شعر منا(12)/
شنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۰۳
در رمی جمرات پرنده شدی و با سنگ شیاطین آل سعود
نه نمیتوانم

تصور کنم بغضی را که

هنگام وداع

برای ندیدنم

فروخوردی

نه

نمیتوانی تصور کنی

بغضی را که هر شب

مثل لیوان آب آخر شب

سرمی‌‌کشم

اما

پرندهای بودی

در فصل مهاجرت سینهسرخها

که از آسمان

هوای حوصلهام را داشتهای

و من می‌‌دانم شهادت می‌‌تواند شکلهای مختلف داشته باشد

این را وقتی فهمیدم

که در رمی جمرات پرنده شدی و با سنگ شیاطین آل سعود

به آسمانها پرواز کردی

حالا دیگر

در هوای ندیدنت بزرگ شدهام

چهقدر آسمان

قاب برازندهای است

وقتی از دوردستها

نوازشم می‌‌کنی


سروده ای از اشکان پورکیوان

منبع: طواف عشق مجموعه اشعار برگزیدهی کنگره ملی شعر منا، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده