هر روز یک شهید شاخص
چهارشنبه, ۰۸ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۳۵
شهید دکتر معیری در سال 1309 در شهر تبریز در یک خانواده متدین متولد گردید پدر و مادر با ادعیه و نذورات با تولد این فرزند به خیال آنروز خودشان و بمشاهده امروز ما به بزرگترین آرزوی خود رسیدند علاوه بر تقوای پدرش در دامان مادری پرورش یافت که دختر یکی از روحانیون خانواده بود که از امتیازات سرشار مکتب اسلام برخوردار بود که هاشم در چنین محیطی تربیت پیدا کرد و این چنین بثمر رسید

                بسم الله الرحمن الرحیم

و من یطع اله و الرسول فاولئک مع الذین انعم اله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین وحسن اولئک رفیقا

خلاصه ای از زندگانی شهید دکتر هاشم جعفری معیری

                بسم الله الرحمن الرحیم

و من یطع اله و الرسول فاولئک مع الذین انعم اله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین وحسن اولئک رفیقا

خلاصه ای از زندگانی شهید دکتر هاشم جعفری معیری

شهید دکتر معیری در سال 1309 در شهر تبریز در یک خانواده متدین متولد گردید پدر و مادر با ادعیه و نذورات با تولد این فرزند به خیال آنروز خودشان و بمشاهده امروز ما به بزرگترین آرزوی خود رسیدند علاوه بر تقوای پدرش در دامان مادری پرورش یافت که دختر یکی از روحانیون خانواده بود که از امتیازات سرشار مکتب اسلام برخوردار بود که هاشم در چنین محیطی تربیت پیدا کرد و این چنین بثمر رسید.

دکتر معیری تحصیلات ابتدائی را در تبریز و بعلت سکونت خانواده اش در تهران دوره دبیرستانی را در تهران گذراند و متعاقبا با شرکت در کنکور دانشگاهی مجددا در سال 1332 به دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز وارد شد دوره دانشگاهی وی همزمان با تلاطمات شدید سیاسی و اختناق بعد از کودتای 28 مرداد بود در آن مقطع زمانی با توجه به شرایط حاکم اجتماعی در محافل دانشجوئی گروه های چپی خود را به عنوان گروههای مبارز و پیشرو مطرح میکردند و تحمل این موضوع برای دانشجویان مسلمان بسیار سنگین بود لذا دکتر معیری باتفاق برخی دوستان و همفکران مسلمان مقدمات راه اندازی تشکلی اسلامی در دانشگاه پزشکی تبریز را تدارک دیدند و به تشیل جلسات مذهبی و تقویت مبانی ایمانی دانشجویان همت نمودند که دوستان دوران دانشجوئی دکتر معیری نقل میکنند که ایشان با توجه به قدرت بیان ودانش اجتماعی و دینی که داشت معیری محوریت این مبارزات فرهنگی عمل میکرد شهید دکتر معیری در تمام دوران دانشجوئی با روحانیون در تماس بود و کلیه مسائل شرعی و اجتماعی را از ایشان کسب نظر مینمود و سپس اقدام میکرد و بعنوان سخنگوی مسلمان دانشجویان همواره در معرض تهدید گروه های مخالف ومقامات امنیتی آن زمان قرار داشت و بارها به ایشان هشدار داده شده بود وی در آنزمان از رئیس دانشگاه وقت درخواست کرد هفته ای دو ساعت با دعوت از علماء وقت درس اخلاق نیز تدریس شود که با ممانعت ایشان روبرو شد سپس خود شخصاً باتفاق دوستانش نسبت به تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز اقدام کرد وبا اجاره مدرسه ای در محله مقصودیه تبریز هفته‌ای دو روز با دعوت علماء وقت جلسات قرائت و تفسیر قرآن و علم الاخلاق برگزار شد بزودی تعداد دانشجویان عضو انجمن اسلامی از حد متعارف گذشت و با پرداخت ماهیانه پنج ریال مخارج انجمن تامین شد شهید مظلوم از نظر مراقبت ممتاز بود در انتخاب دوست و گفتار و کردار پندار مراقبت خود بود و به اصطلاح فقها کم مونه بود یعنی به حداقل زندگی قانع بود و از تجملات بیزاز بود و اعمال مستحبه ایشان ابدا ترک نمیشد که بر اثر ممارست به نوافل و مستحبات علاقه وافر داشت و همه به خیر او امیدوار بودند و سرانجام دانشکده پزشکی را با موفقیت در سال 1338 با تمام رسانید و سپس برای انجام خدمات اجتماعی و صنفی خود باستخدام وزارت بهداری درآمد و در ماموریتهای مختلف در شهرستانهای خلخال و میانه و آذرشهر بعنوان رئیس بهداری بانجام وظیفه پرداخت این مناطق محروم از امکانات رفاهی بودند و شهید مظلوم با خلوص نیت و با عشق خاصی در خدمت افراد محروم و مستضعف منطقه بود و آنرا یک فریضه الهی میدانست بنحوی که بزودی بین مردم شهر و روستا محبوبیت خاصی پیدا میکرد شهید دکتر معیری در شهرستانهای ماموریت خود به تشویق جوانان جهت حضور در جلسات مذهبی نسبت به افزایش دانش سیاسی و اجتماعی آنان سعی وافری داشت دکتر معیری در تمام این شهرستانها با کمک و مساعدت مردم اثرات موثری در بالا بردن سطح بهداشت عمومی مناطق از طریق احداث درمانگاه‌ها و تکمیل بیمارستانها به جای گذارد بنحوی که هر وقت ناگزیر به تغییر محل کار خود بود اهالی بشدت از رفتن دکتر متاثر میشدند و پس از چند سال خدمت در مناطق محروم برای طی دوره تخصصی جراحی (در بخش سرطان شناسی) بدانشگاه تهران منتقل شد و با موفقیت به اخذ گواهینامه تخصصی نائل آمد ودر قسمت سرطان شناسی مجموعه ای از مشخصات و نوع بیماری و تشخیص آناتومی پاتولوژیک را تحت عنوان شناخت سرطان و اهمیت بیوپسی در سهولت تشخیص آن تالیف نموده است سپس در تهران ساکن شد و با دائر نمودن مطبی در جنوب شهر تهران به ارائه خدمات پزشکی و اجتماعی پرداخت شاید یکی از حساس ترین دوران زندگانی اجتماعی و سیاسی دکتر معیری دراین دوره به بعد شروع و تشدید میگردد بطوریکه مطب وی مامن مستمندان و بیماران ناتوان و آسیب دیدگان اجتماعی و تعداد کثیری از افراد متدین و علاقمند به کشور و اسلام میشود در ارتباط با علماء نیز غافل نبود و در محله مطب با حضرت ایت الله ایروانی در مسجد چهار راه مختاری در جهت مداوای بیماران مستمند  همکار یمستمر داشت و نیز همچنین با ارتباط نزدیک با حضرت ایت الله مهدوی کنی در مسجد جلیلی تهران با حضور در جلسات ایشان بعنوان پزشک معتمد و مدد کار نسبت به مداوای بیماران و مستمندان خدمت و عبادت میکرد شهید دکتر معیری در کنار خدمات پزشکی با حضور در مجالس علماء بزرگ زمان از تهذیب نفس و محاسبه و مراقبه غافل نبود و با ارادت شدید به اهل بیت خصوصاً پیامبر اسلام هر ساله بعنوان خادم پزشکی حجاج بیت الله الحرام توفیق زیارت خانه خدا و مدینه النبی را داشت تا اینکه بعلت اعتقاد کامل به مبانی اسلام کار کردن در ادارات بهداری دوره طاغوت و مشاهده عدم رعایت قوانین اسلامی و احساس مسئولیت در امور اداری و حق کشی های مختلف و خاصه ولخرجی های آن روز باعث شد ادامه همکاری با محیط آن روز برایش غیرممکن شود و لذا در بحبوحه سن فعالیت و بهره برداری از تجربیات و آشنائی کامل به رموز اداری بناچار بازنشستگی خود را خواستار گردید و علیرغم مخالفت مسئولین اینقدر اصرار ورزید تا بازنشسته شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیت اجتماعی و سیاسی مرحوم شهید دکتر معیری بنحو چشمگیری افزایش پیدا کرد و با توجه به بهمریختگی سازمانهای دولتی در طول شکلگیری انقلاب دوستداران و دست اندرکاران انقلاب با توجه به دستورات رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله خمینی (ره) نسبت به تمشیت امور اقدام نمودند و هرکس بنا به تخصص و قدرت اجرائی گوشه ای از کارهای کشور را بعهده میرگفت که در این هنگام شهید دکتر معیری از سوی شورای عالی انقلاب دعوت به ادامه خدمت در دولت انقلاب اسلامی گردید و در سال 1358 بعنوان مدیر عامل بهداری استان تهران مشغول بکار گردید و بنابر وظیفه شغلی بطور شبانه روزی با حضور و بکارگیری عوامل نسبت به سامان دهی بیمارستانهای استان تهران خدمات بسیار ارزنده ای بجای گذاشت دراین زمان با توجه تکرار تشرف وی بعنواتن پزشک و با آشنائی کامل وی به مسائل شرعی و احکام حج بنا بدرخواست نماینده امام در سازمان حج حضرت آیت الله گلپایگانی و موافقت وزیر بهداری وقت در موسم حج نماینده ایشان در ستاد عملیاتی نماینده امام نیز انجام وظیفه میکرد و خدمات موثری در جهت رفاه حال حجاج بیت الله الحرام بانجام رسانید پس از این حسب صواب دید مسئولین انقلاب در سال 1359 به عنوان رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی مشغول بکار شد در این مسئولیت نیز شهید مظلوم دست به اقدامات اساسی از جمله اصلاح قانون تامین اجتماعی براساس حفظ حقوق و رعایت حال مردم محروم و مستضعف جامعه نمود و پس از مدتی بنا به نیاز وزارتخانه با واگذاری مسئولیت خود به مرحوم دکتر غرضی مجددا در ابتدای سال 1360 بعنوان قائم مقام وزیر و معاونت امور درمان وزارت بهداشت مشغول بکار شد، درششم تیرماه 1360 یک روز قبل از شهادتش در حادثه ترور ناموفق رهبر معظم انقلاب در مسجد ابوذر بمحض اطلاع اولین پزشکی بود که خود را به ایشان رساند و بلافاصله ترتیب انتقال ایشان را به بیمارستان هید رجائی داد و تا پاسی از شب در آنجا گذراند تا اینکه خطر از جان معظم له دور گردید، و در پایانی ناجوانمردانه این بزرگ مرد دین و انقلاب این یاور محرومان و تهیدستان به آرزوی دریرینه خود نائل گشت و در غروب هفتم تیرماه 1360 بهمراه 72 تن از برگزیدگان امام و انقلاب شربت شهادت را نوشید و به لقاء الله پیوست روحش شاد و راهش مستدام باد، تلاش بی وقفه شهیددکتر معیری در پیشبرد مسائل جاری کشور زبانزد دوستان  و همکاران وی بود بنحوی که صبح روز پس از شهادتش همکارانش در وصف او اینطور مینویسند:

خلوص و ایمان، مهر و عطوفت و تلاش و کوشش بی پایانش فراموش ناشدنی است آخرین بار روز قبل از شهادتت بود که اظهار نگرانی کردی که مبادا شهید نشوی و صبح همانروز گفتی باید برای رفتن آماده بود و الحق که با آمادگی رفتی، در انجام هرکار پیوسته خدا رادر نظر داشتی و کار خلق را برای خدا میکردی و در ابتدای هر کار نگران آن بودی که اگر درست نباشد شب اول قبر چگونه پاسخگو باشی و اگر کار را در جهت رضای خدا میافتی خوشحال بودی که باقیات و صالحات از خود بجای گذاشته ای، براستی که مرگ در بستر زیبنده تو نبود و میبایست همچون اولیاء خود با خون خود وضو میساختی که اینچنین کردی و بدیدار معبود شتافتی. لعن الله من قتلتکم و لعن الله من ظلمتکم و لعن الله من سمعت بذالک فرضیت­به لعنت خدا برکسانی که شما را کشتند و به شما ظلم کردند و لعنت خدا بر کسانیکه این را شنیدند و اظهار رضایت کردند.

عاش سعیدا و مات سعیدا

.

دکتر معیری تحصیلات ابتدائی را در تبریز و بعلت سکونت خانواده اش در تهران دوره دبیرستانی را در تهران گذراند و متعاقبا با شرکت در کنکور دانشگاهی مجددا در سال 1332 به دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز وارد شد دوره دانشگاهی وی همزمان با تلاطمات شدید سیاسی و اختناق بعد از کودتای 28 مرداد بود در آن مقطع زمانی با توجه به شرایط حاکم اجتماعی در محافل دانشجوئی گروه های چپی خود را به عنوان گروههای مبارز و پیشرو مطرح میکردند و تحمل این موضوع برای دانشجویان مسلمان بسیار سنگین بود لذا دکتر معیری باتفاق برخی دوستان و همفکران مسلمان مقدمات راه اندازی تشکلی اسلامی در دانشگاه پزشکی تبریز را تدارک دیدند و به تشیل جلسات مذهبی و تقویت مبانی ایمانی دانشجویان همت نمودند که دوستان دوران دانشجوئی دکتر معیری نقل میکنند که ایشان با توجه به قدرت بیان ودانش اجتماعی و دینی که داشت معیری محوریت این مبارزات فرهنگی عمل میکرد شهید دکتر معیری در تمام دوران دانشجوئی با روحانیون در تماس بود و کلیه مسائل شرعی و اجتماعی را از ایشان کسب نظر مینمود و سپس اقدام میکرد و بعنوان سخنگوی مسلمان دانشجویان همواره در معرض تهدید گروه های مخالف ومقامات امنیتی آن زمان قرار داشت و بارها به ایشان هشدار داده شده بود وی در آنزمان از رئیس دانشگاه وقت درخواست کرد هفته ای دو ساعت با دعوت از علماء وقت درس اخلاق نیز تدریس شود که با ممانعت ایشان روبرو شد سپس خود شخصاً باتفاق دوستانش نسبت به تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز اقدام کرد وبا اجاره مدرسه ای در محله مقصودیه تبریز هفته‌ای دو روز با دعوت علماء وقت جلسات قرائت و تفسیر قرآن و علم الاخلاق برگزار شد بزودی تعداد دانشجویان عضو انجمن اسلامی از حد متعارف گذشت و با پرداخت ماهیانه پنج ریال مخارج انجمن تامین شد شهید مظلوم از نظر مراقبت ممتاز بود در انتخاب دوست و گفتار و کردار پندار مراقبت خود بود و به اصطلاح فقها کم مونه بود یعنی به حداقل زندگی قانع بود و از تجملات بیزاز بود و اعمال مستحبه ایشان ابدا ترک نمیشد که بر اثر ممارست به نوافل و مستحبات علاقه وافر داشت و همه به خیر او امیدوار بودند و سرانجام دانشکده پزشکی را با موفقیت در سال 1338 با تمام رسانید و سپس برای انجام خدمات اجتماعی و صنفی خود باستخدام وزارت بهداری درآمد و در ماموریتهای مختلف در شهرستانهای خلخال و میانه و آذرشهر بعنوان رئیس بهداری بانجام وظیفه پرداخت این مناطق محروم از امکانات رفاهی بودند و شهید مظلوم با خلوص نیت و با عشق خاصی در خدمت افراد محروم و مستضعف منطقه بود و آنرا یک فریضه الهی میدانست بنحوی که بزودی بین مردم شهر و روستا محبوبیت خاصی پیدا میکرد شهید دکتر معیری در شهرستانهای ماموریت خود به تشویق جوانان جهت حضور در جلسات مذهبی نسبت به افزایش دانش سیاسی و اجتماعی آنان سعی وافری داشت دکتر معیری در تمام این شهرستانها با کمک و مساعدت مردم اثرات موثری در بالا بردن سطح بهداشت عمومی مناطق از طریق احداث درمانگاه‌ها و تکمیل بیمارستانها به جای گذارد بنحوی که هر وقت ناگزیر به تغییر محل کار خود بود اهالی بشدت از رفتن دکتر متاثر میشدند و پس از چند سال خدمت در مناطق محروم برای طی دوره تخصصی جراحی (در بخش سرطان شناسی) بدانشگاه تهران منتقل شد و با موفقیت به اخذ گواهینامه تخصصی نائل آمد ودر قسمت سرطان شناسی مجموعه ای از مشخصات و نوع بیماری و تشخیص آناتومی پاتولوژیک را تحت عنوان شناخت سرطان و اهمیت بیوپسی در سهولت تشخیص آن تالیف نموده است سپس در تهران ساکن شد و با دائر نمودن مطبی در جنوب شهر تهران به ارائه خدمات پزشکی و اجتماعی پرداخت شاید یکی از حساس ترین دوران زندگانی اجتماعی و سیاسی دکتر معیری دراین دوره به بعد شروع و تشدید میگردد بطوریکه مطب وی مامن مستمندان و بیماران ناتوان و آسیب دیدگان اجتماعی و تعداد کثیری از افراد متدین و علاقمند به کشور و اسلام میشود در ارتباط با علماء نیز غافل نبود و در محله مطب با حضرت ایت الله ایروانی در مسجد چهار راه مختاری در جهت مداوای بیماران مستمند  همکار یمستمر داشت و نیز همچنین با ارتباط نزدیک با حضرت ایت الله مهدوی کنی در مسجد جلیلی تهران با حضور در جلسات ایشان بعنوان پزشک معتمد و مدد کار نسبت به مداوای بیماران و مستمندان خدمت و عبادت میکرد شهید دکتر معیری در کنار خدمات پزشکی با حضور در مجالس علماء بزرگ زمان از تهذیب نفس و محاسبه و مراقبه غافل نبود و با ارادت شدید به اهل بیت خصوصاً پیامبر اسلام هر ساله بعنوان خادم پزشکی حجاج بیت الله الحرام توفیق زیارت خانه خدا و مدینه النبی را داشت تا اینکه بعلت اعتقاد کامل به مبانی اسلام کار کردن در ادارات بهداری دوره طاغوت و مشاهده عدم رعایت قوانین اسلامی و احساس مسئولیت در امور اداری و حق کشی های مختلف و خاصه ولخرجی های آن روز باعث شد ادامه همکاری با محیط آن روز برایش غیرممکن شود و لذا در بحبوحه سن فعالیت و بهره برداری از تجربیات و آشنائی کامل به رموز اداری بناچار بازنشستگی خود را خواستار گردید و علیرغم مخالفت مسئولین اینقدر اصرار ورزید تا بازنشسته شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیت اجتماعی و سیاسی مرحوم شهید دکتر معیری بنحو چشمگیری افزایش پیدا کرد و با توجه به بهمریختگی سازمانهای دولتی در طول شکلگیری انقلاب دوستداران و دست اندرکاران انقلاب با توجه به دستورات رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله خمینی (ره) نسبت به تمشیت امور اقدام نمودند و هرکس بنا به تخصص و قدرت اجرائی گوشه ای از کارهای کشور را بعهده میرگفت که در این هنگام شهید دکتر معیری از سوی شورای عالی انقلاب دعوت به ادامه خدمت در دولت انقلاب اسلامی گردید و در سال 1358 بعنوان مدیر عامل بهداری استان تهران مشغول بکار گردید و بنابر وظیفه شغلی بطور شبانه روزی با حضور و بکارگیری عوامل نسبت به سامان دهی بیمارستانهای استان تهران خدمات بسیار ارزنده ای بجای گذاشت دراین زمان با توجه تکرار تشرف وی بعنواتن پزشک و با آشنائی کامل وی به مسائل شرعی و احکام حج بنا بدرخواست نماینده امام در سازمان حج حضرت آیت الله گلپایگانی و موافقت وزیر بهداری وقت در موسم حج نماینده ایشان در ستاد عملیاتی نماینده امام نیز انجام وظیفه میکرد و خدمات موثری در جهت رفاه حال حجاج بیت الله الحرام بانجام رسانید پس از این حسب صواب دید مسئولین انقلاب در سال 1359 به عنوان رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی مشغول بکار شد در این مسئولیت نیز شهید مظلوم دست به اقدامات اساسی از جمله اصلاح قانون تامین اجتماعی براساس حفظ حقوق و رعایت حال مردم محروم و مستضعف جامعه نمود و پس از مدتی بنا به نیاز وزارتخانه با واگذاری مسئولیت خود به مرحوم دکتر غرضی مجددا در ابتدای سال 1360 بعنوان قائم مقام وزیر و معاونت امور درمان وزارت بهداشت مشغول بکار شد، درششم تیرماه 1360 یک روز قبل از شهادتش در حادثه ترور ناموفق رهبر معظم انقلاب در مسجد ابوذر بمحض اطلاع اولین پزشکی بود که خود را به ایشان رساند و بلافاصله ترتیب انتقال ایشان را به بیمارستان هید رجائی داد و تا پاسی از شب در آنجا گذراند تا اینکه خطر از جان معظم له دور گردید، و در پایانی ناجوانمردانه این بزرگ مرد دین و انقلاب این یاور محرومان و تهیدستان به آرزوی دریرینه خود نائل گشت و در غروب هفتم تیرماه 1360 بهمراه 72 تن از برگزیدگان امام و انقلاب شربت شهادت را نوشید و به لقاء الله پیوست روحش شاد و راهش مستدام باد، تلاش بی وقفه شهیددکتر معیری در پیشبرد مسائل جاری کشور زبانزد دوستان  و همکاران وی بود بنحوی که صبح روز پس از شهادتش همکارانش در وصف او اینطور مینویسند:

خلوص و ایمان، مهر و عطوفت و تلاش و کوشش بی پایانش فراموش ناشدنی است آخرین بار روز قبل از شهادتت بود که اظهار نگرانی کردی که مبادا شهید نشوی و صبح همانروز گفتی باید برای رفتن آماده بود و الحق که با آمادگی رفتی، در انجام هرکار پیوسته خدا رادر نظر داشتی و کار خلق را برای خدا میکردی و در ابتدای هر کار نگران آن بودی که اگر درست نباشد شب اول قبر چگونه پاسخگو باشی و اگر کار را در جهت رضای خدا میافتی خوشحال بودی که باقیات و صالحات از خود بجای گذاشته ای، براستی که مرگ در بستر زیبنده تو نبود و میبایست همچون اولیاء خود با خون خود وضو میساختی که اینچنین کردی و بدیدار معبود شتافتی. لعن الله من قتلتکم و لعن الله من ظلمتکم و لعن الله من سمعت بذالک فرضیت­به لعنت خدا برکسانی که شما را کشتند و به شما ظلم کردند و لعنت خدا بر کسانیکه این را شنیدند و اظهار رضایت کردند.

عاش سعیدا و مات سعیدا

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده