شهید دی ماه
يکشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۵۲
شهید جعفر خلج فرزند حسین در سال 1345 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 4/10/65 در عملیات کربلای 4 در حین درگیری با کافران بعثی بر اثر اصابت ترکش به شکم مجروح و پس از انتقال به بیمارستان، در بیمارستان ندای حق را لبیک گفته و به وصال حق شتافت.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتاً بل احیاء اندربهم یرزقون.

آنان که در راه خدا کشته شدند مپندارید که مرده اند بلکه زنده هستند و در نزد خدای خود روزی می خورند

حمد و سپاس خداوندی را که انسان را از خاک آفرید و او را جان داد و عزت داد و برای او راهنمایانی شایسته فرستاد تا او را راهنمائی کنند و به انسانها خط و مشی خداپرستی را بیاموزند. حمد و سپاس و ستایش فراوان بر آن خداوندی که زمین و آسمانها را و موجودات و کهکشانها را آفرید و آنها همه را مسخر انسان در آورد و همه چیزها را برای آنها آفرید و خود انسان را برای خود و برای عبادت کردن معبودش. و ما خلق الانس و جن الا لیعبدون. و با همه اینها جایز نیست که انسانها سر از اطاعت او برگردانند و از او اطاعت نکنند و چه زیبا سعدی می فرماید:

ابر وباد و مه و خورشید وفلک در کارند     تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار                 ؟انصاف نباشد که تو فرمانبری

با سلام بر بقیة الله اعظم ارواح له فداه و با سلام و درود بر نائب بر حقش امام امت، پیر جماران این رادمرد تاریخ و این یگانه فریاد برآوردنده در مقابل تمام ابرقدرتها و با سلام و درود بر ارواح مطهر شهیدان از صدر اسلام تاکنون که با ایثار بهترین سرمایه خویش درخت اسلام را آبیاری کرده اند و با سلام و درود بر راهیان کربلا و قدس این شیرمردان روز و زاهدان شب و این حماسه آفرینان جبهه های غرب و جنوب و یاران مخلصان خدا که در جوانی با هزاران آرزوها ترک دیار کردند و به سوی خدا شتافتند.

با سلام و درودی گرم، گرمتر از بیابانها و صحراهای جنوب به پیشگاه پدر و مادر گرامیم. امیدوارم که حالتان خوب باشد. پدرم و مادر مهربانم من فرزندی خودخواه و نالایق برای شما و خانواده بودم و همیشه موجب آزار و اذیت شما می شدم. امیدوارم که مرا ببخشید و مرا حلال کنید، تا شاید خداوند هم از سر تقصیرات من بگذرد. آری پدر و مادر عزیزم ما از حسین (ع) و علی اکبر حسین(ع) درس شهادت آموختیم و در پیروی از آنها و برحسب وظیفه به جبهه رفتیم و با توجه به الهامات و التفات خداوند راه خود را شناخته و در آن گام نهادم و به آرزوی دیرین خود که شهادت در راه خداست (ان شاءالله) نائل آمدم و از شما پدر و مادر عزیزم خواهش می کنم که در مرگ من گریه مکنید و برای من غصه مخورید. چون من امانتی بودم از طرف خدا نزد شما و خداوند امانت خود را پس گرفت. ان شاءالله که خداوند شما را صبر عنایت فرماید و کلامی هم با خواهران و برادران عزیزم بگویم: هان ای برادران و خواهرانم در فراغ من غصه مخورید و هیچ دلهره ای به خود راه ندهید و همیشه خداوند را در نظر بگیرید و از او کمک و یاری بخواهید که اوست خداوند توانا و دانا و قادر بر همه کارها. پس خدا را، خدا را، خدا را فراموش نکنید و مرا ببخشید.

و از اقوام و خویشان خود طلب مغفرت می کنم. اگر نافرمانی و کم همتی از من سر زده است و از آنها می خواهم که به خاطر خدا مرا دعا کنند و نگذارند که امام تنها بماند. و از کلیه دوستان و همسایگان و آشنایان که مرا می شناسند، می خواهم بالاخص از دوستان نزدیک خاضعانه تمنّا می کنم که بدی های مرا به خوبی های خود ببخشید و فقط وفقط و فقط راه امام حسین که همان راه پیغمبر و راه امام که همان راه امام حسین است ادامه دهند و حتی برای یک لحظه او را تنها نگذارند که می ترسم مثل زمان صدر اسلام شود که علی (ع) را با آنهمه عظمت 25 سال در خانه نشاندند و همنشینش را یگانه دخت گرامی رسول (ص) بود به شهادت رسانند و عاقبت خود حضرت علی (ع) را در محراب به شهادت رساندند. ان شاء الله که ما مردمان ایران اهل کوفه و کوفی صفت نیستیم و نخواهیم بود. انشاء الله.

به ملت عزیزم عرض می دارم که هشیار و بیدار باشید و پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد و پیرو خون شهیدان باشید که آنها برای حفظ اسلام و قرآن و برای شناساندن اسلام واقعی به دنیا و از بین بردن اسلام سعودی نبرد کردند و ما ملت باید بکوشیم که دنباله رو آنها باشیم. ان شاء الله. به امید فتح کربلا و قدس عزیز از زیر بار ستمگران. مصادف با سالگرد ورود امام امت به میهن اسلامی 12/11/64 جعفر خلج
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده