خاطره ایی به یاد ماندنی از شهيد علي حودكي
دوشنبه, ۰۲ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۵۳
نوید شاهد لرستان:پشت بندش هم بانگ موذن بود که صبح و ظهر و مغرب، پخش میشد تا مردم،سر وقت وضوبگیرند و به اقامه بایستند.
خاطره ایی به یاد ماندنی از شهيد علي حودكي

نوید شاهد لرستان:شهيد علي جودكي به سال 1347 در روستاي اسلام آباد از توابع شهرستان پلدختر در خانواده اي مذهبي و متعهد به اسلام و انقلاب ديده به جهان گشود وي فردي بسيار مهربان و متواضع و خوش

بر خورد بود وي بسيار مورد احترام مردم روستاي محل سكونتش وافع مي شد و از حسن شهرت خوبي بر خوردار بودند .شهيد چون عشق به ائمه معصومين را داشت همواره سرپرستي هئيت هاي سينه زني ماه محرم هر سال در روستا اسلام آباد را به عهده داشت

شهيد عاشق امام بود و همواره گوش بفرمان امام( ره)بود وي شيفته شهادت بود.شهيد دوران ابتدايي تا دبيرستان را درزادگاهش را با موفقيت به پايان رسانيد و پس از اخذ مدرك ديپلم با شركت در آزمون تدبيت معلم توانست

با كسب رتبه اي بالا وارد تربيت معلم طباطباي گردد با شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران اين شهيد بزرگوار بطورداوطلبانه عازم جبهه هاي جق عليه باطلشد و به طور فعالانه به مبارزه عليه آنها مي پرداخت با توجه

به اينكه شهيد قبل از شهادتش از ناحيه پا به سختي مجروخ گرديد بود اما پس از بهبودي نسبتأ كمي عازم جبهه گرديد اما اين بزرگوار نيز به مانند ديگر عزيزان هم رزمش در عمليات شاخ شميران شركت نمودن ودر تاریخ پنجم تير 1367 پس از رشادتهای زيادی كه داشتند به شهادت رسيدند

روحش شاد

سکوت ماه مبارک رمضان

روستا سوت و کور بود.نه صدای اذانی به گوش می آمد و نه مناره ی مسجدی بود که موذن بالا برود و اذان بگوید. ماه مبارک رمضان هم از راه رسید بود. سکوت روستا،در این ماه برای علی سنگین بود.مانند ماه محرم که علی اولین کسی بود که به فکر تکیه زدن می افتاد و دسته های سینه زنی راه می انداخت،این بار هم بیم داشت که مردم سحر خواب بمانند و روزه گرفتن برایشان سخت و طاقت فرسا شود.شال و کلاه کرد و به بخشداری رفت.با پیگیری بسیار؛بالاخره موفق شد رادیو ضبط و آمپلی فایر را از بخشداری بگیرد.بلندگویش را بر پشت بام خانه نصب کرد و رادیو و دستگاه پخش را به داخل خانه برد .بعد از آن روستا از رخوت و سکوت سنگینی که داشت ، آزاد شد و آرام آرام آوای قرآن مانند رودی زلال که در دشتی خشک جاری شود ،درِ سکوت روستا را باز کرد و از لای پنجره ها، بر سر سفره ی افطاری مردم نشست.پشت بندش هم بانگ موذن بود که صبح و ظهر و مغرب، پخش میشد تا مردم،سر وقت وضوبگیرند و به اقامه بایستند.

راوی:همرزم شهید

منبع:سیستم اطلاعاتی معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان لرستان


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده