یادی از شهید به مناسبت سالروز شهادت
سخنی با پدر : عزیزم خودت بهتر میدانستی که به جبهه می رفتم هدفم الله و خدمت به اسلام بود. اگر خداوند تبارک و تعالی شهادت را نصیب می کرد.امیدوارم که ناراحت نباشید و گریه نکنید شهادت هدیه ایست که از جانب خداوند تبارک تعالی کسانی داده می شود که لایقند.
نوید شاهد گلستان؛

از زندگی تا شهادت

نام : غلام رضا نام خانوادگی: بندانی پور(کوهکن)     نام پدر: غلام حسن شماره شناسنامه:1

تاریخ تولد :یکم مهر 1348         محل تولد: زابل          تحصیلات : سال اول راهنمایی تحصیلی

شغل :پاسدار               وضیعیت تأهل: مجرد      یگان اعزامی: سپاه پاسداران گنبدکاووس

تاریخ اعزام : بهمن 1366 مسئولیت در جبهه : رزمنده تاریخ شهادت: بیست و هفتم اردیبهشت 1366

محل شهادت: حلبچه نحوه شهادت: تماس با سلاح شیمیایی نشانی مزار: گلزار شهدای امامزاده عبدالله(ع)

شهید غلامرضا بندانی پور به تاریخ یکم مهر 1348 در روستای ده حاجی آقایی روستای دور از مراکز بود که زندگی مردم آن به سختی می گذشت کشاورزان این روستا به سختی زندگی می کردند و با الطب وضعیف اطلاع رسانی هم بسیار بد بود با اینکه در شهرهای مهم کشور فضای مبارزات انقلابیون باعمال شاه تلاش زیاد و محصول کم مردم را از فکر هر چیزی باز میداشت با این حال به صورت کامل از وضعیف انقلاب غافل نبودند بلکه هر گاه کسی به شهر می رفت یا مسافرتی به شهرهای بزرگ داشت هنگام بازگشت خبر اتفاقاتی که در حال وقوع بود را برای دیگران بازگو می کرد تنها ضبع اطلاعات مردم به همین طریق بود هر چند آنها دور افتاده بودند اما ظلم و ستم عمال حکومت و فشاری که به مردم می آوردند و نظارتی که به مردم داشتند مثل ساید جاها وجود داشت اما کمی کم رنگ تر با این حال شهید در غضیی محروم از امکانات که آن روزها در اکثر نقاط دیده می شد و در محیطی پاک و با صفا رشد یافت او در میان جمع صمیمی خانواده رشد یافت.

وقتی دو ساله بود یعنی سال 1350 ثبت احوال به روستای آنها رفت تا به افرادی که شناسنامه نداشتند، شناسنامه بدهد آن زمان پدر شهید در مسافرت بود. به همین دلیل مأموریت ثبت احوال ایشان را به نام مادرشان شناسنامه داد (شناسنامه پدر همراه خودش بود) به همین دلیل نام فامیلی شهید بندانی پور و نام فامیلی پدرشان کوهکن است پدر شهید از مسافرت بازگشت پس از مدتی همراه خانواده به روستای «ده کمالی» موچ کرد. وضعیت روستای ده کمالی هم چندان منسب زندگی نبود با اینکه خانواده شهید دو سال در این روستا ساکن بودند اما تغییری در وضعیت زندگیشان بوجود نیامد.

شهید غلامرضا چهارساله بود که همراه خانواده به شمال کوچ کرد مدتی در روستای حاج رمضان خسروی و تپه جمشید سکونت داشتند اما اوضاع بدتر از قبل بود پس از دو سال زندگی در آنجا و کاربر روی زمینهای اربابی خانواده شهید به روستای حیدرآباد کوچ کرد آن سال (یعنی سال 1355) شهید در مدرسه روستای شروع به تحصیل کرد. مدرسه ای که اکنون نام شهید اسحاق فولادی بر سر در آن خود نمایی می کند نام معلم سال اول ابتدایی شهید یوسف خسروی بود.

پدر شهید درباره رفتار او می گوید:

فرزند با محبتی بود و با همه با احترام برخورد می کرد خیلی به قرآن و قرائت آن علاقه داشت درسش را مرتب می خواند او فرزندی آرام مهربان و مسئولیت پذیر بود. بیشتر وقتش را با خانواده می گذراند. علاقه چندانی به تفریح نداشت وقتی کوچک بود آرزو داشت ارتشی شود به من در کارهای کشاورزی کمک می کرد از وجین و آبیاری گرفته تا جمع آوری محصول و تهیه علوفه برای دامها. شهید دوره ابتدایی را در همان روستا با موفقیت پشت سر گذاشت سال 1360 در مدرسه راهنمایی عرب بوران ثبت نام کرد.با اشتیاق مشغول به تحصیل شد وضعیت درسی ایشان خوب بود و پدرش از نحوه درس خواندن شهید ابراز رضایت می کنند.

با وجود علاقه به تحصیل ایشان بیشتر از شش ماه در سال اول راهنمایی تحصیل نکردند زیرا علاقه زیاد ایشان به امام (ره) و انقلاب اسلامیایشان را به مدرسه ای بزرگتر فرا خواند آن روزها روزهای اوج جنگ بود و میهن نیاز به ایثارگرانی داشت که از مرز و بومش دفاع کنند غلامرضا بندانی پور هم یکی از ایثارگرانی بود که اعلام آمادگی کرد و با وجود اینکه 13 سال بیشتر نداشت در بسیجی در جبهه حضور پیدا کرد به کردستان عازم شد و دوره آموزشی را هم در همان شهر طی کرد به مدت چهار سالی که در جبهه بود فقط دوبار به مرخصی آمد پدر شهید درباره مرخصی او می گوید:

طی چهار سال دوبار مرخصی آمد یک باره دوره بسیجی و یک باره هم وقتی پاسدار افتخاری شده بود طول مدت مرخصی که در خانه بود از مادرش و من غافل نمی شد مسئولیت های همیشگی را انجام می داد. چون بزرگتر از بقیه بود آنها را نصیحت و هدایت می کرد با همه خوش برخورد بود. دوستانش را هم زیاد نبرده بود او بچه مومنی بود از همان کودکی ایام ماه محرم و ماه رمضان را در مسجد می گذارند و تا دیر وقت در مسجد می ماند.

به خاطر این که والدینش او را دوست داشتند هرگز از شهادتش به آنها چیزی نگفت حتی سعی نکرد آنها را آماده کند چون می داند آنها صبور نیستند اما به دوستانش گفته بود که شهید خواهد شد و برای آخرین بار آنها را میهمان کرده بود. مرخصی به پایان رسید و او در لباس پاسداری افتخاری به جبهه بازگشت هنوز هفته سوم رفتنش به جبهه آغاز نشده بود، که در تاریخ بیست و هفتم اردیبهشت 1366 بر اثر بمباران شیمیایی دشمن جان به جان آفرین تسلیم کرد و به مقام والای شهادت رسید. پس از شهادت پیکر شهید را از ماهشهر به کلاله انتقال دادند و پس از تشییع در گلزار شهدای امامزاده عبدالله(ع) (در ده کیلومتری کلاله) در جایگاه ابدیش آرمید.

فرازی از وصیت نامه شهید غلامرضا بندانی پور

«بسم رب الشهداء والصدقین»

با سلام و درود به منجی عالم بشریت مهدی موعود . با درود فراوان به رهبر کبیر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با سلام درود به شهیدان از صدراسلام گرفته تا شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران که با خون خود ریشه درخت اسلام را آبیاری کردند.

سلام بر همه ملت شهید پرور بخصوص پدر عزیزم که از یازده سالگی که مادرم را از دست داده ام.

زحمتهای فراوانی برایم کشیده اند، پدر عزیزم خودت بهتر میدانستی که به جبهه می رفتم هدفم الله و خدمت به اسلام بود. اگر خداوند تبارک و تعالی شهادت را نصیب می کرد.امیدوارم که ناراحت نباشید و گریه نکنید شهادت هدیه ایست که از جانب خداوند تبارک تعالی کسانی داده می شود که لایقند.

و سلام بر تو برادرم از اینکه برادری را از دست داده ای ناراحت نباشید و از شما می خواهم اسلحه ای که از دست من به زمین می افتد بردارید و راه من را ادامه دهید.خواهرانم من راهم را انتخاب کرده ام، امیداوارم که برایم گریه نکنید و مانند حضرت زینب (س) استقامت داشته باشید.

برادران و خواهرانی که وصیت نامه مرا گوش میدهید، حتما فکر میکنید که چرا برای مادرم چیزی ننوشتم (نگفته ام)، من مادری ندارم که برایش بنویسم که برایم گریه کند.

پیام من به ملت عزیز ایران این است که فرزندان خود را به جبهه های حق علیه باطل بفرستید تا راه من و امثال من را ادامه دهند.در پایان از پدرم و برادرانم و تمام دوستانم و آشنایانم حلالیت می طلبم و امیدوارم اگر از من بدی دیده اند، حلالم کنند.

«والسلام علیکم و رحمه الله برکاته»/برادر شما غلامرضا بندانی پور/بیست و پنجم دی 66

منبع : پرونده فرهنگی شهدا/ معاونت فرهنگی و امور احتماعی استان گلستان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده