شهید گیلان:
شهيد محمد جواد محقق کجيدی در يک شب سرد زمستانی اول اسفندماه و سال 1342 در شهرستان املش، گلی از دامن پاک مادری شکفت که مبشر بهار زندگی، پدر و مادر شد، و او را محمد جواد ناميدند.
نویدشاهدگیلان: شهيد محمد جواد محقق کجيدی در يک شب سرد زمستانی اول اسفندماه و سال 1342 در شهرستان املش، گلی از دامن پاک مادری شکفت که مبشر بهار زندگی، پدر و مادر شد، و او را محمد جواد ناميدند. محمد جواد در خانواده ای محروم و مظلوم خود، بدون اعتنا به کمبودهای مالی و ديگر مشکلات به رشد خود ادامه می داد و هر روز از روز قبلش دوست داشتنی تر می شد. اما هنوز محمدجواد هفت ماه نشده بود، که پدر جوانش دار فانی را وداع گفت و به ديار باقی شتافت. پس از گذر عمر و کودکی اش، وی برای کسب تحصيل علم و دانش راهی مدرسه شد تا مرحله ای ديگر از سرنوشت وی رقم خورد. مقاطع ابتدايی را به همت معلمان ارزشمند اين بخش به پايان رساند و به دوره راهنمايی راه یافت.پس از پيروزی انقلاب اسلامی و آغاز بازگشايی مدارس به فرمان حضرت امام خمينی (ره) در رشته علوم انسانی وارد دبيرستان گرديد.
زندگینامه شهيد محمد جواد محقق کجيدی

محمد جواد که نوجوانی مسلمان و متدين بود، و در طی اين دوران در متن انقلاب اسلامی قرار گرفته بود با همه علاقه ای که به تحصيل داشت، با شروع جنگ تحميلی،اين جوان غيرتمند مدرسه را وداع گفت ، وارد دانشگاهی شد که کلاس آن جبهه و استادان آن شهدا، و درس آنان ايثار و شهامت و شجاعت و شهادت بود، لذا محمد جواد عاشقانه سوی جبهه ها پر کشيد. محمد جواد محقق کجيدی، ابتدا نيروی رزمی و مدتی در مخابرات و زمانی هم در اطلاعات عمليات و اصلا هر جای ديگری که بوجود او نياز بود حضوری فعال و چشمگير داشت. پس از پذيرش قعطنامه و برگشت نيروها به مناطق خود، محمد جواد با پشتکار و توانمندی دوره دبيرستان را با موفقيت به اتمام رساند. در تاريخ 12/6/72 به سنت دير پايی محمدی (ص) به پيمان مقدس ازدواج گردن نهاد. و در تاريخ 20/6/72 عازم منطقه کردستان ، شهرستان سقز شد، که در عصر پنجشنبه 25/6/72 در درگيری با ضد انقلاب و در محور سقز به همراهی تنی چند از دوستان و همرزمانش با خدای خويش ملاقات نمود ، در حالی که فقط 13 روز بود که داماد شده بود. اين جوان تازه داماد با شهادتش سندی معتبر شد بر جنايت ضد انقلابيون و عوامل سر کرده امريکای جهانخوار که نگ ابدی را برای خود ثبت کردند.

پيام شهيد :

خطاب به مادرم:

مادر جان من از حضرت قاسم، که بهتر نيستم هر چند از برای من آرزوی بسيار داشتی اما من به آرزوی ديرينه ی خود رسيدم.

دوستان اگر بدی از بنده و يا برخورد بدی از من به شما شده است مرا حلال نمائيد.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده