«نامه ای از سنگر به مادرم؛ نوشته شهید رضا خسروی

عاشقانه های یک شهید برای مادر/شهادتنامه حرف آخرینم

شنبه, ۰۳ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۴۶

زندگی نامه/وصایا

مادرم من حالم خوب است و تنها ناراحتی من از این است که از مهر مادری شما بهره نمی برم و از شما و خواهرانم دور هستم.

نوید شاهد گلستان؛ شهید رضا خسروی/یکم مهر 1350، در شهرستان گالیکش به دنیا آمد. پدرش حسن (فوت 1360) و مادرش طوبا نام داشت. تا اول متوسطه در رشته انسانی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یکم تیر 1366، با سمت امدادگر در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

«نامه ای از سنگر به مادرم»

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود بر منجی عالم بشریت مهدی موعود(عج) و نائب بر حقش امام خمینی و با درود سلام بر رزمندگان و خانواده های معظم شهداء

خدمت مادرم گرامی و خواهران عزیزم سلام

پس از عرض سلام، سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهان و خواستارم و امیدوارم که حال شریفتان خوب بوده و هیچگونه ناراحتی جسمی و روحی نداشته باشید و امیدوارم که این سلامتی را که از اعماق قلبم سرچشمه گرفته پذیرا باشید.

عرض می شود که اگر از احوالات اینجانب حقیر رضا خسروی را خواسته باشید، بحمدالله سلامتی برقرار می باشد و دعاگویی وجود شریف شما مشغول می باشم و امیدوارم که هر چه سریعتر دیدارها تازه گردد.

مادرم من حالم خوب است و تنها ناراحتی من از این است که از مهر مادری شما بهره نمی برم و از شما و خواهرانم دور هستم، بار دیگر به مادر و خواهران گرامیم سلام می رسانم.

این شعر با کمک برادری ترتیب داده شده است؛

سلام ای مادرم، ای نازنینم، دگر شاید تو را هرگز نبینم

در این سنگر که تنگ و نسبت نمور است، حرامی مسلکانه را در کمینم

شبی مادر تورا در خواب دیدم ، که دست مهر سورمی در جبینم (پیشانی)

نشاندی در پر قویی مرا، بعد، بنوشاندی ز شهد و انگلیبیم

مرا بردی بام آسمانها، که از باغ ستاره گل بچینم

وزان بالاترش بردی دگر بار، نمودی با ملائک همنشینم

مرا از بردنم آگه نمودند، رضا بر مالکم خلاق امینم

شهادت مایه ام آن شیر پاکت، شهادت نامه، حرف آخرینم

تو بهر مادری کردی، الهی غم روی تو را هرگز نبینم

حلالم کن، حلال از هر چه کردم، حرامم باد اگر جز حق گزینم

در این سنگر که تنگ است، و نمور است، بجان، من پاسدار ملک و دینم