سالروز شهادت
هيچوقت شعار نمي داد بلكه همراه عمل در ميدان مبارزه و جهاد حاضر بود هميشه بفكر نجات مستضعفين و دستهاي پينه زده اي بود كه شب و روز زحمت مي كشيدند...

« و قتلا في سبيلك فوفق لنا »

خدايا بمن توفيق ده كه در راه تو كشته شويم و به فيض شهادت نائل گرديم .

شهيد ابوالفضل اسماعيلي در سال18/10/ 1339 در يكي از محله هاي جنوب تهران ( شهرري ) و در يك خانواده مذهبي طفلي پا به عرصه وجود نهاد . پدر و مادر اين طفل بر اساس اعتقادات و تمايلات پاك مذهبي خويش نام او را ابوالفضل گذاشتند و بدينسان از همان آغاز بذر عشق و اشتياق به فرزند دلاور علي (ع) ابوالفضل (ع) و حضرت ابا عبداله الحسين (ع) و ديگر سلحشوران كربلا را در عمق دل و روح اين كودك كاشتند .

ابوالفضل با استعداد فوق العاده و سرشاري دوران ابتدائي تحصيلات خود را شروع كرد ، فراست و سرعت فراگيري او در تحصيل موجب گرديد تا به موفقيت و سهولت مراحل دبستاني را بپايان رسانده و پا به دبيرستان گذارد . استعداد و انضباط او در تمام ايام تحصيلات او را بنحو چشمگيري مورد توجه همگان قرار داده بود . وي تحصيلاتش را تا سطح ديپلم ادامه داد . اما حتي در دوران تحصيلات خود بشدت به مسائل سياسي ، اجتماعي و اعتقادي علاقه داشت و همين علاقه وافر باعث شد كه قبل از اوجگيري انقلاب در متن جريانات سياسي و مبارزات اسلامي حاضر گردد . پس از سپري شدن دوره مخفي مبارزه در تظاهرات و راهپيمائي ها عليه نظام ستم شاهي شركت فعال نمود . و با امت مسلمان و بپا خواسته همگام شد .

نقش موثر و حضور دائمي اش در مبارزات تحسين و شگفتي دوست و آشنا را برانگيخته بود بخصوص توجه اهالي را در محل معطوف دلاوري ها و رشادت ها و جانبازي هاي خود كرده بود .

صداقت و دوستي و اخلاق اسلامي و حسن نيت و طينت او را هر روز بيشتر در ميان دوستانش محبوبتر و متمايز مي ساخت .

شهيد ابوالفضل اسماعيلي پس از پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام با شور و اشتياق فراوان به عضويت سپاه پاسداران در آمد و براي فعاليت در اين ارگان انقلابي داوطلبانه وارد شاخه نظامي شد و طي يك دوره كامل آموزشي در پادگان ولي عصر مستعد و آماده رزم شد . و پس از چندي با ميل و رغبت به غرب كشور اعزام شد و با شهامتها و فداكاريهاي زائد الوصف و كم نظيري در نبرد با چپ هاي مزدور امريكائي پيروزمندانه به تهران بازگشت.

و در آخرين ماموريت خود كه پس از تجاوز وحشیانه رژيم كافر عراق به خاك مقدس و اسلامي ميهنمان به جبهه خونين شهر اعزام شد حدود دو ماه با مزدوران و دست نشاندگان امپرياليزم دليرانه جنگيد تا سرانجام در تاريخ 17/9/59 و در ظهر گرم كربلاي خونين شهر هنگام پيشروي به قلب دشمن همراه با خبرنگار صدا و سيماي جمهوري اسلامي در اثر تركش خمپاره دشمن به ياران حسين (ع) پيوست و بدينگونه خود را در صف ابوالفضل (ع) و ديگر جنگاوران و حماسه آفرينان كربلا قرار داده و با آنان همسفر و همراه شد .

آري شهيد ابوالفضل يك آن بر خود امان نداد و با فداكاري و مجاهده فقط براي خدا كوشش كرد تا مرز شهادت پيش رفت . هيچوقت شعار نمي داد بلكه همراه عمل در ميدان مبارزه و جهاد حاضر بود هميشه بفكر نجات مستضعفين و دستهاي پينه زده اي بود كه شب و روز زحمت مي كشيدند و به اميد آنروزي بود كه مستضعفين حاكميتشان بر زمين فرا رسد و كاخ نشينها و سرمايه داراني كه عمري خون ملت رنج ديده را مي مكيدند بزير بروند و حكومت عدل الهي اسلامي در اين سرزمين حاكم شود.

شهید ابوالفضل آن روزهاي سياه طاغوت كه در ساواك شهرري در زير شكنجه هاي طاقت فرساي مزدوران استقامت میكرد و سخن نگفت و حاضر نشد در مقابل شكنجه هاي آنان دوستان و هم رزمهايش را لو بدهد و هيچ چيز نتوانست مانع راهش شود كه راهش همانا راه خداست و حكومت الله وعدل اسلامي است.والسلام

منبع: برگرفته از اسناد شهید در مخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده