مرحوم آقاي قنوتي تو اون دوران غربت اولين كسي بود كه پرچم ياري رزمندگان رو به دوش كشيد
شیخ شریف و غربت خرمشهر

وقتي جنگ شروع شد من (محسن عراقی (اراکی) رئیس دادگاه انقلاب آ بادان وخرمشهر) ديديم تكليف اقتضا مي‌كنه باشم با بچه‌ها با نيروهاي رزمنده اونجا . چون اون شرايط اوليه جنگ رو كمتر كسي به خاطر داره و متأسفانه نيروهاي نخستين جنگ هم غالبا"‌شهيد شدن. من الآن وقتي بخوام نگاه كنم ببينم تو بچه‌هاي خرمشهر كه روزهاي اوليه جنگ مي‌شناختيم وبا هم بوديم، ، خيلي تعدادشون محدوده . اونايي كه زنده موندند بسيار محدوده، غالبا" همه شهيد شدند. مرحوم مهدی آلبوغبش خود يادم مي‌ياد، مرحوم جهان آرا، مرحوم سيد رضا موسوي و ساير عزيزاني كه اونجا مي‌شناختيم كسي از اونا الآن زنده نيست در دوران جنگ همه به شهادت رسيدند.

دوران غربت بود، هنوز مردم نمي‌دانستند در خرمشهر و آبادان چه مي‌گذره، نيروهاي مردمي به كمك رزمندگان بسيار اندك جبهه‌‌ها كه با غربت مي‌جنگيدند ، هنوز نشتابيده بودند .

همين نكته است كه عظمت شيخ قنوتي رو آشكار مي‌كنه. آقاي قنوتي تو اون دوران غربت اولين كسي بود كه پرچم ياري رزمندگان رو به دوش كشيد و واقعا آمدنش در خرمشهر همه چيز رو عوض كرد، واقعا"‌ تأثير داشت.

اينكه من عرض مي‌كنم . چون من در تمام حادثه‌ها بودم، از نزديك شاهد همه چيز بودم، خودم تو خط مقدم بودم، خودم با رزمنده‌ها بودم، خودم پشت جبهه بودم، همه جا بودم با رزمنده‌ها و حادثه‌ها و وقايع رو از نزديك تماشا مي‌كردم.

  در دوران اوليه جنگ ، كه مي‌شه گفت واقعا درخرمشهر شيرازه مردم به سرعت ازهم پاشيد. به دليل كشته‌هاي فراواني كه من خودم مي‌ديدم . ما اصلا" اون روزها فرصت نبود كه كشته‌ها رو با برانكارد حمل کنیم . اصلا" اين چيزها نبود. باپتو و چادر كشته‌ها رو من يادم مي‌ياد حمل می کردیم.

همه چيز قاطي بود با هم . توي يک همچين شرايطي بود. توي اين شرايط كه هنوز هم مردم نمي‌دونستن چه وضعیتی پیش آمده . علت اينكه مردم نمي‌دونستن اين بود كه بني صدر هر دم اعلام مي‌كرد كه ما عراقي‌ها رو زديم و تا شلمچه عقب رونديم . خود ما دراون روزها تماس گرفتيم با دفتر امام و جريان روعرض كرديم . دفتر امام گفتن بني صدر برخلاف نظرشما مطالب روگزارش كرده. خلاصه لذا مردم غريب بودن، رزمنده‌هاي شهرخرمشهر تو غربت به سر مي‌بردن.

توي خرمشهر آب خوردن نبود، خرمشهري كه كنار رودخانه كارون بود آب خوردن نداشت . به دليل اينكه نفت‌كش‌هاي بزرگي كه درخرمشهرتوقف كرده بودن، اينها همه به وسيله خمپاره ، نفتشان توي رودخونه سرازير شده بود. با اينكه رودخانه درجريان بود نفت درجريان نبود، يعني اين نفت‌ها، ايستاده بودند روي آب. آب جريان داشت اما اين نفت‌ها هيچ جا به جا نمي‌شدند. يك ليوان آب خوردن از رودخونه نمي‌شد برداشت چون همش نفت بود. نان نبود، غذا نبود. يك استخر بزرگي بود توي يكي از خانه‌ها، از آب اون استخر مردم استفاده مي‌كردن براي خوردن. آبش رو مي‌جوشوندن وازش استفاده مي‌كردن.

اولين كسي كه محموله کمک روانه جبهه كرد با رزمنده، مرحوم قنوتي بود. ازبروجرد عده زيادي رزمنده با خودش آورد و دم به دم كمك‌هاي مردمي که می رسوند. اين كمك‌هاي مردمي مرحوم قنوتي وقتي آمد خرمشهر، مردم رو زنده كرد، رزمندگان رو احيا كرد و روحيه خودش رحمت الله عليه، روحيه خستگي ناپذير. نه شب خواب داشت و نه روز. من گاه مي‌گفتم شما كي استراحت مي‌كنيد آقا؟ شما نه شب استراحت می کنید و نه روزاستراحت دارید ودم به دم يعني هيچ لحظه‌اي اين بنده خدا توقف نداشت. نمي‌تونست توقف داشته باشه. نمي‌تونست آروم بگيره .


راوی:  آيت الله محسن عراقی (اراکی) رییس دادگاه انقلاب اسلامی وقت آبادان

منبع: کتاب نفر هفتاد و سوم، برشی کوتاه اززندگی ومبارزات اولین روحانی شهید دفاع مقدس حجة الاسلام محمد حسن شریف قنوتی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده