سالروز شهادت شهید احمد قندهاری
چهارشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۲۹
اين جملات را در تاريكي شب كنار رود كارون برايتان مي‌نويسم به تمام دوستان توصيه مي كنم كه از ماديات دست برداريد و به احكام اسلام عمل كنيد...
نوید شاهد البرز:
"شهيد احمد قندهاري" فرزند حبيب الله در تاریخ هفدهم مرداد1340 در خرمشهر از يك خانوادة مومن و معتقد به دين اسلام ديده به جهان گشود. وي دوران كودكي خويش را در نزد خانواده سپري نمود. در سن هفت سالگي جهت كسب دانش و معرفت به مدرسه رفت و در كلاس دوم دبيرستان بود كه بزرگترين سرمايه زندگيش را كه پدرش بود، از دست داد. او كوچكترين فرزند خانه بود كه با زحمت بسيار مادرش خانه را اداره مي كرد.


دلنوشته شهید احمد قندهاری بر لب رود کارون در خرمشهر

تا کلاس سوم نظري درسش را خواند و با شروع انقلاب درسش را رها كرد و مبارزه بر ضد رژيم را آغاز کرد و از طرفي نيز در آن منطقه جنگ بين عجم و عرب آغاز مي شود كه كنسولگري عراق او را مي گيرد و مدتي به اسارت در می آید و چون مقداري به زبان عربي آشنا بود و همچنين به كمك دوستانش فرار مي كند و تا موقع پيروزي انقلاب همانطور فعاليت مي كند كه بعد از پيروزي با چند نفر ديگر از دوستانش در تاريخ نوزدهم اردیبهشت 1361 بعد از بيست ماه مبارزه در جبهه هاي مختلف و حمله هاي پيروزمندانه در جبهه جادة اهواز ـ خرمشهر در حال پيشروي بوده كه تير به پايش اصابت مي كند. وی شال دور گردنش را به پايش مي بندد و دوباره به راهش ادامه مي دهد كه دوستش از او مي خواهد كه برگردد اما وی مصمم به راه خود ادامه می دهد. كه همان جا بر اثر اصابت تركش خمپاره به سر در حالي كه آيه هاي قرآن را تلاوت مي كرده به فيض عظيم شهادت نائل مي گردد.


بسم الله الرحمن الرحيم
اي كساني كه ايمان آورده ايد؛ نكند كه مالهايتان و همسران و فرزندانتان شما را از ياد خدا بازدارد زيرا كه اينها مايه امتحان شما هستند. "برداشتي از قرآن"
مي خواهم از خود چند نوشته‌اي بجاي بگذارم صحبتهاي بسيار از امام تا امت و از امت تا امام بزرگوارمان از كودكان 15 ساله حاضر در جبهه و از پيرزن 60 ساله پشت جبهه.  اين جملات را در تاريكي شب كنار رود كارون برايتان مي‌نويسم به تمام دوستان توصيه مي كنم كه از ماديات دست برداريد و به احكام اسلام عمل كنيد و براي امام دعا كنيد. مادر جان خيلي دوستت دارم مرا ببخش .
همسرم خودت از احساسات دروني من آگاهي خدا يارت باشد و خدا در بزرگ كردن فرزندمان تو را ياري مي كند .همسرم برايم دعا كن براي مرگ من ناراحت نباش من كه از شما خيلي راضي هستم و انشاءالله كه خدا هم از شما راضي باشد . از اسلام دست برنداريد زيرا اسلام به شما جهت مي دهد .
"ساعت 20/8 شب 9/2/61 رود كارون پل دارخوئين"

"وصیتنامه شهید عالیقدر احمد قندهاری"

به انسانی که سواران اسلام در جهاد کفار تاختند تا جایی که نفسشان به شماره افتاد و در تاختن از سم ستوران بر سنگ، آتش افروختند و بر دشمن شبیخون زدند تا صبحگاه آنها را به غارت گرفتند و گرد و غبار از دیار کفار برانگیختند و سپاه دشمن را در میان گرفتند.
با درود بر محمد (ص) و اهل بیت ظاهرش که اسلام را برای ما آورد، سرشت انسانیت را عوض کرد و به جهالت ها خاتمه داد و در اقوام جاهل خون اسلام را جاری کرد. درود بر حسین و یارانش که درس شهادت را به مردم تاریخ آموخت و درود به رهبر کبیر انقلاب که همچون محمد(ص) ما را از ظلمات، به نور راهنمایی کرد و به زندگی جاهلانه مان جهت داد.
و مقصد را برای ما روشن ساخت و خود همدوش ما در راه خلیفه الله حرکت کرد و دیگر بار در سرزمین ایران کربلای دیگر ساخت.
ای تمام کسانیکه این چند خط از نوشته های مرا می خوانید که من پیروی از تمام گفتار امام را (ولایت فقیه) نه از روی ناآگاهی بلکه از روی عقل کامل پذیرفته ام.
بدون هیچ حرف چشم و گوش بسته مطیع گفته امام بوده و هستم تمام خونهایی که از زمان هابیل و قابیل تا زمان محمد(ص) تا در زمان حسین(ع) بر زمین ریخته شد فقط برای تحقق حاکمیت امامت و بعد از آن ولایت فقیه در جامعه اسلامی بوده و اکنون که این امر در کشور ما تحقق پیدا کرده باید با تمام نیرو و توان ازآن حمایت نمود و با تمام دشمنان جهانخوار و انقلابمان مبارزه کنیم.
باید با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا مبارزه کرد و تا حاکمیت مستضعفین در روی عرصه گیتی از پای ننشینیم، زیرا که این وعده خداوند است و باید به گفته خدا جامه عمل بپوشانیم.از هیچ نیروی اهرمنی نهراسید و با توکل به خدا کمر شیطان بزرگ آمریکا را به زمین بزنید و تنها خواسته من از شما این است که مانند مردم کوفه عمل نکنید و اماممان را تنها نگذارید.
ای خمینی، ای امام، ای مرد تاریخ، ای کوه ایمان، ای نوری از محمد، ای ثلاثه خون شهیدان همچون کوهی استوار در برابر مستکبران و ای رهبر فروتن مستضعفان مرا ببخش که تو را دیر شناختم و دیر از دریای بیکران ایمانت بهره بردم مرا ببخش.که نتوانستم آنچنان که باید مطیع دستورات شما امام بزرگوار باشم. مرا ببخش ای امام، مرا ببخش ای امام جسم بی جان مرا در خرمشهر دفن کنید.
و به مادرم بگویید برای من زیاد گریه نکند زیرا که من از حسین عزیزتر نیستم.
اگر خداوند به من فرزندی عطا فرمود او را مکتبی و مومن و طلبه با بیاورد.
خدایا به من کمک کن زمانی که در برابر سپاه دشمن قرار می گیرم ثابت قدم بمانم.خدایا آنقدر شوق دیدار تو در من وجود دارد که دلم می خواهد هرچه زودتر به درجه شهادت برسم. آنقدر شوق شهادت دارم که با وجود اینکه چند مدت بعد فرزندم به دنیا می آید، آرزوی دیدار او را ندارم.
 همچنین از خدا می خواهم که شهادتم به گونه ای باشد که تمام جسم خاکیم متلاشی و غرق در خون شود. تا شاید مرا به این جسم در خون غلطیده ام ببخشد. از تمام دوستان و آشنایان و فامیل طلب بخشش می نمایم.
خدایا خدایا ترا به فرق شکافته علی و تو را به گلوی تیر خورده علی اصغر و تو را به پهلوی شکسته فاطمه (ع) قسم می دهم تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
پاینده باد جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده