دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۰۱
گل‌علی گفت تشنه‌ام، نگاهی به قمقمه‌ام انداختم دیدم آبی ندارد، قمقمه خودش هم خالی بود، می‌گفت همین که گل‌علی مطمئن شد که از آب خبری نیست، دست بر پیشانی گذاشت، سلامی به امام حسین (ع) عرضه داشت، به سجده رفت و شهید شد.
نمایشگاه مجازی از آثار شهید فندرسکی

نوید شاهد: شهید گل‌علی فندرسکی از شهدای هنرمندی که با‌ هنر خود به ثبت وقایع جنگ همت گماشت ، متولد 1345، از روستاهای توابع بهشهر بود که در بندرگز پرورش یافت و نهایتاً در تاریخ 21دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

گل‌علی علاوه بر عکاسی، در نقاشی، خطاطی و نویسندگی هم توانمند بود. شعر هم می‌گفت. در ورزش بسیار فعال بود و رتبه‌های گوناگون ورزشی داشت، همچنین چندین بار در سطح منطقه و استان در مسابقات قرآنی شرکت کرد و حائز رتبه برتر شد.


نمایشگاه مجازی از آثار شهید فندرسکینمایشگاه مجازی از آثار شهید فندرسکی

خواهر شهید روایت می کند که وی ارادت و توسل خاصی به سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) داشت. در یکی از نامه‌ها نوشته بود که من خیلی دوست دارم امام زمان (عج) را ببینم و امضای شهادت را از ایشان بگیرم و بعد جایی دیگر گفته بود که راستی آقا به خواب یکی از دوستانم آمده فرمودند: گل‌علی قبولی! ایشان سه ماه را که به جبهه رفت شهید نشد، بعد همان جا تبدیل به شش ماهش کردند و به مرخصی آمدند، خواهر بزرگم از وی پرسید که آن دوستت که خواب دیده بود کدام دوستت بود که از سکوتش فهمیدیم خودش بوده، ایشان یک پیشانی‌بند داشت که مادرم پای اتوبوس رزمندگان اعزامی به جبهه به سر ایشان می‌بندد که عبارت آن «یا صاحب الزمان (عج)» بود.

به مرخصی که می‌آیند یک سفر به همراه یکی از دوستانشان به مشهد مقدس می‌روند، در برگشت مادرم پرسیدند چرا پیشانی‌بندت نصف شده؟ گفت نصفش را بستم به ضریح امام رضا (ع) ان‌شاءالله در این عملیات کربلا آزاد می‌شود و نصف دیگر را می‌بندم به ضریح امام حسین (ع)، دوستانشان تعریف می‌کردند که در هنگام عملیات هم همان سربند نصفه را به کلاه خود بسته بود.نمایشگاه مجازی از آثار شهید فندرسکینمایشگاه مجازی از آثار شهید فندرسکی

در زمان مرخصی تقریباً همه ما فهمیده بودیم که این آخرین دیدار ما با گل‌علی است، حتی پدرم می‌گفت می‌دانم این نوبت گل‌علی برود دیگر بر‌نمی‌گردد، در مورد لحظه شهادت هم دوستش تعریف می‌کند که دیدم گل‌علی تیر خورده، کنار کانال افتاده و تمام صورتش غرق خون است، فکر کردم شهید شده نزدیک‌تر که شدم دیدم چشمانش باز است، صدایش زدم، جوابم را داد، گل‌علی گفت تشنه‌ام، نگاهی به قمقمه‌ام انداختم دیدم آبی ندارد، قمقمه خودش هم خالی بود، می‌گفت همین که گل‌علی مطمئن شد که از آب خبری نیست، دست بر پیشانی گذاشت، سلامی به امام حسین (ع) عرضه داشت، به سجده رفت و شهید شد.


نمایشگاه مجازی از آثار شهید فندرسکینمایشگاه مجازی از آثار شهید فندرسکی

در وصیت‌نامه ایشان هم این بیت به چشم می‌خورد که:

دلم خواهد نمازی با وضوی خون بخوانم

و ذکر سجده را بر تربتی گلگون بخوانم



منبع: مرکز اسناد ایثارگران

انتهای پیام/ز

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده