سی و پنجمین سالروز شهادت شهید حسین قدمی
اينك به ياد خدا به جبهه مي‌روم نه براي انتقام بلكه براي احياي دينم. پدر و مادر عزيزم مرا حلال كنيد تا با كوله‌باري سبك به درگاه خداوند راه يابم و مرا ببخشيد و از سر کوتاهی هایی که عمدی نبوده، درگذريد تا در پيشگاه باريتعالي رو سپيد گردم...
نوید شاهدالبرز:
شهیدی که با کوله باری سبک به دیدار حق شتافت؛ شهید حسین قدمی

"شهيد حسين قدمي" در سال 1341 در روستاي واريان از توابع شهرستان كرج در خانواده‌اي مؤمن و متعهد ديده به جهان گشود. او به مانند ساير همسالانش درسن 7 سالگي وارد مدرسه شد. بعد از اتمام دوره ابتداي از آنجايي كه روستائيان فاقد مدرسه راهنمايي بودند، وي ناچار شد جهت ادامه تحصيل به شهرستان كرج نقل مكان كند و در اين شهر به علت برخي مسايل و مشكلات زحمات فراواني را تحمل نمود ولي چون طبعي مطيع و روحي بلند داشت، هيچگاه از كثرت مصائب نهراسيد و با اندك سرمايه‌اي كه داشت، زندگي رضايتبخشي مهیا کرد.

 هنگامي كه اولين جرقه و بارقه اميد محرومان و مستضعفان گيتي زده شد. شهيد قدهي نيز همانند سيل عظيم ملت مسلمان در اكثر تظاهرات و راهپيماييها شركت فعال و چشمگير داشت و براي افشاي چهره كريه رژيم ستمشاهي از هيچ كوششي فروگذار نمي‌كرد و پس از پيروزي انقلاب اسلامي شهيد موفق به اخذ مدرك ديپلم در رشته اقتصاد گرديد و با شروع جنگ تحميلي شهيد حسين قدهي خود را براي خدمت سربازي معرفي نمود و او نيز يكي از هزاران رزمجوي ارتش توحيد بود كه در سال 61 به خدمت شريف سربازي اعزام شد و پس از اتمام دوره آموزشي در اروميه جهت آزادسازي مناطق محروم كردنشين كشورمان از لوث عوامل وابسته به استكبار جهاني به شهرستان پيرانشهر گام نهاد و پس از گذشت 5 ماه فعاليت چشمگير و كمك بي‌وقفه‌اي كه به مردم محروم كرد و پس از ابراز رشادتهاي فراوان سرانجام در تاريخ هفتم خرداد 1361 در حين پاكسازي منطقه از منافقين كوردل در جاده سردشت بانه به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و به لقاءالله پيوست.


فرازهايي از وصيتنامه شهید بزرگوار:

اينك به ياد خدا به جبهه مي‌روم نه براي انتقام بلكه براي احياي دينم. پدر و مادر عزيزم مرا حلال كنيد تا با كوله‌باري سبك به درگاه خداوند راه يابم و مرا ببخشيد و از سر کوتاهیهایی که عمدی نبوده ، درگذريد تا در پيشگاه باريتعالي رو سپيد گردم.

خداوندا مي‌دانم كه بنده گناهكارت هستم و حال با حال زار و استغفار به ديدارت آمده‌ام و براي رضاي تو تلاش مي‌كنم و تمام وجودم و هستيم را در طبق اخلاص نهاده‌ام در پيشگاه با عظمتت ابراز ندامت مي‌كنم تا شايد كرم و لطفت شامل حالم گردد، توبه مي‌كنم و با تمام توان و رمقم با دشمنان قرآنت با ستمگران و جباران زمان ستيز مي‌كنم.

پيام شهيد: «آرزو مي‌كنم تا شايد از قطرات خونم تا  لاله‌اي بدمد و گلستان خونبار را نويد پيروزي دهد... از پدر و مادرم مي‌خواهم كه براي من نگريند بلكه برايم دعا كنند و به خود ببالند كه سهمي در نبرد حق عليه باطل دارند.»



منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده