شهید انقلاب
علیمحمد احمدیان باغبادرانی، پانزدهم خرداد 1336، در آغاجاری چشم به جهان گشود. پدرش محمود، بقال بود و مادرش، نازنين نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. نجار بود. بيست و دوم بهمن 1357، تهران بر اثر اصابت گلوله توسط عوامل رژیم شاهنشاهی شهيد شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. او را اكبرنيز مي ناميدند.

پدر شهید: فرزند شهیدم علی محمد احمدیان باغبادرانی در خردادماه 1336 در آغاجاری یکی از شهرهای استان خوزستان در خانواده ای مومن ومتوسط دیده به جهان گشود یک ساله بود که به دلیل موقعیت شغلی به تهران عزیمت کردیم و تحصیلات ابتدایی را در دبستان رهام تهران نو گذراند تمام سالهای ابتدایی را با موفقیت گذراند و کلاس نهم دبیرستان بود که به دلایلی ترک تحصیل نمود و در یکی از کارخانه های اطراف تهران مشغول به کار شد و 19 ساله بود که مشمول خدمت نظام وظیفه شد که از خدمت برای رژیم شاه سرباز زد.

همیشه می گفت من هیچوقت برای شاه خدمت نمی کنم به همین جهت در همان سال به کویت رفت و به حرفه نجاری پرداخت و در سال 1356 به ایران بازگشت همزمان با اوج گیری انقلاب فرزندم در کلیه تظاهرات شرکت می کرد و در تکثیر و پخش نوار و اعلامیه و عکسهای امام فعالیت می کرد تا اینکه شهریور ماه 57 فرا رسید و تظاهرات میلیونی مردم علیه رژیم شاه علناً آغاز شد و نماز عید فطر در میدان شهدا و خیابانهای اطراف خوانده شد که فرزندم در آن شرکت داشت و بالاخره در روز 17 شهریور در صفوف متحد مردم در تظاهرات بطور فعال شرکت جست تا اینکه رژیم از ترس خود در تهران و خیلی از شهرهای ایران حکومت نظامی برقرار کرد. به خیال اینکه ندای حق طلبانه مردم را در گلو خفه سازد غافل از اینکه با شروع ماه محرم دامنه تظاهرات وسیعتر می گردد بطوری که در پی فرمان امام امت از اول ماه محرم مردم به پشت بامها ندای الله اکبر سر می دادند که فرزند شهیدم نیز با دیگر جوانان محل با صدای رسا مشغول به گفتن تکبیر و دیگر شعارهای انقلابی می گردید و اکثر شبهای ماه محرم هم به خیابان رفته و با دوستانش شعار علیه رژیم می دادند و با نوشتن شعار بر روی دیوارها ماموران رژیم را سخت به وحشت می انداختند هنگامی که شاه از ایران فرار کرد و امام پا به خاک گلگون وطن گذاشت فرزندم در مراسم استقبال از امام فعالانه شرکت داشت و نقش انتظامات را به عهده داشت و بسیار خوشحال بود از اینکه دیگر امام انقلاب را از نزدیک رهبری می کند و به دلیل اینکه پرسنل نیروی هوایی از بدو ورود امام به ایران به مردم پیوسته بود رژیم تصمیم گرفت که نیروی هوایی را سرکوب کند و با اعلام حکومت نظامی از ساعت 5/4 بعد از ظهر روز 21 بهمن ماه قصد داشت توطئه شوم استعمار را پیاده کند که فرزند شهیدم از روز جمعه 20 بهمن به برادران رزمنده نیروی هوایی پیوست و سرانجام در روز شنبه 21 بهمن ماه در حین نیروی هوایی پیوست و سرانجام در روز شنبه 21 بهمن ماه در حین کمک رسانی به مجروحین در بیمارستان 17 شهریور (25 شهریور سابق) مورد اصابت گلوله دژخیمان رژیم پهلوی قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد و من خوشحالم از اینکه پسرم به سعادت کامل رسید یادش گرامی و روانش شاد.

انتهای پیام/
منبع: اداره اسناد بنیاد شهید تهران بزرگ
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده