خاطراتی کوتاه از مادر شهید نادر زردویی
دوشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰۵
از هرکسی سراغ او را می گرفتیم، کسی از او هیچ خبری نداشت، تا اینکه در باغ رضوان ارومیه با دیدن لباسهای خونین نادرم از شهادتش با خبر شدیم.

نوید شاهد ارومیه: شهيد نادر زردوئي متولد 1340، از فعالان عرصه انقلاب و رهرو راه امام خمینی که در تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی شرکت می کرد و هر گونه فعالیتی در این راستا انجام می داد. تا اینکه در راهپیمایی 17 بهمن سال 57 نیز شرکت می کند و این بار با شهادتش درخت انقلاب را آبیاری می کند تا جاودانه شود.

 

خاطره ای کوتاه از مادر شهید:

وقتی در هفدهم بهمن ماه سال 57 که فرزندم به شهادت رسیده بود. مدت 18 روز ما از شهادت ایشان خبر نداشتیم، به هر جا سر می زدیم و از هرکسی سراغ او را می گرفتیم، کسی از او هیچ خبری نداشت، تا اینکه در باغ رضوان ارومیه با شناخت لباسهای خونین نادرم از شهادتش با خبر شدیم.

گفتند که او را در خانه شهدا دفن کرده اند، پاهایم سست شد و زبانم بند آمد اما به یاد سخن نادر که همیشه می گفت «جانم فدای رهبر»، بی اختیار تسلیم حق شدم و تنها تسلی من گذاردن نام شهید به روی آن و زدن عکس در بالای قبر کوچکش بود.

حتی پیکر پسرم را ندیدم و این دغداریش را برایم دو چندان کرده بود نمی دانم چه کشیده اند آنانکه فرزندشان در جبهه ها شهید شد و مفقود ماندند، مادرانی که حتی مزاری برای سر زدن به فرزندشان ندارند تا دلشان آرام گیرد.

 

 خاطره ای دیگر از مادر:

نادر هر وقت به خانه می آمد، از ظلم و ستم رژیم که آن روزها بیداد می کرد ، سخن می گفت.  نادر همیشه می گفت: «جانم فدای امام شود».

هفدهم بهمن ماه بود که با ناراحتی بسیار خانه آمد و گفت که مزدوران رژیم با باتوم همه را زدند ، مرا هم زدند ؛ بعد مقدار آب خورد و باز گفت «جانم فدای رهبر» و باز رفت.

هر چه اصرار کردم پسرم نرو، اما نادر گفت مادر جان ظلم و ستم در همه جا بیداد می کند این وظیفه ماست که در صحنه حضور داشته باشیم.

 او رفت اما  این بار دیگر برگشتی نبود، این آخرین دیدار ما شد و آخرین حرف زدن بین ما بود که نادرم رفت و دیگر برنگشت.

 

منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده