بابای عزیزم می خواهم بگویم که سخت ترین روزهای زندگی من آن روزهایی بود که تازه قدم در دبستان گذاشتم وباید درپای تخته سیاه، با دستان کوچک ولرزانم کلمه "بابا "را بخش می کردم و صدا می کشیدم یا می نوشتم، ومن قادر به این کارنبودم زیرا من در زندگی خود هرگز پدر را ندیده و کسی را بابا صدا نکرده بودم از اینرو برایم سخت ورنج آور بود.

دل نوشته تنها یادگار سردار شهید هدایت صحرایی

بسم رب الشهداء والصدیقین


چشم پاك دختری از جمله اي تر مانده است
چشم های پاكش اما خيره بر در مانده است
روی ديوار اتاق كوچك تنهايي اش
عكس بابايش كنار شعر مادر مانده است(محدثه فرزند شهید هدایت صحرایی)

نمیدانم چه بگویم وچگونه آنچه بر من گذشته است را به قلم یا زبان بیاورم ؟ چه مشکل است توصیف واژه های مقدسی چون"پدر و شهید ". برایم سخت است توصیف کنم که چگونه مردان مرد جان خود را به خطر انداختند و به میدانهای پراز دود و آتش قهرمانانه قدم نهادند و با عشق به جهاد وشهادت حماسه ها آفریدند وتاریخ را شرمنده خویش ساختند . دلم تنگ است وسالهاست که بهانه پدر را می گیرد. دوست دارم حرف دلم را در جمع فرزندان شهید و همرزمان پدرم بگویم.

پدر جان آیا می شنوی چه می گویم؟ یقین دارم که می شنوی چون خدای رحمن در کتابش فرموده: "شهیدان زنده اند"... درآغازازقلب کوچک دخترت به طراوت گلهای بهاری سلامی جانانه تقدیم میکنم وبه روح بلند وآسمانیت درود وصلوات میفرستم ،چون مادرم برایم نقل کرده که چقدر "صلوات فرستادن " را دوست داشتی . من بعداز شهادتشما در همان خانه گلی ومحقری که هنوز که هنوز است بویشما را میدهد در روستایی از جنس سادگی واخلاص در یک شب سرد زمستانی پابه این کره خاکی نهادم . کمی که بزرگ شدم در کنار خودم دستهای گرم ومهربان مادرم ومادربزرگم را احساس میکردم ودست پدری را که نوازشم دهد هرگز ندیدم. میگفتند پدرت در جبهه هاست وخواهد آمد ومنروزهابر در خانه چشم انتظار آمدنت بودم ودوست داشتم که بابایم را ببینم . البته پیراهن مشکی مادرم ومادربزرگمذهن مرا مشغول کرده بوداما در رویاهایم فقط تورا جستجو میکردم . پدر جان هنوز اون شبی که خوابت دیدم که در کنار یک سید نورانی در میان گلها وسبزه ها قدم میزدی وصبح آن خواب رابرای مادرم تعریف کردم ووقتی آلبومت را آورد دیدم که همون سید،شهید بهشتی است را فراموش نخواهم کرد. پدر عزیزم مانند سایر بچه ها دوست داشتم در کنارم باشی و سر بر زانویت بگذارم و درد دلهایم را برایت بگویم. دلم می خواست کنارت بنشینم تا برایم حرف بزنی و بگویی چگونه با دشمنان خدامی جنگیدی وازرشادتهای رزمندگان برایم می گفتی .

پدر عزیزم اکنون زمانی است که باید بیشتر به شما افتخار کنم چون شما یک "شهید" از تبار حسینیان هستی و "شهید " زیباترین مصداق عشق ، شجاعت و ایثار است ونام شهید هم بر تارک تاریخ میدرخشد وتاریخ گواهی خواهد داد بر شهید "هدایتها " در جبهه ها چه گذشت.

بابای عزیزم می خواهم بگویم که سخت ترین روزهای زندگی من آن روزهایی بود که تازه قدم در دبستان گذاشتم وباید درپای تخته سیاه، با دستان کوچک ولرزانم کلمه "بابا "را بخش می کردم و صدا می کشیدم یا می نوشتم، ومن قادر به این کارنبودم زیرا من در زندگی خود هرگز پدر را ندیده و کسی را بابا صدا نکرده بودم از اینرو برایم سخت ورنج آور بود.

بابای نازم، دلم برای بودنت تنگ است، اما تنها خانه گلی توست که مرحم دل حزین وبی تاب من است زیرا با دیدن وسایل واثاثیه ات، شکوه ساده زیستی تورا میبینم و با مطالعه کتابهایی که برایمان به جا گذاشته ای به عمق بصیرت انقلابیت پی میبرم.

پدر عزیزم می خواهم زمانی که بر سر مزارت می آیم صدایت بزنم وازدلتنگیهایم بگویم می خواهم از روزهائی برایت بگویم که می خواستم لبخند بزنم اما توان لبخند زدن را نداشتم. پدرعزیزم اگر چه زخم هاوجراحت هایت را هر شب چون کابوس می بینم وصحنه به شهادت رسیدنت را مرور میکنم ، ولی با افتخار فریاد می زنم که من فرزند یک شهیدم که عاشقانه ویا حسین"ع" گویان آسمانی شده است .

ای بابای آسمانی ونازنین من،کوچه های خاکی روستایمان هنوزخداحافظی آن روزی که به عملیات رفتی وبرنگشتی را زمزمه میکنند وصلابت گامهایت را گواهی میدهند.

پدر جان، چون شیر در عملیات "محرم " جنگیدی وبرلشکر کفر تاختی وآنگاه که ترکشهای دشمن بر بدنت مهمانی نا خوانده شدند ، خم به ابرو نیاوردی ودر آن شب تاریک زیر باران شدید رشادت آفریدی وقمقمه پر از آبت را به عشق حسین(ع) وابوالفضل(ع) وبه یاد شهدای تشنه لب صحرای کربلا خالی نمودی و دروالفجر3درجبهه "مهران " درآن گرمای مردادماه همچون رعد بر دشمنان فرود آمدی و بی محابا تا آخرین نفس جنگیدی وبرارتفاعات کله قندی تکبیر پیروزی سر دادی تا اینکه روز موعود و زمان وصال یارفرارسید وعاشقانه غزل سرخ شهادت را چه زیبا سرودی وبه آسمانها پرواز کردی والگویی شدی برای جوانان ایل وتبارم تا اسلحه تورا برزمین نگذارند.

آری پدرجان تو شهادت را بر ماندن ترجیح دادی، زیراکه روح بلند و قدسی تو نمی توانست در این دنیای خاکی بماند ،سنگر به سنگر وجبهه به جبهه به عشق شهادت ودیدن مولایت صاحب الزمان(عج)گشتی تا مدال سرخ شهادت را گردن آویز خود سازی. خوشا به حالت ای سردار، که عاشقانه به قافله حسین(ع) پیوستی ودفتر سرخ شهادت را با خون پاک خود چه زیبا امضاء کردی . خوشا به حالت که این دنیا نتوانست تو را در قفس تنگ خویش محبوس نماید، چه زیبا پرکشیدی وتاریخ رشادتهایت رادرقلب خود تا ابد به یادگار خواهد داشت وگواهی خواهد داد که "هدایتها "چگونه رشادتها آفریدند.

ممکن است که من در نگاه اول حسرت بخورم که چرا پدر ندارم ولی با نگاهی دقیق وعمیق می بینم آنچه که پدرم به من داده هیچ پدری به فرزندش نداده، پدر جان توبودی که با وصایایت، مفهوم در رکاب ولایت بودن ونعمت معرفت ونور ایمان را در خونمان تزریق نمودی، نعمتهائی که هرگز قابل معامله نیستند را به ما بخشیدی که من به آنها افتخار میکنم.

امروز که با گذشت زمان، خود در جایگاه یک مادر قرار گرفته ام به پدرم افتخار می کنم که شهید شده است چرا که شهادت وشهید، زیباترین گلواژه های دایره المعارف عشق و ایثارند.

پدرعزیزم سعی می کنم هرگز رهبرعزیزم را تنها نگذارم و تا پای جان از اسلام ،انقلاب و ولایت دفاع کنم زیرا این بخشی از دست نوشته ها ی توست که به خون مطهرت متبرک کرده ای که تا پای جان از ولایت فقیه دفاع کنید ، من دیگر از نداشتن پدر ناراحت نیستم چرا که با دیدن چهره نورانی و دلسوز امامم ، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای ، سیمای پدر را تجسم می کنم پس هرگز احساس یتیمی نمی کنم.

هزاران درود بر پدری که فرزندش را " محدثه " نامید ، سلام بر پدری که سالهاست در رویاهایم با او دردو دل می کنم. پدرجان حالا من بزرگ شده ام، آنقدر بزرگ ،که ذهنم تجلی گاه اندیشه هایت گشته است ودر کسوت معلمی درس خوبی ها ورشادتهای شما عزیزان سفرکرده به معراج را به نسلی که تنها قصه های شما را شنیده اند منتقل می کنم و روایتگر ازجان گذ شتگی ها و دلاوری هایتان در دشتهای جنوب وکوههای سر به فلک کشیده غرب در پای تخته سیاهها برای دانش آموزان هستم.

پدرجان ، نیک میدانم اینک در سر خوان پرنعمت الهی شادمان ومسرور" عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ " هستی وفردای قیامت ما محتاج شفاعت شماهستیم.

والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

محدثه تنها یادگار سردار شهید هدایت صحرایی

 
منبع : اداره اسناد و انتشارات
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده