چهارشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۵۶
امروز سالگرد شهادت «شيخ راغب حرب»، شيخ الشهداي مقاومت لبنان است به همین مناسبت خاطراتی خواندنی از این شهید بزرگوار منتشر شده است .

شهادت

دژخیمان مزدور، شبانگاه پنجشنبه 16 فوریه سال 1984 در مسیر راه بازگشت شیخ راغب به منزل از مراسم دعای کمیل در مسجد شهر جبشیت کمین کرده و در حالی که گونه های ایشان از اشک گریه مناجات و نیایش به درگاه خداوند قاصم الجبارین خشک نشده بود گلوله های کینه توزی و ناجوانمرد یشان را با دستان لرزان بسوی قلب ایشان شلیک کردند، و این سوارکار شجاع را بر زمین افکندند تا با خون سرخ خود سرزمین تشنه جنوب را آبیاری کند.

بامداد روز بعد خبر این جنایت هولناک در سرتاسر جنوب لبنان به گوش همه مردم رسید. بی درنگ دهها هزار تن از مؤمنان جبل عامل در واکنش به این جنایت به سوی جبشیت به حرکت در آمدند تا در جشن شهادت شرکت نمایند. مردم داغدار با صدای رسا فریاد مرگ بر اسرائیل غاصب سردادن د خواستار انتقام گرفتن از دشمنان وقاتلان شیخ الشهید شدند. با این رهبر فرزانه پیمان بستندکه راه خونین او را تا پیروزی نهایی بر اشغالگران و حامیان آ نها ادامه دهند. روزهای بعد نشان داد که خون شهید به هدر نرفته است.


خاطرات ناب از شیخ الشهدای مقاومت لبنان

راغب حرب کیست

وقتی شیخ راغب هنگام استراحت در منزل بدون لباس روحانیت بسر می برد، یا این که همراه گروهی از یاران

نشسته بود و افرادی که او را نمی شناختند به ملاقات ایشان می آمدند، از آن جمع می پرسیدند کدام یک از شما شیخ راغب حرب می باشد!! این نشان می دهد که ایشان آنقدر ساده می زیست و بگونه ای با مردم ساده

رفتار می کرد و به راحتی با مسائل و مشکلات مردم رسیدگی می کرد که هیچ کسی تشخیص نمی داد راغب حرب کیست.


مغزهایمان را اشغال نکنند

در حین اشغال لبنان توسط دشمن صهیونیستی، زمانی که برای اولین بار به شهرک جبشیت آمدم و با ایشان ملاقات کردم، از ایشان پرسیدم چه باید کرد و چگونه می خواهید با اشغالگران مقابله کنید؟ شیخ راغب با کلمات ساده ولی پر معنی و عمیق چنین پاسخ داد: «دشمن سرزمینمان را به اشغال در آورده و از مردم سلب آزادی کرده است. آب و منابع طبیعی کشورمان را غارت می کند. همه اینها مهم نیست.! مهم این است که مغزها و اندیشه مان را اشغال نکنند. اگر همه چیزمان را ببرند برایم مهم نیست. تنها چیزی که می خواهم باقی بماند این است که توانمندی مان را برای فرهنگ سازی و تربیت کودکان و جوانان مان بر اساس آنچه خدا خواسته است از ما نگیرند. مهمترین خطری که متوجه ما می شود همین است .»

بی تردید اسرائیل به درستی مفهوم این کلام را شناخت،


مقابله با مزدوران

زمانی که مسئولیت برخورد با مزدوران را به عهده گرفت حزب الله گمان نمی کرد که او بتواند به راحتی این مشکل را حل کند. این مشکل پیچیده با تدبیر و تلاش شیخ راغب حل شد. هنگامی که به جنوب لبنان بازگشت آن دسته از علما و روحانیون مبارز و همفکر خود را توجیه و آماده کرد و رهبری آنها را به عهده گرفت. این یک حرکت بسیار ارزشمند بود. حزب الله برای رویارویی با شبکه ها و تشکیلات مزدوران به یک شخص شجاع و جسور و توانمند نیاز داشت. شیخ راغب حرب اولین کسی بود که طی سخنان آتشینی در روستای جبشیت مخالفت خود را با تشکیلات مزبور اعلام کرد. او در یکی از خطبه های نماز جمعه اعلام کرد که هرگونه همکاری با اسرائیلی ها و پرداخت هرگونه کمک به دفاتر شبه نظامیان مزدور حرام است. این نخستین گامی بود که شیخ الشهید برداشت، و همه مردم جنوب به وسیله نیروهای حزب اللهی از این موضع شیخ باخبر شدند.

شیخ راغب برای اینکه تیر خلاص را به پیکر این تشکیلات شلیک کند، به رژیم صهیونیستی التیماتوم داد که این دفاتر هرچه سریعتر باید بسته شود وگرنه دستور خواهد داد مردم به حرکت درآیند و همه این دفاتر را تعطیل و شبه نظامیان را خلع سلاح کنند. در پی این هشدار بسیاری از دفاتر در سطح جنوب لبنان از ترس تهدیدهای شیخ راغب حرب بسته شد.


اهدای خون برای رزمندگان ایرانی

آقای نجار به منظور برگزاری اولین کنگره نهضت های آزاد ی بخش در تهران مرا مأمور کرد از شخصیت های لبنانی و فلسطینی برای شرکت در این کنگره دعوت به عمل آورم. فهرست اسامی حدود 60 تا 70 تن از دعوت شدگان و بلیط سفرشان را تحویل داد و به تهران بازگشت. شهید شیخ راغب حرب یکی از افرادی بود که بنده او را برای شرکت در کنگره معرفی کردم. در پایان کنگره از جبهه های جنگ تحمیلی بازدید به عمل آوردیم و ایشان برای رزمندگان مجروح خون اهدا کرد.

پیام رسان انقلاب اسلامی ایران

پیگیری اخبار و رویدادهای انقلاب اسلامی ایران و رساندن پیام انقلاب و حرکت رهایی بخش و آزادی خواهانه مردم مسلمان ایران به رهبری امام خمینی )ره( به مردم لبنان. شیخ راغب حرب بی تردید از انقلاب اسلامی ایران پشتیبانی میک‌‌‌‌‌‌رد. هنگامی که برای انتشار کتاب حکومت اسلامی و بیانیه های امام خمینی با مشکلات مواجه می شدیم و یا این که برخی شخصی تهای شیعه و دولتمردان لبنانی اشکال تراشی می کردند، شیخ راغب حرب بدون ترس و تردید به کمک ما می شتافت. این ویژگی تا زمان تأسیس حزب الله و بنیانگذاری مقاومت اسلامی لبنان همواره ملازم و همراه شیخ راغب حرب بوده است. شکی نیست که او تا لحظه شهادت روی موضع گیر ی های اصولی خود پایدار بود. پساز پیروزی انقلاب اسلامی هنگامی که به کنفرانس وحدت اسلامی به تهران دعوت شدیم از شیخ راغب نیز دعوت به عمل آمد. هنگام حضورمان در تهران رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد و این کشور را به اشغال درآورد. شیخ راغب حرب از میان 90 شخصیت لبنانی شرکت کننده در آن کنفرانس اصرار داشت هر چه سریعتر به لبنان بازگردد تا مبارزه را با قلم و اسلحه آغاز کند. در حالی که برخی افراد روحانی و غیر روحانی رفاه طلب و بی تفاوت ترجیح دادند در تهران بمانند و به زندگی راحت ادامه دهند. ولی شیخ راغب بی درنگ به جنوب لبنان بازگشت و به خیل نیروهای مخالف اشغالگری پیوست و مبارزه خستگی ناپذیری را آغاز کرد که به بازداشت و سپس به شهادت او انجامید.


خاطرات ناب از شیخ الشهدای مقاومت لبنان

دست ندادن با اسرائیلی ها

ایشان اولین کسی بود که در عصر حاضر نماز جمعه در جنوب لبنان برپا داشت. او با مردم ارتباط برقرار کرد، با برخی علمای دین تماس گرفت. با مرحوم شیخ محمد مهدی شمس الدین نایب رئیس وقت مجلس اعلای شیعیان لبنان ارتباط برقرار کرد اما شمس الدین نتوانست آرزوهای شیخ راغب حرب را برآورده کند.شمس الدین مردم را به قیام همگانی غیر مسلحانه بر ضد اشغالگران فرا می خواند. در حالی که شیخ راغب حرب به مقاومت مسلحانه ضد صهیونیستی اعتقاد داشت.

هنگامی که فرمانده نظامیان صهیونیست مستقر در جنوب لبنان به دیدار شهید شیخ راغب حرب آمد و ابراز علاقه کرد به او دست بدهد، راغب حرب این تقاضا را به شدت رد کرد و به فرمانده اسرائیل یها گفت اگر به شما دست دهم به این معنی است که رژیم شما را به رسمیت شناخته ام. این مسایل امروز عادی به نظر می رسد. اما در آن مرحله که جنوب لبنان در اشغال صهیونیستها قرار داشت هرگز عادی نبود ه است.

تاثیر امام خمینی بر شیخ راغب

راغب حرب، نفس بزرگ و روحیه عالی او بود. سخنان و دیدگا ه های شخصیت های بزرگ همچون شهید آیت الله سید باقر صدر و امام خمینی بر او اثر گذاشته بود. او سخنرانی ها و خطبه های نماز جمعه را در پرت و دیدگا هها و موضعگیر ی های امام خمینی تنظیم می کرد. او حرکت روشنگرانه و رهای یبخش خود را بر مبنای دیدگا هها و راهکارهای شخصیت بزرگ اسلام آغاز نمود. او با ایثار و فداکاری و نثار خون سرخ خود به شیعیان جنوب لبنان انگیزه قوی داد تا مقاومت همگانی را بر ضد اشغالگران آغاز نماید. پایگاه مردمی شیخ

راغب حرب در مراسم تشییع جنازه او به روشنی تجلی یافت.

شوخ طبعی

روز دیگری به اتفاق چند تن از دوستان همراه شیخ راغب حرب بودیم و او با سرعت رانندگی میک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رد. او به تازگی گواهینامه رانندگی دریافت کرده بود. به او گفتم شما به تازگی به اصول رانندگی آشنا شد ه اید. کمی آهسته حرکت کنید. آیا قصد دارید ما را به قبرستان بفرستید؟ در آن لحظه به قبرستان جبشیت نزدیک شده بودیم. شیخ راغب ناگهان ترمز کرد و از خودرو پیاده شد و دسته کلید و سوئیچ خودرو را بیرون کشید و به داخل قبرستان پرت کرد. دسته کلید در مکانی سقوط کرد که اکنون آرامگاه شهید شیخ راغب حرب در آنجا قرار دارد. او آدم شو خ طبع، راستگو و خندان بود. از روحیه و اراده بسیار قوی وبی نظیر برخوردار بود.

برپایی نماز جمعه

راهكار ديگري كه شيخ راغب به منظور گردهم آوري مسلمانان متعهد داشت برپايي نماز جمعه بود. تا قبل از آن نماز جمعه در شهر جبشيت بسيار كند و ابتدايي برپا مي شد و در برخي هفته ها امام جمعه منتظر مي ماند تا نمازگزاران به حد نصاب 5 تا 7 نفر برسند. اما پس از گذشت حدود 2 سال از حضوز شيخ راغب برپايي نماز جمعه گسترش يافت تا جائيكه نماز گزاران مومن شهر نبطيه و روستاهاي جنوب لبنان به شركت در اين نماز عبادي سياسي مي شتافتند و باپيگيري هايي كه شيخ راغب انجام داده بود توانسته بود نماز جمعه را در شهر بعلبك و روستاهاي اطراف آن توسط علماي آن منطقه برپا كند و آن را به يكي از ابزارهاي مهم مقابله با دشمن صهيونيستي درآورد شيخ راغب حرب همواره از سياست عدم تمركز پيروي مي كرد و دامنه كار و تلاش خود را به ساير روستاهاي منطقه گسترش داده و همواره ميان روستاهاي جنوب در حال رفت و آمد بود و در مساجد آنها نماز جماعت و كلاس درس برپا مي كرد.

لازم به ذکر است،شيخ راغب حرب كه به شيخ الشهداي مقاومت لبنان شهرت يافته است در تابستان سال 1952 متولد شد. در سن 15 سالگي از ادامه تحصيل در مدارس كلاسيك منصرف شد و به تحصيل علوم ديني روي آورد و براي طلب علم ابتدا به بيروت هجرت كرد و در محله العنبه كه علامه سيد محمد حسين فضل اله امامت مسجد آن محل را بر عهده داشت ساكن شد.شيخ راغب يك سال را در حوزه علميه محله العنبه گذراند و تصميم گرفت تا به حوز ه علميه نجف اشرف هجرت كند.

او در نجف به همراه تعدادي از طلبه هاي لبناني به نوعي يك انجمن مخصوص آموزش هنر خطابه و سخنراني تشكيل داده بود و همچنين روزانه به بيت شهيد سيد محمد باقر صدر رجوع مي كرد و در كنار مردم مي نشست و پاسخ شهيد صدر به پرسش هاي گوناگون آنان گوش مي داد.براي اولين بار از طريق مطالعه جزوه (( تضاد اساسي بين اسلام و نظام شاهنشاهي )) با ديدگاه هاي امام آشنا شد. شيخ راغب اين جزوه را همراه كتاب ((حكومت اسلامي )) كه به تازگي انتشار يافته بود براي برادران روحاني خود در جبشيت ارسال كرد تا بيشتر با ديدگاه هاي امام خميني آشنا شوند. در دوران اقامت در نجف اشرف شيفته شيوه برگزاري مراسم عزاداري حضرت اباعبداله الحسين(ع) از سوي مردم عراق شده بود و به همين دليل براي زيارت مرقد امام حسين (ع) همواره به كربلا سفر ميكرد. شيخ راغب در تابستان سال 1972 با دختر عمويش ازدواج كرد و پس از ازدواج تصميم گرفت حوزه علميه نجف اشرف را ترك نمايد و تحصيل علوم ديني را در محله العنبه در شرق بيروت از سرگيرد. پيروزي انقلاب اسلامي، ساختار سازماني و تشكيلاتي انقلابيون مسلمان لبناني را تقويت كرد و به آنان انگيزه داد تا مفاهيم و جهت گيري هاي سياسي خود را عملي نمايند. شهر صور مركز استان جنوب و اطراف آن و نيز شهرستان نبطيه و اطراف آن بيش از ساير شهرهاي لبنان به فراخواني پيام انقلاب اسلامي ايران پاسخ مثبت دادند. شيخ راغب در تابستان 1974 به جبشيت بازگشت و فعاليت هاي سياسي و فرهنگي و اجتماعي خود را در مقابل حضور گسترده و فعال نيرو هاي چپگرا و لائيك با جديت آغاز كرد.

در سال 1975 درگيري مسلحانه نيروهاي اسلامگرا با جريانات چپگرا به وقوع پيوست. اين درگيري ها باعث شد نيروهاي اسلامگرا اختلاف نظرهاي فكري و سياسي دروني خود را كنار گذاشته تا در جريان هاي داخلي ، در برابر نيروهاي چپگرا و مسيحيان ماروني همدست اسرائيل بايستند و همزمان با تأسيس جنبش محرومان و گردان هاي مقاومت لبنان (امل)، همراه تعدادي از تلاشگران و فعالان جنوب به ديدار امام موسي صدر شتافت و طرح هاي خود را با ايشان در ميان گذاشت. در سال 1976 با همكاري با برخي از دوستان و مريدان كه كادر رهبري جنبش امل را در منطقه نبطيه بر عهده داشتند موافقت كرد وخود نيز ضمن خودداري از عضويت كامل در اين جنبش با كادرهاي آن در جنوب لبنان همكاري كرد.

او در 17 ربيع الاول( سال 1362 شمسي ) همراه هئيت هاي خارجي شركت كننده دركنگره جهاني ائمه جمعه و جماعات در حسينه جماران با امام خميني ديدار كرد و در كنفرانسي كه در ايران برگزار شد درباره جنوب لبنان، اشغال فلسطين و مبارزه با اشغالگران سخنراني كرد.

اصلي ترين جبهه مبارزه، مبارزه با رژيم غاصب و قوم يهود بود كه از نظر راغب از زمان حيات رسول اكرم(ص) تا به حال همچون خنجري در پهلوي اسلام و مسلمانان قرار داشته است. سخنراني هاي او از تريبون نماز جمعه و منبر مساجد شهرها و روستاهاي جنوب لبنان باعث شد تا تظاهرات و راهپيمايي هاي اعتراض آميز مردمي بر ضد اشغالگران سر تاسر جنوب را فراگيرد. دشمن صهيونيستي پس از اين حادثه سراسيمه و سرگردان،شهر جبشيت را منطقه نظامي بسته اعلام كرد.شيخ راغب پس از اين حادثه با رعايت احتياط رفت و آمد مي كرد و كمتر در خانه مسكوني خود حاضر مي شد و از آن پس ديگر خواب راحت در خانه خود نداشت. به موازات گسترش دامنه عمليات مجاهدان مسلمان، دامنه اقدامات سركوبگرانه و يورش هاي وحشيانه در همه شهرها و روستاها گسترش يافت. هفته اي نمي گذشت مگر اينكه خانه شيخ به بهانه ي جستجو براي بازداشت او مورد يورش اشغالگران اسرائيل قرار مي گرفت. تعقيب و گريز ادامه داشت تا اينكه شيخ راغب در شامگاه پنجشنبه 16 فوريه 1984 بعد از برگزاري نماز مغرب و عشا و دعاي كميل در حالي كه رهسپار خانه بود با شليك مزدوران صهيونيستي به آرزوي ديرينه اش رسيد و به سوي آفريدگار خود عروج كرد.

منبع: شاهد یاران شماره 45

انتهای پیام/ز

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده