وصيت نامه شهيد مجيد خالقى فرزند سلطان على ؛ متولد: 3/ تير/ 1348 شهرستان آمل؛ شهادت: 24/ خرداد/ 1367 شلمچه. به درستى كه خداوند مى خرد جانها و اموال مؤمنين و در مقابلش بهشت عطا مى كند، حمد و ستايش مخصوص خداوندى را كه ما را آفريد و هستى و نيستى ما در دست اوست
شهادت كه خود سرآغاز زندگى است
نويد شاهد مازندران ؛ به درستى كه خداوند مى خرد جانها و اموال مؤمنين و در مقابلش بهشت عطا مى كند، حمد و ستايش مخصوص خداوندى را كه ما را آفريد و هستى و نيستى ما در دست اوست و با سلام و درود فراوان بر پيامبر اسلام محمد مصطفى (ص) و ديگر انبياء و اولياء و با درود و سلام بر امامان بحق ما خصوصاً مهدى موعود و نائب بر حقش امام خمينى و با درود سلام فراوان بر رزمندگان و شهدا و خانواده هاى معظم آنان. قبل از اينكه قلم بدست گرفته جملاتى بعنوان وصيتنامه بنويسم متذكر شوم كه من شرمم مى آيد كه در مقابل اين همه وصيتنامه هاى شهدا كه تك تك آنها و جملاتشان دنيايى از عشق و عظمت دارد بيايم با اين زبان الكن و فكر و قلم ناتوانم وصيت نامه اى بنويسم ولى بعنوان وظيفه و تكليف الهيم زبان به سخن گشوده و خطوطى را به يادگارى مى نويسم.
بار الها پروردگارا ستايش ترا كه مرا در اين برهه از زمان كه اهميت فراوان دارد و در كشورى در زير سايه آقا امام زمان و به رهبرى امام خمينى و از چنين پدر و مادرى مهربان بدنيا آوردى و باز شكر ترا كه توفيق رفتن به جبهه را نصيبم كردى خدايا تو خود شاهدى كه من اين راه را آگاهانه انتخاب كردم و تا آخرين نفس و تا آخرين قطره خونى كه در بدن دارم در اين راه كه مبارزه با كفر شرك ظلم و ستم است مى ايستم و مبارزه مى كنم و اگر در اين راه جز با كشته شدن من اسلام و خط رهبريت امام و ولايت فقيه تثبيت نمى شود پس از خمپاره ها و اى توپها و گلولهاى آمريكايى و روسى مرا در برگيرد و بدنم را قطه قطعه كنيد و بدانيد كشته شدن در اين راه را با آغوش باز پذيرايم واين مرگ برايم از عسل حاصل اين دنيا شيرين تر است و دنيا را به دنيا پرستان واگذارم تا مانند كرم ها در مرداب متعفن بلوند و در لجنزارها به زندگى پست مادى خويش خاتمه دهند. و اما پدرم و مادرم كه از بدو تولد تا حال براى من چه زحمات سنگينى را متحمل نشده ايد و زحمات زيادى را برايم كشيده ايد و من حتى نتوانسته ام شمه اى از زحمات شما را جبران كنم از ته قلبم از شما تشكر مى كنم و در مقابل شما شرمنده ام و اما از رفتنم به جبهه ناراحت نباشيد چرا كه بازگشت همه مان به سوى خداست پس چه بهتر كه اين بازگشتن بسوى او با رضاى كامل و در راه او باشد پس چه غم شما را كه من به اين موت راضيم و كوچكترين غم به دل را ندهيد و شهادت كه سرآغاز زندگى است نترسيم در مرگى كه خود زندگى است.   (والسلام)
مركز اسناد بنياد شهيد و امورايثارگران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده