صبر كرديم تا برادر سيد مصطفي آمد وگفت: چرانمي آييد؟ بعد بچه ها باتقسيم كاري كه كرده بودند، هركس كارخود را انجام داد و يكي از درجه داران با چندتا از بچه هاي ما هم بين دو نوار سيم خاردار توپي كشيدند و كار باكيفيت بهتر از شبهاي قبل به پايان رسيد.

روزچهارشنبه ساعت 8:30 صبح بود كه برادرجعفري و جمعي از برادران براي قرارگيري و قدم شمار و حد ميدان و محل كشيدن سيم خاردار و اقدامات در مورد كاشت مين آمدند و اقدامات انجام شد حدود ساعت 11:30 برادر سعيدخاني و محمدي و عزيززاده براي كشيدن سيم خاردار به محلي كه قبلاْ مشخص شده، رفتند كه حد سمت چپ ضد تانك مشخص گرديده كه نيروهاي پياده درون آن نروند.

صبح روز پنجشنبه 8/ 3/ 65 ساعت حدود 7 صبح بود كه كليه برادران تيم براي حمل مين ضدنفر و نفرات به طرف جايي كه مينها بود، آمديم و تمام مينها را به نزديكي كار برديم و قرار بود كه فردا صبح كار را شروع كنيم. يكي دو روز گذشت اما از كار خبري نشد، برادر اربابيان دنبال پايه كرمي رفته بود و وقتي كه پايه كرمي را آورد تيم ما تعويض شد و تيم چديدي جايگزين صادقيان شد و درتاريخ 9/ 3/ 65 تيم صادقيان براي استراحت عقب آمد. 9/ 3/ 65

ساعت3:33 بود كه بابيدارباش نگهبان شب، نيروها براي انجام فرضيه نماز صبح بيدارشدند. 10قيقه به 4بود كه فرضيه نماز صبح را انجام داديم. پس ازفرضيه نماز ساعت 4:45 دقيقه مراسم صبحگاهي با تلاوت آياتي چند ازقرآن شروع شد. بعد از خواندن قرآن و دعاي صبحگاهي دسته چادر2 براي راهپيمائي صبحگاهي رفتند و دسته برچادر يك پس از صبحگاهي مختصر وصرف صبحانه تا ساعت 7:30 صبح به استراحت پرداختند. به علت سمپاشي به استراحت پرداختند و به علت سم پاشي محوطه بود كه ساعت 7:30 بود كه برادران ازخواب بيدار شدند. بعضي از برادرها محياي كلاس شدند و عده اي ديگر به استراحت پرداختند. درساعت 8:30 نهج البلاغه شروع شد و در ساعت 10 خاتمه يافت. يك ربع بعد جنگ مين شروع شد و دراين كلاس مينهاي ضد تانك ازجمله مين 19 M، اجاقي MK7 تايمري، M4 ، تايپ 72،M21 وMH2 گفته شد و در ساعت 11:30 دقيقه كلاس خاتمه يافت. پس از كلاس عده اي براي خواب قيلوله و عده اي ديگر مهياي نماز شدند.

بعد از نماز كلاس احكام يكي از برادران برگزار شد و بعد ازصرف نهار استراحت كوتاهي كرديم و راس ساعت 3 كلاس بدنسازي با سرپرستي مربي انجام شد و در ساعت 4:30 كلاس خاتمه يافت. بعد از نيم ساعت استراحت در ساعت 5 كلاس تخريب شروع شد كه دراخلاق و رفتار بعضي از شهداي گردان گفته شد وكلاس درساعت 5:50 دقيقه با پايان رسيد و درساعت 6 كلاس قرآن شروع شد و روخواني قرآن سوره يوسف توسط برادران انجام شد و در ساعت 7:30 كلاس پايان يافت و برادران آماده نماز مغرب و عشا شدند و در ساعت 8:30  اولين پاس نگهباني شروع شد و برادران بعد از نماز و صرف شام به استراحت شب پرداختند .

السلام عليك و من الله التوفيق .

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده