دوشنبه, ۰۸ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۱۷
خیره بر رسم تو مانده­ ست مرام دنیا / بوی عطر تو گرفته­ ست تمام دنیا / بی نشان پر زدی از خاک، و کاری کردی / تا بماند عطش نام به کام دنیا

خیره بر رسم تو مانده­ ست مرام دنیا

بوی عطر تو گرفته­ ست تمام دنیا
بی نشان پر زدی از خاک، و کاری کردی
تا بماند عطش نام به کام دنیا

بعد تو آن­ طرف آینه ­ها جا ماندیم
یادمان رفت و سر از سمت تو برگرداندیم
استخوان ­های تو هر نقطه پراکنده؛ و ما
روضه‌ي قامت بی قامتی­ ات، را خواندیم

می ­شود تا همه عمر به این اندیشید:
آسمان روی زمین داشت گهر بر می­چید؟
تکه­ های تو درخشنده ­تر از الماس ند

از تو باقی­ست فقط چند گرم مروارید!

منفجرشد برِ تو لاشه یک خمپاره
خون سرخت زده از گردن تو فوّاره
گرچه از جسم تو تنها غزلی جامانده
عشق؛ مجنونِ تو، لیلای غزل؛ آواره

سروده ای از مصطفی عابدی اردکانی

منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده