سالروز ولادت
خدايا خودت مى‌دانى كه چقدر علاقه به ائمه اطهار داشتم و به خاطر همين آمدم تا انتقام پهلوى شكسته مادرمان زهرا (س) و انتقام ابا عبدالله را در روز عاشورا و پرچمدار كربلا و حضرت زينب (س) را بگيرم و شايد خداوند يارى كند تا به غافله برسم ...

شهید علی اکبر دالایی در تاریخ  بیست ونهم آذرماه 1344 در تهران دیده به جهان گشود.وی در حوادث ناشی از درگیری مستقیم با دشمن ، توسط دشمن در جبهه در تاریخ ششم ، فروردین ماه 1367 جام شهادت را نوشید وبه آرزوی خود رسید.

قسمتی از وصیت نام شهید علی اکبر دالایی را درسالروز ولادتش مطالعه فرمایید:

بسم الله الرحمن الرحيم

الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئك هم الفائزون.

آنانكه ايمان آوردند و از وطن هجرت گزيدند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد كردند آنان را نزد خدا مقام بلندى است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.

در قاموس شهادت جنگيدن براى دليران كار بسيار آسانى است.

خدايا:رفيقان و ياران مخلصت به سويت شتافتند شكر مى‌كنم كه من گنهكار هم در صف اين عزيزان قرار گرفتم و قسمت مى‌دهم به مقربين درگاهت كه مرا جزو شهداى با معرفت قرار بدهد .

خدايا: شكر مى‌كنم كه بنا بر حقانيت انقلاب و به فرمان امام و طبق وظيفه پا در اين عرصه حق گذاشته و اميدوارم با شهادتم دين خود را به اسلام و امام و ميهن اسلامى ادا كرده باشم.

خدايا خودت مى‌دانى كه چقدر علاقه به ائمه اطهار داشتم و به خاطر همين آمدم تا انتقام پهلوى شكسته مادرمان زهرا (س) و انتقام ابا عبدالله را در روز عاشورا و پرچمدار كربلا و حضرت زينب (س) را بگيرم و شايد خداوند يارى كند تا به غافله برسم خدايا آمدم تا انتقام اين بسيجيان مظلوم را از اين بعثيان كافر و مزدور و تجاوزگر بگيرم و سرانجام به آرزوى چندين ساله خود رسيدم.

خدايا خطبه‌هاى ابا عبدالله (ع) در روز عاشورا و حضرت زينب (س) در اسارت را به گوش گرفتم و نداى هل من ناصر دوستان را ديدم و بعد پيكر پاكشان را در بيابانها و در بند اسارت دشمن را شنيدم كه در اين موقعيت نمى‌توانم غير از شهادت را بپذيرم.

خدايا خوشحالم كه در آينده نزديك پاى سفره ائمه اطهار و در كنار امام حسين (ع) و حضرت على اكبر و قاسم و علمدار كربلا هستم.

سخنى با پدر و مادر و برادرم

مى‌دانم كه محبت من در دل شما بسيار است و رنج و اندوه از دست دادن من برايتان دشوار است ولى در راه خدا و به ثمر رسيدن حكومت اسلامى ناچيز است.اميدوارم از يك‌يك آشنايان حلاليت مرا بخواهيد و مرا دعا كنيد و به حرف دلسوز منافقين داخلى كه گرگى هستند در پوست بره و ضربه مى‌زنند گوش نكنيد حالا فرقى نمى‌كند چه مى‌خواهد فاميل باشد يا دوست و يا همسايه و چه غريبه براى رضاى خدا جلوى باطل بايد ايستاد.

خانواده عزيزم دعا به جان امام عزيز را فراموش نكنيد مطيع امر ولايت فقيه باشيد .

سخنى با شما دوستان و آشنايان

عزيزان بدانيد كه لحظه‌ها و فرصتها همانند ابرى مى‌گذرد و اين عمر ما است كه در اين مقوله مانند تيرى است كه از تركش ايام رها شده و به سرعت به نقطه پايان نزديك مى‌شود.دوستان و آشنايان خود را كه از اين دنيا هجرت كرده‌اند بياد بياوريد بيشتر اوقات با هم بوديد ولى هم اكنون از شما جدا شدند و در آخرت به اعمال خوب يا بد مى‌سازند اى كسانى كه به مال دنيا كه همان پول و زيورآلات است آخر به كجا مى‌رسانيد يك روزى مى‌آيد كه در يك جاى تنگ و باريك و تاريك هستيد خودتانيد و اعمالتان.

اى دوستان و عزيزان به دنيا و دشمنان اسلام بگوييد كه ما بسيجى عاشق شهادت بوديم و به آرزويمان هم رسيديم خداى را شكر.

اى عزيزان خصوصا شما بسيجيان شيردل نگذاريد قلب امام از دست افراد سودجو آزرده شود هيچگاه امام را تنها نگذاريد و دعا به جان امام را فراموش نكنيد.

اى مرگ بر شما كه به امام و انقلاب و خدمتگزاران به انقلاب اعتقاد نداريد و تهمت مى‌زنيد.

دوستان و عزيزان و آشنايان از شما مى‌خواهم كه مرا حلال كنيد و دعا كنيد مرا و اگر بدى در حقتان شد ببخشيد.

به اميد اينكه همه ما جزو بهشتيان باشيم

من الله التوفيق

منبع:برگرفته از وصیت نامه شهید

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده