شهید دی ماه
يکشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۰۲
شهید محسن خودکاران فرزند غلامعلی در سال 1349 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 4/10/65 در عملیات کربلای 4 در منطقه شلمچه در هنگام پیشروی به سوی مواضع دشمن بعثی صدام مفقود الاثر گردیده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

حمد و سپاس خدای متعال را که ستار العیوب است آنکه بخشنده ذنوب است آنکه به ما نعمت رهبری روشن ضمیر عطا فرمود. درود و سلام بر حجت خدا منجی عالم بشریت و درود و سلام بر لبیک گویان حقیقی اسلام و انقلاب. نظر به اینکه وصیت کردن بر همه لازم است بنده تا به حال موفق نشده بودم و حال آنکه خداوند متعال سعادت نصیبم کرد تا در خدمت منادیان حق باشم. اکنون آن روز فرارسیده که هر لحظه انتظارش را می کشیدم تا شاید بتوانم به دیار همیشگی زندگانی بپیوندم  و دینم را به اسلام و قرآن کریم ادا کنم.

خدمت پدر و مادر عزیزم: سلام علیکم. امیدوارم در بهترین حالات روحی و معنوی به سر ببرید و هر لحظه یاد قادر متعال باشید. پدر و مادر عزیز و برادران و خواهران اگر ان شاءالله شهادت نصیبم شد و امانتی را که از طرف خدا (جان) پیش من بود تحویل دادم مبادا به واسطه اینکه وابسته به شهید هستید از مردم و علی الخصوص انقلاب و مسئولین آن توقعات بیجا داشته باشید. نه تنها راضی ندارم که با مراجعات آنها را در منگنه قرار دهید بلکه تاکید می کنم همیشه منتظر باشید و ببینید انقلاب از شماها چه می خواهد، خواسته پیر جماران چیست تا به نحو احسن به وظیفه خویش عمل کرده باشید.

پدر گرامی، مادر قهرمان شما از این ناراحت نباشید که فرزندی را با این همه زحمت از دست داده اید چرا که تربیت فرزند وظیفه شما بوده و این فرزند را خدا داده و خودش خواهد گرفت و علاوه بر این ما نباید انقدر بنشینیم که مرگ به سراغمان بیاید بلکه ما باید با آغوش هر چه بازتر مرگ را در بغل بگیریم و سعادت دنیوی و ابدی را با این استقبال برای خود تعیین کنیم. البته مسائل فوق را شما که همیشه به سرچشمه جوشان و خروشان اسلام متصل هستید بهتر از من حقیر می دانید و لیکن امکان دارد در اثر شنیدن خبر شهادت حالت عادی خود را از دست بدهید و این تذکرات به خاطر آن موقع می باشد و اضافه بر آن تذکر به نفع مومنین است.

پدر و مادرم برای اسلام نگران باشید نه برای من. به مادرم بگویید برای من گریه نکند چون از اجر و ثوابی که باید برایش بنویسند کم می کنند و اصلا افسوس نخورد بلکه افتخار کند.

اما برادرانم؛ رضا و حسن شما این را بدانید که اگر می خواهید راه شهدا را ادامه دهید برنامه ای را در پیش بگیرید که در نهایت آن خدمت به اسلام نهفته باشد. اگر درس را انتخاب کرده اید در آن جدیت و تلاش بی نهایت بکنید و اما خواهران بسیار مهربانم شما در طول زندگی مظلوم بودید و من هم نتوانستم حق برادری را به شما ادا کنم ولی سعی و کوشش شما بر این باشد که حجاب اسلامی را حفظ کنید و فرزندانی را تحویل جامعه بدهید که بتوانند تاثیر مهمی داشته باشند و ناراحت نباشید از شهادت من که وظیفه ام این بود و ناراحتی اضافه از حد مشکلی را حل نمی کند.

وصیت من به مردم: مردم مبادا با طولانی شدن جنگ و مشکلات ناشی از آن دچار سستی بشوید مبادا گوش به نغمه های شوم ضد انقلاب داخلی و بی تفاوت بدهید و از میدان بیرون بروید. باید جنگ را به فرمایش قرآن کریم تا رفع فتنه در عالم با قدرت ادامه بدهیم تا آنجائیکه که ولایت فقیه بر ما وظیفه تعیین کرده. مردم فرامین ولایت فقیه که در حال حاضر بر ما تجلی کرده بی چون و چرا اجرا کرده و از خطش جدا نشوید و پسر فاطمه زهرا (س) را تنها نگذارید. در خاتمه از پدر و مادر و برادران و خواهرانم و کلیه اقوام و دوستان حلالیت می طلبم و شما را به خدای مرا حلال کنید.

پدر عزیز، مادر عزیز جدایی سخت است ولی لقاءالله شیرین است. رضا برادر، قرار ما شبهای جمعه گلزار شهداء. فدای همه شما ملت ستمدیده

اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله.

برادر این نامه را در سنگر برایت می نویسم. از خانه ای که برایم جان پناه از دست خصم است. هرچند تا خدا و امام زمان را دارم هر کجا که باشم باکی ندارم و کارم ادامه راه حسین ابن علی است و مهم نیس که در کجا هستم ولی اگر پیروز شدیم به جای شما هم کربلا را زیارت می کنم. هیچ زمان برایم گریه نکن که اگر زنده ماندم روحیه ام را آزرده می کند و اگر مرده باشم روحم را.

همه ما رفتنی هستیم زیرا دنیا محکوم به فناست. خوشا به حال آنکس که در راه خدا تلاش می کند، به سوی او می شتابد و زندگی جاودانه را نصیب خود می کند. ای کاش خدا دلش به حال من می سوخت و مرا به برادران همرزم شهیدم ملحق می کرد که این نهایت آرزوی من است. در ضمن هر کس از من دلخور بود بگو حلالم کند چون به یاری امام حسین (ع) می رویم. دعا بخوان، صبر پیشه کن، اگر شهید شدم متاسف نباش بلکه راضی باش به رضای خدا.  

 

منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم

 

برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
محسن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۸
0
0
روحش شاد و یادش گرامی، هیچوقت خاطرات این دوست و همرزم عزیز را فراموش نخواهم کرد،مرداد ۶۵ در آموزش ۲۱ حمزه تهران بودیم و با هم به منطقه اعزام شدیم
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده