زندگینامه شهید بیژن محمدی در سالروز شهادت؛
شهید بیژن محمدی که در 27 سالگی به مقام شهادت رسید و نتوانست فرزند خود را ببیند در همه حال حامی فقرا و یتیمان بود.

نوید شاهد فارس: شهید بیژن محمدی در سوم آذر ماه سال 1334 در روستای چلگ شهرستان کازرون استان فارس به دنیا آمد، او در کنار پدری فقیر اما یتیم‌نواز پرورش یافت که 3 فرزند یتیم برادر خود را نیز به سرپرستی گرفته بود.

او که خود در شرایط سختی زندگی کرده بود از دردها و رنج‌های مردم اجتماعش متاثر می‌شد و آنها را در قالب انشاء و کاردستی به صورت طنز بیان می‌کرد تا شاید بتواند از این طریق حرف مردم محروم و مستضعف را در آن زمان ظلم و ستم بیان کند.
شهید محمدی دستی در ادبیات و هنر داشت و اشعاری با موضوعات ارزشی می‌سرود که بعد از شهادتش دفتر اشعار او مفقود شد.



او از لحاظ جسمی بسیار قوی بود و در دوران کودکی به دلیل کمبود امکانات از وسایل مانند چوب و سنگ، وسایل انرژی درست می‌کرد اما هرگز از زور و بازوی خود برای قلدری استفاده نکرد بلکه با اجرای نمایش‌های پهلوانی سعی می‌کرد بچه‌ها را سرگرم کند.
این اسوه صبر و مقاومت سال‌هایی زیادی را به دور از خانواده و در شهرستان کازرون به تحصیل پرداخت و به دلیل ضعف مالی خانواده، خرج تحصیل خود را با کار کردن تامین می‌کرد و بعد از دریافت دیپلم در رشته طبیعی، تصمیم گرفت برای خود و دیگر دوستانش ایجاد اشتغال کند.
بنابراین با همکاري چند نفر از ديپلمه‌هاي بيکار روستا، وامي از مرکز توسعه و گسترش دريافت و يک کارخانه گچ سازي در اين روستا تأسيس کردند. او در اين واحد توليدي همانند يک کارگر ماهر و ورزيده مشغول کار شد.
شهید محمدی  معتقد بود که در ازاي لحظه‌اي کار اضافي بايد حقوق کارگر را پرداخت کرد و به محرومان، گچ را به طور رايگان يا با گرفتن مبلغي ناچيز تحويل مي‌داد.  تشخيص و شناخت عظمت و بزرگي او براي نزديکترين بستگان و دوستانش هم کاري دشوار است و هرگز کسي نتوانست واقعيت روحش را آنگونه که بوده دريابد.

شهيد از لحاظ اخلاقي و رفتاري و حس بشر دوستانه اي که داشت زبان زد خاص و عام مردم روستا بوده و هنوز هم در یاد مردم است. او بيشتر درآمدش را خرج يتيمان و فقيران محل مي‌کرد و محبت بي دريغ خود را نثارشان مي کرد به طوري که حتي در وصيت خود نیز آنها را از ياد نبرد.
او که در دوران پیش از انقلاب، حامی انقلاب بود و حتی در شرایط خفقان آن زمان نظر خود را به راحتی بیان می‌کرد، در درگیری‌های انقلاب یک بار مجروح شد. گاهی شب‌ها به تنهایی به کوه می‌رفت، بر روی درخت استراحت می‌کرد و به خود سختی می‌داد و می‌گفت باید برای روزهای سخت آماده بود.
شهید محمدی که در ایام عزاداری سرور شهیدان امام حسین(ع) مداحی می‌کرد بر انجام واجبات اتهام می‌ورزید و در هیچ شرایطی حتی در دوران نوجوانی که تابستان‌ها در باغ‌های انجیر کار می‌کرد، نماز و روزه خود را ترک نکرد.

در سال 1359 در بهياري نور آباد ممسني ثبت نام کرد و قبول شد. سپس در سال 60 ازدواج کرد، کمتر از یک سال از بعد از ازدواجش، در حالی که همسرش باردار بود و منتظر فرزندشان بودند، در تاریخ 12 فروردین به جبهه رفت و چند روز بعد از اعزام مجروح شد اما حاضر به گرفتن مرخصی نشد و از بیمارستان به جبهه برگشت.
این قهرمان کازرونی 37 روز بعد از اعزام به جبهه در 19 اردیبهشت سال 61 در عملیات بیت‌المقدس در آزادسازی خرمشهر به آرزوی دست یافت و به مقام والای شهادت رسید.
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی/ مرکز اسناد و ایثارگران فارس


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده