وقتی به گوش حاج احمد رسید که نماینده تام الاختیار بنی صدر در غرب کشور قرار است از مریوان بازدید کند، با حالتی عصبانی گوشی تلفن را زمین کوبید و به همراه دوف سه نفر به طرف پادگان مریوان حرکت کردند.

وقتی به گوش حاج احمد رسید که نماینده تام الاختیار بنی صدر در غرب کشور قرار است از مریوان بازدید کند، با حالتی عصبانی گوشی تلفن را زمین کوبید و به همراه دوف سه نفر به طرف پادگان مریوان حرکت کردند.

نماینده بنی صدر به همراه «سرهنگ نخعی» از راه رسیدند. سرهنگ نخعی از ماشین پیاده شد و به سمت حاج احمد رفت. حاج احمد در حالی که به شدت غضب کرده بود، گفت «کی گفته این بیاد این جا؟ کی به این اجازه داده از مناطق ما بازدید کنه؟»

خلاصه کار بالا گرفت و قضیه به جار و جنجال کشیده شد، طوری که حاج احمد با نماینده بنی صدر دست به یقه شد و ماشین آنها را سر و ته کرد.

او هم تهدید کرد که «من ضمن گزارش کردن این عمل تو، الان می رم و با هلی کوپتر برای بازدید بر می گردم» که باز هم حاج احمد به او گفت : «توصیه می کنم، سوار هلی کوپتر نشین که از این مناطق عبور کنین، چون هوایی هم بهتون اجازه نمی دم!» بالاخره او برگشت و گزارشی برای بنی صدر برد.

بنی صدر هم خواستار عزل حاج احمد به عنوان عنصر نامطلوب از تمامی تشکل های نظامی شد.

حاج احمد در ارتباط با این قضیه می گوید: وقتی آیت الله خامنه ای به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع برای بازدید آمده بودند مریوان، به من گفتند: «بنی صدر داستان شما و برخوردتون رو به اما کشونده بود و از امام درخواست اخراج شما رو از کل جریان نیروهای مسلح و سپاه کرده بود، اما بنده به امام عرض کردم که من احمد متوسلیان رو می شناسم، ایشون آدم مخلص و مقتدریه. اگه می خواین اونو عزل کنین، روی من هم در شورای عالی دفاع حساب نکنین.»

منبع: می خواهم با تو باشم/ خاطراتی از  احمد متوسلیان/ به کوشش علی اکبری/ 1395

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده