شهید اردیبهشت
چهارشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۵۶
شهید جلال تفقدی افوشته فرزند محمد علی در سال 1343 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 16/2/61 در حمله بیت المقدس در حین باز پس گرفتن خرمشهر به مقام والای شهادت رسید .

بسم ربّ الشّهداء

و لا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

در سال 1340 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. 9 ساله بود که مادرش را از دست داد و با پدر و نامادری زندگی می­کرد. نامادریش مانند مادر بود آنقدر صمیمی بودند که به ایشان آبجی می­گفت. نامادریشان می­گفت جلال خیلی اخلاقش خوب بود بعد از شهادتش خیلی به خواب من آمده و مرا چندین بار به مکه برده است. یادم است همسایه­مان می­خواست برود مکه رفتم برای خداحافظی وقتی آمدم خانه کلی گریه کردم و خوابیدم جلال آمد به خوابم گفت چرا داری گریه می­کنی گفتم دلم مکه می­خواهد گفت خودم می­برمت مرا سوار هواپیما کرد و در تابوت خودش گذاشت و از آسمانها گذشتیم و رسیدیم مکه مرا طواف دور خانه خدا داد به مدینه مسجد رسول اکرم برد. تمام کارهای یک حاجی را انجام دادم سپس مرا با همان هواپیما آورد به خانه­مان.

یک بار دیگر هم موقع مکه بود و من ناراحت بودم کلی لباس احرام برایم آورد و گفت اینها را عوض کن که می­خواهیم برویم وقتی به یک آیت الله خوابم را گفتم گفت مکه­ات قبول شده مثل این است که شما حاجی شده­اید. شهید در عملیات بیت المقدس به دست دژخیمان بعث عراق به درجۀ رفیع شهادت نائل گردید. از زمان پدرش جلال در خانۀ مستضعفی به دنیا آمد. او یکدانه فرزند پسری است که بین 4 فرزند دختر دیگر زیست نمود. او در اوایل انقلاب که در سن 12 سالگی بود فعالیت چشمگیری بر علیه فرعون زمان محمدرضای پهلوی آغاز نمود. تمام جوانان خیابان خاکفرج را به مبارزه خیابانی می­کشاند و شب و روز آرام نداشت.

او بسیار مکتبی و به امام خمینی عشق می­ورزید او دارای اخلاق اسلامی بود و تمام دوستان او از اخلاق پسندیدۀ او تجلیل می­کردند. در کارهای برقی و الکتریکی مهارت داشت و بکار تعمیرت یخچال اشتغال داشت. جلال مادر نداشت او به سن کودکی مادرش را از دست داده بود. تمام اسرار خود را با خواهرش در میان می گذاشت. جلال سعی داشت پدر و زن پدر خود را راضی نگهدارد. جلال در زمان ریاست جمهوری بنی صدر پس از بروز خیانتهای او مخالفت می­کرد و سعی داشت دوستان را از خیانتهای او مطلع سازد. جلال در بسیج سپاه پاسداران مسجد رسول اکرم 20 متری دکتر بهشتی «حنیف نژاد» مشغول پاسداری از انقلاب و امنیت شهر قم بود. جلال اعزام به جبهۀ حق علیه باطل شد و گویا با خواهران خود اظهار نموده بود من با عراقیها می­جنگم یا پیروز می­شوم و یا شهید می­شوم یکی از این دو.

منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده