خاطره ای از شهید مرتضی جاویدی «2»
در تمام دورانی که همراه رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمت حضرت امام می رسیدم ، فقط یک بار دیدم امام رزمنده ای را در آغوش گرفت و پیشانی اش را بوسید، و آن کسی نبود جز مرتضی جاویدی یا همان «اشلو» ی معروف ( شهید صیاد شیرازی)
نوید شاهد فارس : شهيد مرتضي جاويدي در بیست و دوم تيرماه سال 1337 در روستاي جليان فسا دیده به جهان گشود .  وی همراه با کارهاي کشاورزي دوران تحصيلات خود را گذراند و مو فق به اخذ مدرک دیپلم تجربی شد. شهید جاویدی در پانزدهم بهمن ماه سال 58 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي فسا شد . با شروع جنگ تحمیل داوطلبانه به سوی جبهه شتافت و در مناطق عملياتي مختلف از جمله عمليات ثامن الائمه ( شکست حصر آبادان ) - طريق القدس ( آزادي بستان ) فتح المبين بيت المقدس و آزادي خرمشهر - کرخه نور و کردستان فداکاريهاي زيادي نمود. در تمام دوران حضورش در سپاه همیشه پيش قدم حضور در صحنه هاي خطر در داخل و خارج کشور بود.
وی در حالی که  فرماندهی  گردان 941 را هدایت میکرد هدایت گردان  فجر را هم به عهده داشت . و از همان زمان فرمانده گردان فجر شد . بارها از طرف فرماندهان بالاتر تلاش شد او را از فرماندهي گردان فجر بردارند و فرماندهي جمع بالاتري و بيشتري را به او واگذار کنند ولي هر بار رزمندگان گردان فجر با خواهش و استدعا از فرماندهان بالاتر او را براي خود حفظ مي کردند.  گردان فجر در عملياتهای والفجر 1 ، والفجر 2 ، والفجر 4 ، والفجر 8 ، عملیات خيبر ، بدر، کربلاي 4 و 5 و 8 کربلاي 10 ، بيت المقدس 7 و والفجر 10 و ... شرکت کرد.شهید مرتضی جاویدی پس از مبارزات و مجاهدات خستگي ناپذير در عمليات کربلاي 5  در هفتم بهمن ماه سال 65 پس از روزها تلاش و جهاد به آرزوي هميشگي خود رسيد. روحش شاد




 « دیــــدار بـا امــام »


مرتضی جاویدی همچنین در عملیات والفجر 2 رشادت‌های بسیاری خلق کرد و به همراه نیروهایش در محاصره‌ی دشمن مقاومت جانانه‌ای می‌کند تا به قول خودش احد تکرار نشود.
بعد از عملیات والفجر 2 فرماندهان جنگ به محضر امام می‌روند.
محسن رضایی و صیادشیرازی گزارشی از عملیات می‌دهند و به رشادت‌ و قابلیت مرتضی جاویدی و نیروهایش اشاره می‌کنند.
 امام با شنیدن سخنان صیاد از جا برمی‌خیزد و تمام قد می‌ایستد و شهید جاویدی را در بغل می‌گیرد.
همه‌ی نگاه‌ها به امام بود و لب‌های مبارک‌شان که بر پیشانی مرتضی می‌نشیند و مرتضی در حالی که اشک می‌ریخته است شروع به بوسیدن دست و بازو و صورت امام می‌کند.









«ادای احترام صیاد شیرازی به اشلو»


صیاد شیرازی در یکی از سفرهایش به شیراز، سراغ مزار مرتضی را می‌گیرد.
 تا می‌رسد به شهر فسا و بعد روستای جلیان. همراهان صیاد می‌گویند از فاصله‌ی 50 متری مزار، از ماشین پیاده می‌شود.
 لباسش را مرتب می‌کند و با احترام کامل نظامی با قدم آهسته به سمت مزار می‌رود و آنجا دست راست را به گوشه‌ی کلاه نظامی می‌چسباند و فاتحه می‌خواند و هرچه بچه‌های سپاه فسا که از حضورش خبردار شده بودند از او می‌خواهند ناهار را آنجا بماند، می‌گوید من در ماموریتم و فقط به احترام مردی که امام به پیشانی‌اش بوسه زد، به اینجا آمده‌ام و باید بروم.



منبع : کتاب تپه ی جاویدی و راز اشلو/ نویسنده اکبر صحرایی
انتهای متن
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده