سالروز ولادت وشهادت
رضا با همیشه فرق داشت از همیشه نورانی تر و زیبا تر شده بود و در بهمن ماه 65 به جبهه جنوب رفت و در تعطیلات عید چند روزی به مرخصی آمد دیگر کاملا فرق کرده بود

تاریخ ولادت:1349/1/24

تاریخ شهادت:1366/1/24 

بسم ا...الرحمن الرحیم

زندگینامه شهید " رضا ترکمان پری "

شهید رضا ترکمان پری تنها پسر خانواده از هوش سرشار و تحرک فوق العاده ای از همان اوایل طفولیت بر خوردار بود در سال تحصیلی 56-55 به مدرسه راه پیدا کرد و همان سالها مصادف شده بود با اوج گیری انقلاب اسلامی در تمام صحنه حضوری فعال داشت و علیرغم سن کمش فعالیتهای چشمگیری در مدرسه و مسجد داشت بهنگام اقامه نماز جماعت تکبیر می گفت و بعد به عضویت گروه سرود بسیج در آمد و چندی بعد به عضویت بسیج در آمد ، و مثل همه بسیجیهای عاشق شبها در مسجد محل پست می داد و برای یاری رسانی به جبهه فعالیت میکرد . در خدمت خانواده های معظم شهدا بود ، عضویت در بسیج روح بلند و بزرگ رضا را آرام نمی کرد . چهارده ساله بود که با تغییر تاریخ تولد شناسنامه به پادگان آموزش رفت ولی بعد مسئولین آن متوجه شده و او را باز گردانده اند اولین بار در اسفند 63 از طریق پشتیبانی جنگ وزارت آموزش و پرورش بسوی جبهه های نور علیه ظلمت شتافت با اتمام دوره 4 روز تمدید ماموریت کرد و بمدت سه ماه در جبهه دار خوین ، جنوب ماند و پس از آن به تهران بازگشت . پس از بازگشت به مدت 2 ماه جهت تکمیل دوره های تخصصی به پادگان آموزش و پس از آموزش به کردستان رفت در کردستان رضا بعنوان بی سیم چی انجام وظیفه می کرد و بهمراه سایر همرزمانش با ضد انقلاب مبارزه می کرد و پیروزیهای بزرگی هم بدست آوردند . همزمان با آغاز عملیات والفجر هشت رضا از کردستان آمد و بالافاصله به جبهه جنوب رفت و در " فاو " به لشگر سیدالشهداء پیوست و با آغاز عملیات فکه یکی از چند نفری بود که با ایثار فراوان نقش بسزایی را در پیروزی آن عملیات داشت چندی بود که از رضا خانواده اش خبری نداشتند تا اینکه سلامت به تهران بازگشت .هرگاه به او می گفتند تو انجام وظیفه کرده ای و حالا در تهران بمان و به مدرسه برو در جواب می گفت مدرسه واقعی من جبهه است و علیرغم همه درخواستهای خانواده برای چهارمین بار به جبهه رفت و اینبار در عملیات کربلای یک حضور یافت و باتفاق سایر همرزمانش در گردان زهیر فتح مهران را به ارمغان آوردند . پس از پایان عملیات کربلای یک به تهران باز گشت و با اصرار زیاد والدین مشغول درس خواندن شد اما تنها جسم رضا در تهران حضور داشت و روح بزرگ و متعالی او در جبهه پر می کشید دلش به هوای جبهه می تپید بهنگام عملیات کربلای پنج رضا در تهران بود مثل مرغی که در اسارت قفس باشد و با شهادت تنی چند از دوستانش روح بزرگ وی او را برای آخرین بار به دیار معشوقش کشاند .

چیزی مشخص برای همه این بود که رضا با همیشه فرق داشت از همیشه نورانی تر و زیبا تر شده بود و در بهمن ماه 65 به جبهه جنوب رفت و در تعطیلات عید چند روزی به مرخصی آمد دیگر کاملا فرق کرده بود . و پس از پایان نافله عشاء به آرامی خندید و گفت : این آخرین نمازی است که در این جا می خوانم و براستی او خوب می دانست زیرا که در عملیات کربلای هشت به دیدار خدا شتافت و وجه خداوند تبارک و تعالی را نظاره کرد . جنازه پاک و مطهرش در بین سایر شهدای انقلاب اسلامی در قطعه 29 می باشد

" روحش شاد و راهش پر رهرو باد "

" والسلام علی عبادا...الصالحین "

منبع: برگرفته ازمخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده