شهدای دانشجوی تهران
شهید سید رضا اعجازی فرزند سید طاها هفتم مهرماه سال یکهزار و سیصدو سی و هفت در شهر تهران دیده به جهان گشود و در بیست و هفتم دیماه سال هزار و سیصد و شصت و پنج به فیض شهادت نائل آمد.
نوید شاهد: شهید سید رضا اعجازی هفتم مهرماه 1338 در خانه ای کوچک و قدیمی واقع در تهران منطقه شمیران دیده به جهان گشود اوفرزند پنجم خانواده بود پدری زحمتکش و مادری مهربان و دلسوز که هر دو از سلاله پاک پیغمبر(ص) بودند در تربیت و پرورش او کوشش و تلاش زیادی کردند . با شروع دوران تحصیل ، قدم در راه درس و مدرسه نهاد ، اما هنوز پنج سال از آغاز تحصیلات اونگذشته بود که به علت تنگدستی و مشکلات خانواده ، تحصیل را رها کرد و جهت کمک به پدر و تامین مخارج زندگی مشغول به کار شد دوران شاد نوجوانی در کنار مرارتهای کار سپری شده با فرارسیدن دوران مشمولیت به خدمت سربازی فرا خوانده شد .

بعد از گذشت یکسال، مصادف با اوج گیری انقلاب و بنا به دستور حضرت امام ره پادگان را ترک نمود به مردم بیدار دل پیوست در جریانات انقلاب حضوری فعال داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، بصورت قراردادی در دانشگاه شهید بهشتی در واحد تاسیسات مشغول به کار شد در این ایام در کمیته انقلاب نیز به خدمت پرداخت در سال 1365 داوطلب حضور در مناطق جنگی شد و کمی بعد توسط بسیج دانشگاه شهید بهشتی عاز جبهه های جنگ گردید سرانجام این مجاهد مبارز، بیست و پنجم دیماه 1365 در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه راه انبیاء و اولیاء را پیمود و در دیار معبود آرام گرفت.

وصیتنامه شهید

بسم رب الشهدا و الصديقين

با سلام و درود به ارواح پاك شهداى انقلاب و جنگ و سلام و درود به رهبر كبير انقلاب كه تحولى در اين كشور ايجاد كرد و باعث روشن شدن فكر و انديشه همه ملت شد و از خداوند متعال خواستارم كه به اينجانب قدرت و لياقت بدهد تا بتوانم از پس اين مسئوليت به درستى و به نحو احسن سربلند بيرون بيايم و بايد در ابتدا اضافه كنم كه بنده با صحت و سلامت عقل و جسم به اراده خودم به جبهه اعزام شدم تا اگر بتوانم قدرى از مسئوليتى را كه در اين دنيا بر دوش دارم انجام بدهم و در اين راه اگر خداوند سعادت بدهد و لياقت داشته باشم برايم هيچ آرزوئى بالاتر از شهادت نيست البته نائل شدن به درجه رفيع شهادت تا خداوند نخواهد نصيب هر كس نخواهد شد .در ادامه بايد بگويم كه اگر اين فيض به لطف خدا و دعاى امام شامل حالم شد به تمام مردم كه به طريقى اين وصيت‌نامه را مى‌خوانند و به خصوص به خانواده خود و تمام دوستان و آشنايان سفارش مى‌كنم كه اول در هر حال خدا را فراموش نكنيد و نماز بپا داريد و تمام كارهائى را كه خداوند فرموده است انجام دهيد بخصوص برپا داشتن نماز و انفاق در راه او و بيشترين سفارش را پشتيبانى از امام و انقلاب دارم.

و اما مادر پير و عزيزم كه جوانى خود را بپاى من گذاشته‌اى از تو مى‌خواهم اگر به درجه شهادت نائل شدم لباس سياه نپوشى و برايم گريه نكنى چرا كه شهادت در راه خدا قسمت هر كسى نمى‌شود مگر آنكه خداوند از او رضايت داشت باشد و رضايت خداوند يعنى بالاترين چيزى كه يك انسان مى‌تواند در اين دنيا و آن دنيا داشته باشد.

و به راستى كه خون شهيد هرگز هدر نمى‌رود و شهدا هرگز فراموش نمى‌شوند.

در آخر دوباره سفارش مى‌كنم رهبر عزيز انقلاب و اسلام را هرگز فراموش نكنيد و از مادر عزيز و برادرم و خواهرانم و دوستان و آشنايان حلاليت مى‌خواهم و از همه تقاضا دارم كه مرا عفو و از دعاى خير خود مرا بى‌نصيب نگردانيد.

والسلام عليكم

15/10/65

سيدرضا اعجازى

انتهای پیام/

منبع : مرکز اسناد ایثارگران تهران بزرگ

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده