شهید اردیبهشت
جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۳۹
شهید علی بچه وفادار مشهدی فرزند غلامرضا در سال 1342 در مشهد مقدس دیده به جهان گشود. او در تاریخ 24/2/60 در غرب ایران- دار بلوط به مقام والای شهادت رسید.

بسم ربّ الشهداء و الصدیقین

 

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

اللهم ارزقنا الشهاده خالصا فی سبیلک تحت رایه نبیک مع اولیائک

 

ای خدای بزرگ و ای قادر متعال و ای رهنمون کننده سبحان ما را به اسلام حقیقی و راستین که در این زمان امام بزرگمان و رهبر کبیرمان خمینی بت شکن پرچمدار آن است رهنمون باش، خدایا از تو خواستارم که اگر شهادت را نصیبم کردی فقط بخاطر رضایت ذات مقدست باشد. بار خدایا شهادت در راه خود  اسلام را نصیبم کن و مرا در صف شهدای اسلام قرار بده و مرا از بندگان خالص خودت، مومن به پیامبرت حضرت محمد (ص) و از شیعیان ولیت حضرت علی (ع) و از مطیعان ولی امرت حضرت مهدی (عج) و نایب بر حقش خمینی عزیز قرار ده. خدایا از تو میخواهم زمانی که مرگ برایم فرا میرسد از تمام دوستیها و عشق و محبت­ها بر خودت و از تمام وابستگی­ها جز وابستگی به خودت آزادم سازی.

امام عزیز میدانم تو نایب امام زمان هستی، این را  میدانم ندای هل من ناصر ینصرنی برای اسلام سر دادی و من هم به ندای آسمانی تو گوش فرا دادم. ای امام عزیز از تو میخواهم در روز قیامت شفیع من باشی و برای من طلب مغفرت کنی چون ما در گذشته گنهکار و جاهل بودیم و تو بودی که روحی تازه از اسلام در ما دمیدی این را بدان تا آخرین قطره خونم از حریم مقدس اسلام دفاع میکنم.

ابتدا متذکر شوم آنچه در اینجا آورده شد هم جنبه وصیت نامه دارد و هم جنبه سخن عاطفی و خانوادگی.

اینجانب محمد علی وفایی فرزند محمد رضا وصیت میکنم که با میل و اشتیاق فراوان به جنگ حق علیه باطل که همیشه نشانگر آن بوده که حق پیروز است و ما همه بخاطر حق میجنگیم و در صورتی که کشته شویم یا بکشیم پیروزی از آن ماست، پدر و مادر عزیز اکنون که این وصیت نامه را مینویسم ساعتی دیگر عازم جبهه میشوم. این را بدانید اسلام و ایران به وجود یکایک ما جوانان احتیاج دارد و همانطور که امام فرمود چشم امید من به شما جوانان است که ادامه دهنده راه حسین (ع) هستید و ما او را تنها نخواهیم گذاشت و یار و یاور او خواهیم بود بگذار کوته نظران و مادی پرستان هر چه میخواهند فکر کنند.

سلام به پدر عزیزم، درود بر تو که چون ابراهیم فرزند خود را به فرمان خدای بزرگ به قربان­گاه فرستادی بدان و آگاه باش که  اسماعیلت هرگز از فرمان باری تعالی سر باز نمیزند و مرگ را در راه خدا جز سعادت نمیداند و زندگی را جز جهاد در راه عقیده درست نمیداند و شهادت را بهترین نعمتها. از تو میخواهم اگر زمانی نسبت به شما بی­احترامی کرده­ام مرا حلال کنی و از تو میخواهم برای من قطره­ای اشک نریزی، در مجلس ختم من سیاه نپوش و از همه بخواه به تو تبریک بگویند و مجلس ختم من برای من عروسی بگیر و بگو همه لباسهای رنگارنگ بپوشند و مداحان سرود امام زمان را بسرایند. از تو میخواهم در برابر دشمنان اسلام و روحانیت چون کوه استوار باشی.

و تو ای مادرم (سلام) ای عزیزترین عزیزها و ای مهربان­ترین مهربانان بعد از خدا من به تو، افتخار میکنم که نزد تو این چنین پرورش یافتم که توانستم در هنگام جوانی خدمت ناچیزی به اسلام بکنم. مادرم مرا حلال کن و هرگز در فقدان من گریه مکن، میدانم که میخواستی مرا لباس دامادی، بپوشانی ولی بدان من لباس دامادی خود را پوشیدم و به آنچه که میخواستم یعنی شهادت و پیوستن به لقاء الله رسیدم.

و تو ای خواهرم امیدوارم حجاب و عفت را سرمشق زندگی خود قرار بدهی و از تو میخواهم پسرانت را همچون علی اکبر حسین و دختران را همچون فاطمه زهرا تربیت کنی و از تو میخواهم، پیرو حق باشی و اما برادرانم، از شما میخواهم در راه پیشبرد اسلام به رهبری امام خمینی بکوشید و تمام قوانین اسلام را اجرا کنید و بدانید بهترین راه راه خداست جوینده و پوینده این راه باشید. از همه شما میخواهم که با دیده احترام به پدر و مادرتان بنگرید چون با نبودن آنها ما هیچیم. از برادرانم میخواهم که حتما راه مرا ادامه دهند و اوقات فراغت خود را به بهره­گیری از مسائل اسلامی بگذارنید و از حریم اسلام دفاع کنید و فقط در حرف خلاصه نکنید.

در قبر چشمانم را باز بگذارید تا کوردلان بدانند که کورکورانه نرفته و دستانم را باز بگذارید تا بدانند که مالی با خود نبرده­ام.

منال از مرگ من مادر/ مخوان در سوگ من خواهر/ مزن بر سینه و بر سر/ که حق سر میرسد از راه

والسلام من اتبع الهدی

منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده