وصیت نامه و تصاویر ناب نوجوان شهید سعید اربابی
شنبه, ۰۴ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۱۱
هنگامي كه جنازه ام بر لويزان وارد مي شود از مردم براي من حلاليت بگيريد . و اي مادر و پدر متاسفم كه نتوانستم زحمات شما را جبران كنم و تو اي مادر كه شبها بر بستر براي من شب زنده دار بودي و تو اي پدر كه شبها من را در بستر مي گرفتي و يك بوسه بر من مي زدي مرا حلال كنيد همه و همگي
بسم رب اشهدا و الصديقين
و لنبلونكم بشي من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و اثمرات و بشر اصابرين الذين اذا اصابتهم قالوا انا لله و انا اليه راجعون ( در آينه بيازماييم شهدا را)
با سلام خدمت درگاه آقا امام زمان و سلام خدمت نايب بر حقش آقاي اسلام امام خميني و سلام بر سالار شهيدان آقا امام حسين .
بار خدايا ما را با شهداي كربلا محشور بفرما بارخدايا هرچه زودتر ما را به كربلاي حسيني نزديك فرما . پروردگارا به اسمت آقا امام خميني امام امت را تا انقلاب حضرت مهدي نگه دار.
با سلام خدمت پدر و مادر و برادر و خواهر عزيزم و غيره اميدوارم كه اين بنده ي حقير را حلال نموده و من را ببخشيد و از مردم محل هنگامي كه جنازه ام بر لويزان وارد مي شود از مردم براي من حلاليت بگيريد . و اي مادر و پدر متاسفم كه نتوانستم زحمات شما را جبران كنم و تو اي مادر كه شبها بر بستر براي من شب زنده دار بودي و تو اي پدر كه شبها من را در بستر مي گرفتي و يك بوسه بر من مي زدي مرا حلال كنيد همه و همگي ، دلم مي خواهد كه هنگامي كه شهيد مي شوم براي من پيراهن مشكي نپوشيد و چراغاني نكنيد و من را بر روي امير دفن كنيد. در ضمن ساعت دستيم را به برادر بدهید و در مجلس ختم و شب هفت و غيره به مردم بگوييد اگر كسي از چيزي مي خواست يا پول به او بدهيد خداوند شما را توفيق دهد. والسلام
ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله بل احياء و عند ربهم يرزقون.
30/7/1365
منبع: مرکز اسناد بنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ
و لنبلونكم بشي من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و اثمرات و بشر اصابرين الذين اذا اصابتهم قالوا انا لله و انا اليه راجعون ( در آينه بيازماييم شهدا را)
با سلام خدمت درگاه آقا امام زمان و سلام خدمت نايب بر حقش آقاي اسلام امام خميني و سلام بر سالار شهيدان آقا امام حسين .
بار خدايا ما را با شهداي كربلا محشور بفرما بارخدايا هرچه زودتر ما را به كربلاي حسيني نزديك فرما . پروردگارا به اسمت آقا امام خميني امام امت را تا انقلاب حضرت مهدي نگه دار.
با سلام خدمت پدر و مادر و برادر و خواهر عزيزم و غيره اميدوارم كه اين بنده ي حقير را حلال نموده و من را ببخشيد و از مردم محل هنگامي كه جنازه ام بر لويزان وارد مي شود از مردم براي من حلاليت بگيريد . و اي مادر و پدر متاسفم كه نتوانستم زحمات شما را جبران كنم و تو اي مادر كه شبها بر بستر براي من شب زنده دار بودي و تو اي پدر كه شبها من را در بستر مي گرفتي و يك بوسه بر من مي زدي مرا حلال كنيد همه و همگي ، دلم مي خواهد كه هنگامي كه شهيد مي شوم براي من پيراهن مشكي نپوشيد و چراغاني نكنيد و من را بر روي امير دفن كنيد. در ضمن ساعت دستيم را به برادر بدهید و در مجلس ختم و شب هفت و غيره به مردم بگوييد اگر كسي از چيزي مي خواست يا پول به او بدهيد خداوند شما را توفيق دهد. والسلام
ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله بل احياء و عند ربهم يرزقون.
30/7/1365
منبع: مرکز اسناد بنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ
نظر شما
