به مناسبت سی و هشتمین سالگرد انقلاب
درود بیکران بر مردان حقی که دلیرانه در مقابل دشمن متجاوز ایستادگی نمودند تا از ناموس وشرف ودین ومیهن اسلامی حراست نمایند
شهید احمد نوراله زاده
تاریخ تولد : دوازدهم آبان ماه 1344
شهادت : هفتم تیرماه 1366 قلاویزان مهران
وصيت‌نامه   :بسم الله الرحمن الرحيم
« و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون » آل عمران 169
 با درود و سلام بر منجى عالم بشريت امام زمان(عج) و نايب برحقش امام امت و با سلام بر شهيدانى كه با خون خود نهال انقلاب اسلامى را بارورنمودند و بادرود بيكران بر مردان حقى كه دليرانه در مقابل دشمن متجاوز ايستادگى كردند تا از ناموس و شرف و دين و ميهن اسلامى حراست نمايند .اينجانب احمد  نوراله‌زاده در تاريخ  
    18/12/65 در منطقه مهران وصيت خود را آغاز مى‌كنم و هم اكنون وصيت خود را با اين شعر آغاز مى‌كنم .
درخت غم به جانم كرده ريشه .................. بـه درگـاه خـدا نـالـم هـمـيشـه
عـزيـزان قـدر يكديگر بدانيد  .................. اجل سنگ است و آدم مثل شيشه
اى مردمى‌كه درروى زمين زندگى مى‌كنيد بدانيد كه اين دنيا فناشدنى است و خيلى زود از اين دنياى  بى ارزش  كه محل امتحان تمام بندگان خداست خواهيد رفت و لذايذ دنيوى كه هم‌اكنون غرق در آن هستيد براى هميشه نيست و زود از دست خواهيد داد پس بيائيد در اين دو روز دنيا قدر يكديگر را بدانيد و تا مى‌توانيد كارهاى نيك انجام دهيد چون ره توشه آخرت همين كارهاى خوب است و آنكس كه حق است پاينده و آنكس كه باطل است رفتنى خواهد بود . شما نگاه كنيد جنگى بين امام حسين(ع) و يزيد شد ولى نام چه كسى تا حالا زنده مانده حسين (ع) يا يزيد . پس هم اكنون كه جنگى بر كشور ما تحميل شده است بايد در مقابلش ايستاد يا كشت و يا كشته شد كه در هر دو صورت پيروز هستيم و از شما مى‌خواهم كه بعد از ماها شما هم راهمان را ادامه دهيد و مشتهاى آخر را بر دشمن زبون وارد كنيد . اى مردم در اينجا مى‌خواهم پيامى به خانواده خود بدهم البته اولين پيامم چون پدر ندارم و زمانى كه در گهواره به سر مى‌بردم يتيم شدم بنابراين به جاى پدر از شما مى‌خواهم كه در زندگيتان بردبار و صبور باشيد و همه شما مى‌دانيد من در خانواده‌اى جنگ زده كه ديار و وطن خود را كه بسيار تركش مشكل بود ترك گفته و از همان دوران كودكى با رنجها و زحمتهاى مادرم كه هم به‌جاى مادر و هم پدر بود بزرگ شده‌ام و از مادرم مى‌خواهم كه همچون ام‌ليلا صبور باشد و اگر برايم گريه كرديد به ياد امام حسين(ع) و طفلان تشنه لبش بيفتيد و ميخواهم كه اى مادر شيرت را بر من حلال كنى . اى برادر عزيزم از تو مى‌خواهم كه در غياب من سرپرست خوبى براى خانواده ما باشى و اى خواهران مهربانم از شما مى‌خواهم كه در زندگى غمخوار مادرم باشيد و با حجاب اسلامى خود مشت محكمى بر دهان ياوه‌گويان شرق و غرب بكوبيد . اى خانواده عزيز برايم ناراحت نباشيد شما بنگريد دوستان من هم مثل من كه فقط يكماه به خدمت سربازى‌اش مانده بود در راه حق پرپر شد همان على دشتى را مى‌گويم و ياد اين مهربانم كه اولين شهيد دهلران بود كه براثر بمباران هوايى به شهادت رسيد و چون پرچم از دست اينها  افتاد من پرچم را گرفتم و به ميدان رفتم  و حال پرچم از دست من افتاد كسى ديگر آن را خواهد گرفت و به ميدان رزم خواهد رفت .
روزى كه تو آمدى به دنيا عريان ................. جمعى به تو خندان و تو بودى گريان
كارى بكن اى دوست كه وقت مردن ..............  مردم همه گريان و تو باشى  خندان 
تاريخ : 18/12/65 - احمد  نوراله‌زاده  
 
منبع : اداره هنر ی ، اسناد و انتشارات
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده