اصول و فنون پیام رسانی ایثار (6)
سه‌شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۲۹
در دوران دفاع مقدس ملت انقلابی ایران در مقابل متجاورزین بعثی، در برهه هایی از تاریخ آن دوران، وقایع مهمی اتفاق افتاد که سرنوشت ساز و کلیدی بود و به عنوان الگو برای نسل آینده ی کشورمان ثبت و حفظ شده است.
شاخصه های دفاع مقدس؛ مروری بر 8 سال دفاع مقدس، مدیریت و فرماندهی سردار فتح الله جعفری

این ادعا وجود دارد که تجاوز دشمن بعثی با عدم آگاهی و عدم آگاهی و عدم آمادگی دفاعی نیروهای مسلح همراه بود. گزارش فرمانده لشکرهای دشمن در آغاز جنگ گویای این وضعیت است که مقاومتی در مقابل دشمن وجود نداشت. تا جایی که می خواستند، آمدند و ایستادند، اگر جایی هم مقاومت و ایستادگی بود، مقاومت محدود در شهر خرمشهر که آن هم دشمن اشتباه کردند.

بنابراین به جز یک مقاومت محدود در شهر خرمشهر که آن هم دشمن اشتباه کرد که وارد شهر شد و خودشان هم بعدا متوجه اشتباهشان شدند. در جای دیگر آن چنان مقاومتی نبود. مگر این که مقاومتی از طرف کسانی که خودشان انگیزه ای داشتند که حرکت دشمن را کنترل و کند بکنند؛ مثل شهید سیدمحمدعلی جهان آرا در خرمشهر، شهید علی غیوراصلی در حمیدیه، شهید محمدرضا پورکیان و شهید علی تجلایی در سوسنگرد؛ نیروهای دزفول در غرب دزفول.

این ها مقاومت هایی کردند، دشمن آمد و ظرف مدت شش روز صد کیلومتر در داخل خاک کشور ما آمدند و بیش از 15 هزار کیلومتر را اشغال کردند.

لشگر 9 زرهی عراق به فرماندهی طالع خلیل الدوری با عبور از تنگه چزابه از شمال رودخانه کرخه پیشروی کردف در شمال سوسنگرد، سبحانیه پل زد و بعد، از اشغال سوسنگرد به طرف حمیدیه رفت و روز هشتم مهر در شرق حمیدیه مستقر شد تا با روشنایی روز نهم به سوی اهواز حرکت کند. علی غیوراصلی با 28 نفر از نیروهای سپاه اهواز در شبشیه حمیدیه به آنها شبیخون زد و دشمن متحمل شکست و مجبور به عقب نشینی تا سوسنگرد شدو سپس به الله اکبر و شمال رودخانه ی کرخه رفتند و در آنجا متوقف شدند. توقفی که در آن لشکرهای 9 و 5 در اهواز به هم ملحق نشدند و هدفهایشان تامین نشد.

بنابراین سه تفکر برای مقابله با دشمن به وجود آمد:

1- چریکی بجنگیم. دربرآوردها اگر بخواهیم بجنگیم و عراق نقطه ی ضعف خودش را به قوت تبدیل کند هیچ وقت پیروز نخواهیم شد. منطقه ی وسیعی آزاد نخواهد شد. نمونه ی آن ستاد جنگ های نامنظم بود. آن طور بود که عملیات ها انجام می شد ولی پیروزی آن چنانی که شکست عراق را در پی داشته باشد وجود نداشت.

2- سپاه در کنار ارتش بجنگد و کار کند. چون ارتش، روحیه ی آفندی نداشت، امیدی به پیروزی در جنگ نبود. نظامی ها توان سه به یک در برابر دشمن را مطرح می کردند. با این رویکرد ما هرگز نمی توانستیم پیروز باشیم، امکانش هم نبود. به این تفکر، تجهیزات محوری گفته می شود.

3- تغییر استراتژی جنگ، تفکر انقلابی، ایمان محوری، فرهنگ علوی عاشورایی، ساختار و گسترش سازمان با نیروهای مردمی: جنگ را به صورت انقلابی با حضور نیروهای مردمی با یک ادبیات و فرهنگ عاشورایی کار کنیم.

بعد از پیام امام در 20دی ماه سال 59 جلسه ای با حضور فرماندهان سپاه در گلف تشکیل شد. فرماندهان محورها سیدمحمدعلی جهان آرا از خرمشهر، آقای مهدی کیانی از آبادان، مجید بقایی از شوش، غلامعلی رشید از دزفول، اسماعیل دقایقی مسئول سپاه سوسنگرد و علی هاشمی از حمیدیه، جعفر اسدی از فارسیات و رحیم صفوی از دارخوین آمدند. این فرماندهانی که بسیاری از انها شهید شده اند و در میان ما نیستند، آن روز در گلف حضورداشتند. در گلف داود کریمی و حسن باقری که عملیات جنگ را اداره می کردند و آقای علی شمخانی که فرمانده سپاه خوزستان بود در اتاق جنگ حاضر شدند.

در آن جلسه تحلیل و بررسی وضعیت جنگ انجام شد. چه شده و چه گذشته، در چه وضعیتی هستیم در آینده چه خواهیم کرد، و یکی از مهمترین مسائل جنگ در آنجا شکل گرفت.

در آن جلسه حسن باقری گزارش کاملی از وضعیت جنگ، استقرار نیروهای عراق، فرماندهی و خطوط دفاعی ارائه دادند و ادامه دادند که اگر ما بخواهیم بر دشمن پیروز بشویم باید استراتژی جنگ را عوض کنیم. با این روش بر دشمن پیروز نخواهیم شد. برای تغییر استراتژی، روحیه و اقتدار امام به عنوان فرمانده کل قوا کارساز بود. مسئله دوم اتکا به ایمان، ایمان محوری به جای تجهیزات محوری و فکر و برنامه ریزی بود. تحول انقلابی متکی به ایمان و فکر، فرهنگ علوی و عاشورایی، تغییر ادبیات، فضاسازی و گسترش سازمان رزم در جنگ است. خداوند در کتابمان قرآن به ما مسلمانان، در آیه 249 سوره بقره فرمود:

«چه بسیار شده ک گروهی اندک به یاری خدا بر سپاه بسیار غالب آمده، و خدا با صابران است. به ما وعده پیروزی داده است»

ما می توانیم با اتکا به ایمان، فکر و فرهنگ عاشورایی بر دشمن غلبه کنیم. تجهیزات به عنوان ابزار در کنار ایمان محوری.

آن جلسه در گلف یک پدیده و یک استراتژی جدید برای اداره ی جنگ بود. منتها این جلسه تنها بین خود فرماندهان سپاه بود. این تفکر ایمان محوری و عاشورایی که حسن باقری آن را تدوین کرده بود، باید جای خودش را پیدا می کرد و باید ساختاری به وجود می آمد که مردم وارد صحنه ی جنگ بشوند.

نیروهای مردمی با سازمان و ساختاری بیایند و وارد صحنه ی جنگ شوند. این تفکر باید در شورای عالی دفاع مطرح می شد؛ در واقع می باید نزد حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) مطرح می شد.

قرار بر این شد که از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای به عنوان نماینده ی امام در شورای عالی دفاع دعوت شود و فرماندهان، موضوع را با ایشان مطرح کنند.

حسن باقری برای اداره ی جنگ به دنبال تغییر استراتژی است:

«باید به خود جرئت داد که این نوع جنگیدن به درد نمی خورد و لازم است استراتژی این جنگ عوض شود.»

خاکریز، ابتدا توسط ایرانی ها ایجاد شد؛ اولین خاکریز در ایستگاه 7 آبادان زده شد و سپس عراق خاکریز را از ما یاد گرفت. موضع های آنها نعل اسبی بود. سنگرهاشان حفره روباهی بود. خاکریز، پدیده ای بود که از طرف نیروهای ایرانی ایجاد شد و مهندسی جهاد ایجاد خاکریزها را در کل جبهه ها گسترش دادند.

ساختار و سازمان جدید درست شد. ما گردان هایی 300 نفره سازماندهی کردیم. گردان های ارتش، هزار نفره بود. در این هزار نفر 600 و یا 700 نفرش پشتیبانی بود، یعنی تعمیرگاه، بهداری، آشپزخانه، ترابری و ... در گردان بود. یک تیپ ارتش سه گردان داشت و هر تیپ بیش از سه هزار نیروداشت. سپاه ساختار گردان های 300 نفره در نظر گرفت، ساختار سبک برای حمله که پشتیبانی آن از طرف تیپ و یا مرکز انجام می شود. این کار از بهمن 1359 در آلبوعفری و بعد در اسفند ماه سال 59 شروع شد و اولین عملیات با نام امام مهدی (عج) با این ادبیات آغاز شد. جنگ به صورت شبانه، نام عملیات امام مهدی و رمز عملیات یا مهدی ادرکنی بود و ترکیب، نیروهایی بودند که شبانه به دشمن بتازند. این فرهنگ عاشورایی و اولین پیروزی در منطقه ی سوسنگرد با 70 اسیر دشمن رقم خورد که روزنه ی امید به وجود آمد.

حسن باقری گفت:

«این عملیات ثابت کرد که ما می توانیم از نیروهای مردمی و پیاده بودن تجهیزات قوی بهترین استفاده را بکنیم و در حقیقت این سلاح ایمان است که کارساز است.»

حسن باقری در ایام تعطیلات نوروزی سال 1360 تغییر استراتژی جنگ و جنگ انقلابی که تحول انقلابی در جنگ نامیده می شد را برای مسئولان کشوری در گلف مطرح کرد و توانست انها را با این تفکر همراه کند و عملیات های محدوددر فروردین 1360 آغاز شد.

ستاد فرماندهی عراق هم تا حدی به روشها پی برد و ابلاغ کرد:

«خواهشمند است در نبردهای آینده به منظور به دست آوردن مزایای معنوی و تبلیغاتی سعی شود تعداد هر چه بیشتری از افراد دشمن به اسارت درآیند. قابل ذکر است که دشمن ایرانی در این اواخر، کوشش کرده تا تعداد هر چه بیشتری اسیر از یگان های ما به دلایل روحی و تبلیغاتی بگیرد، اگر چه متحمل تلفات و خسارات زیادی گردد.»

منبع: اصول و فنون پیام رسانی ایثار/مجموعه دروس دوره تکمیلی آموزشی پیام آوران ایثار/ به کوشش دکتر محسن میر انصاری-اسکندر یارنسب-حمید اعتماد/1394
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده