شهدای دی ماه
ولی با شعله ور شدن آتش جنگ طاقت نیاورده و داوطلبانه به جبهه های حق علیه باطل شتافت و در جبهه های مختلف خدمت کرد و یکبار هم به مرخصی آمد و دوباره به جبهه رفت و این بار در نبرد با مزدوران بعثی در تاریخ 17/10/59 در سن 25 سالگی در جبهه جاده ماهشهر آبادان زمانی که آبادان در محاصره بود بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید

                                   

نام شهید : سید جواد کاظمی                                

زندگی نامه استوار دوم شهید برادر اسدالله محبی

با سلام

من روح اله محبی برادر شهید اسدالله محبی هستم و گوشه ای از زندگی برادر شهیدم را به رشته تحریر در آورده ام بنابراین به صورت خلاصه نوشته ام .

برادر شهید اسداله محبی در تاریخ 2/11/62 در یکی از روستاهای ابهر در یک خانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گوشد . پدرش فردی کشاور ز بود و مادرش خانه دار برادر شهید اسدالله محبی از دوران کودکی با رنج و مشقت فراوان زندگی را پشت سر گذاشت و بعد ازچند سال که زندگی بر آنان سخت شد به همراه پدر و مادرش به شهر عزیمت کردند و در شهر پدرش به کارگری در سازمان آب مشغول شد و زندگی او به همین طریق ادامه داشت تا اینکه در سن هفت سالگی پا به مدرسه گذاشت و دوران ابتدایی را  تمام کرد ولی از آن به بعد به علتهای مختلف و به دلیل عدم امکانات مادی دیگر نتوانست به مدرسه برود و بعد از کنار گذاشتن تحصیل به کار مشغول شد و تا سن 18 سالگی در جاهای مختلفی کار کرد و در این زمان بود که بعلت علاقه خدمت به کشورش وارد ارتش شد و در رشته پیاده ارتش مشغول خدمت گردید و چند سالی وضع به همین منوال ادامه داشت تا اینکه انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی آغاز شد و برادر شهید اسدالله محبی که یک فرد ارتشی بود ولی چون نمی خواست به ارتش برود خود را به مریضی زد و هفته ای دو روز به اداره می رفت و بقیه روزهای هفته را در خانه بود و از شروع فصل پاییز سال 57 دیگر به ارتش نرفت تا اینکه در 22/11/57 انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی و با دادن هزاران شهید و مجروح به پیروزی نهایی رسید و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود که برادر شهید اسدالله محبی دوباره به ارتش رفت و این بار با تلاش بیشتر به  خاطر خدمت به ملت مستضعف و انقلاب خونبار اسلامی داوطلبانه به مدت 2 ماه به مامورت گرگان اعزام شد و بعد از آن برای مدت 3 ماه به قصد مبارزه و جنگیدن با مزدوران داخل آمریکا و نبرد با گرو هکهای مجارب به کردستان رفت و به سلامت برگشت و در شروع جنگ تحمیلی بود که برادر شهید اسدالله محبی بعنوان نگهبان پادگان انتخاب شد و او را به جبهه جنگ اعزام نکردند ولی با شعله ور شدن آتش جنگ طاقت نیاورده و داوطلبانه به جبهه های حق علیه باطل شتافت و در جبهه های مختلف خدمت کرد و یکبار هم به مرخصی آمد و دوباره به جبهه رفت و این بار در نبرد با مزدوران بعثی در تاریخ 17/10/59 در سن 25 سالگی در جبهه جاده ماهشهر آبادان زمانی که آبادان در محاصره بود بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و جنازه پاکش در قطعه 24 شهداء ردیف 57 شماره 12 به خاک سپرده شد.

از برادر شهید اسدالله محبی یک همسر و 2 فرزند دختر و پسر بنامهای حبیبه و علی اصغر محبی به یادگار باقی مانده است.

راهش پر رهرو باد.

در ضمن چون در اوایل جنگ به جبهه اعزام شده بود و در آن موقع وضع جبهه ها شلوغ بود و هرکس بطریقی دفاع می کرد هیچگونه وصیتنامه ای از شهید باقی نمانده است.

منبع: مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده