روایت مادر شهید محمود قلي‌زاده از جنازه فرزندش؛
وقتی باقی مانده ی جسدش را دیدم ، چند تکه استخوان بود، دستهایم را به سمت آسمان بلند کردم و خدا را با تمام وجود شکر کردم.
نوید شاهد کرمان، "بعداز چهارده سال انتظار، به ما خبر دادند که جسد پسرم پیدا شده است. وقتی خبر را شنیدم ، دلم شکست و اشکم جاری شد . به حضرت زینب ( س ) متوسل شدم و گفتم : حالا که جنازه ی پسرم را آورده اند ، بدنش سالم باشد تا دلم آرام بگیرد و دیگر چشم به راهش نباشم .
در حالی که با حضرت ، درد دل می کردم و اشک می ریختم ، خوابم برد. در عالم خواب، جنازه اش را آوردند و جلویم روی زمین گذاشتند . بدنش سالم بود ، با همان لباس ارتشی که موقع رفتن به تنش بود. خَم شدم و صورتش را بوسیدم. حسرت این بوسه ، چهارده سال بر دلم مانده بود. 
دلم آرام گرفت، سرم را بلند کردم و دستهایم را به سمت آسمان بردم و گفتم: خدایا ! به صبر زینب (س) قسم که دیگر به هر چه که از پسرم بیاورند، چه بدن سالم باشد و چه چند تکه استخوان، راضی ام. حتی اگر چیزی هم نیاورند، من راضی ام.
وقتی باقی مانده ی جسدش را دیدم ، چند تکه استخوان بود ، داخل لباس ارتشی که زمان اعزام پوشیده بود. دستهایم را به سمت آسمان بلند کردم و خدا را با تمام وجود شکر کردم. 

راوی: مادر شهید
منبع: ره یافتگان کوی یار

شهید محمود قلي‌زاده ابراهيم‌آبادي، دوم‌‌ مهر1346، در روستاي‌ابراهيم‌آباد ازتوابع‌‌شهرستان زرند چشم به جهان گشود. تا چهارم ‌ابتدايي‌درس خواند، به ‌عنوان سرباز ارتش به‌ جبهه اعزام شد. بيست‌و‌چهارم ‌دي‌1365، درسومار براثراصابت تركش خمپاره به ‌شهادت رسيد. پيكر  وي مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس ‌از تفحص سال 1380، در گلزار شهداي امامزاده‌عبدالله(ع) تاج‌آباد زرند به‌خاك سپرده شد.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده