شهید آذر ماه
سه‌شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۰:۴۶
شهید حسین علی یزدی فرزند ابوالفضل در سال 1342 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 11/9/60 در جبهه بستان بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر به درجه رفیع شهادت نائل و به وصال حق شتافت.

 
بسم الله الرحمن الرحيم

من طلبنى وجدنى و من وجدنى عرفنى و من عرفنى عشقنى و من عشقنى عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلى ديته و من على ديته فانا ديته

هر كسى كه مرا طلب كند خواهد يافت و هر كس  كه مرا بيابد خواهد شناخت وهر كس كه مرا شناسد عاشقم خواهد شد و هر كس كه عاشقم شود عاشقش خواهم شد و هر كس كه عاشقش شدم او را خواهم كشت و هر كس را كه بكشم ديه او بر گردن من خواهد بود و هر كس كه ديه‌اش بر گردن من باشد ديه‌اش را خواهم پرداخت

پس از سپاس خداوند سبحان و درود بر رسول اكرم و ائمه اطهار بالاخص حضرت مهدى (عج) و نايب برحقش امام خمينى رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران و ملت شهيد پرور ايران و با سلام بر پدر و مادر و خواهران و برادران عزيزم تمامى دوستان و آشنايان من حسين‌على يزدى بر اساس رسالت و مأموريت كه حس نمودم در راه الله و براى پاسدارى و حراست از انقلاب كبير اسلامى كه خون بهاى 160 هزار شهيد و مجروح است به جنوب كشور آمدم و به جنگ عليه ضد خدا پرداختم. من گام نهادن در اين مسير خدايى را يك فريضه مي دانم  و در اين راه اگر دشمن را شكست دهيم پيروزيم اگر در ظاهر شكست بخوريم و كشته شويم پيروزيم. به هر حال اين مايه شكر پروردگار و افتخار براى من و شماست كه در اين راه به درجه رفيع شهادت مى رسم. به جايى مى‌روم كه ملكوتش مانند آنجا كه بهشتش نامند زندگى ذلت‌بار را هيچ وقت قبول نخواهم كرد. مرگ سرخ شهادت را بر آن ترجيح مى‌دهم. همان طور كه قلب پاكم آگاه است به آرزوى خود خواهم رسيد.

هيهات كه 18 سال از عمرم گذشت و هنوز اندر خم يك كوچه ام زيرا كه از نعمتهايى كه پروردگار به من عطا كرده سپاسگذارى و شرمنده‌ام و بيشتر از همه از نعمتهاى خداوند كه آنطوريكه بايد سپاسگذار باشم نبودم. دردم كه امام و رهبر و مرجع تقليد روح خدا خمينى بت‌شكن باشد توفيق نيافتم آنطور كه بايد در گفتارش تفكر كنم و توفيق نيافتم كه بيشتر بشناسمش. افسوس و صد افسوس كه با او هم عصر بودم ولى از ولايتش بهره نجستم و به فرامينش نينديشيدم. اكنون كه وصيتنامه مرا باز كرده‌ايد و مى‌خوانيد مى‌دانم چشمانتان اشكبار شده چون ذاتا در نهاد هر خانواده‌اى موجود است كه وقتى فردى از خانواده‌شان شهيد و يا به مرگ طبيعى و عادى از دنيا برود در لحظه اول غمگين مى‌شوند و سپس با صبر خداوندى استقامت مى‌كنند و اميدوارم كه شما همه صبر و استقامت كنيد.

اى پدر عزيز درود خدا بر تو که چنان ابراهيم فرزند خود را به فرمان خداى بزرگ به قربانگاه فرستادى. اميدوارم كه براى از دست دادن من قصه و افسوس نخوريد كه شهادت حد نهايى تكامل يك انسان است و آماده از دست دادن بقيه فرزندان خود در راه خدا باشيد ان شاءالله ...

اى مادر عزيز سلام بر تو كه بالاخره بر احساس مادرانه‌ات پيروز شدى كه من به وجود تو افتخار مى‌كنم. مادرم كوه باش و چون كوه استقامت كن. لحظه‌اى از نام و ياد خدا غافل نباش در راه دين بكوش كه هرچه بكوشى باز كم است. قامتت را بلند بگير و نداى (الله اكبر خمينى رهبر) سرده و فرياد شهيدان راه خدا را به مردم برسان كه فرياد ما پيروى كردن از خدا و قرآن است. مادر جان گريه نكن و خوشحال باش زيرا در راه هدف مقدسى گام برداشته‌ام و جان باخته‌ام. هرگونه نامردى و نادانى مطمئنا باعث عذاب روحى من است. خوشحال باش كه امام بزرگوارمان در سوگ فرزندش اشك نريخت چون مي دانست رضاى خداوند در اين امر است.

برادراننم شما موظفيد كه سلاح من را كه بر زمين افتاده است برداريد و راهم را ادامه دهيد كه درحقيقت راه خداست آن را به گوش جهانيان برسانيد و خواهرانم زينب گونه با ملايمات دست و پنجه نرم كنيد و زينب گونه حجابتان را كه كوبنده‌تر از خون سرخ من است حفظ كنيد. پدر و مادر عزيزم و برادران و خواهران گرامى اميدوارم كه هيچ وقت به من ناكام نگوييد چون در نهايت كام را گرفتم كه بهترين نعمتهاست. پدر و مادر و خواهران و برادران عزيزم بعد از شهادتم سياه نپوشيد و عزا نگيريد چون شب دامادى من است و ان آرزوى قلبى من بود كه در راه معبودم جان ناقابلم را فدا كنم. از شما مى‌خواهم كه شيرينى و نقل و ميوه بدهيد و به دوستانم و آشنايان تبريك بگوييد و افتخار كنيد كه من براى اسلام و به رهبرى مردى به جهاد رفتم و شهيد شدم كه نايب امام زمان (عج) مي باشد.

پدر و مادر عزيزم و خواهران و برادران گرامى امكان دارد اتفاقى واقع شود كه جنازه من به دست شما نرسد آنگاه به ياد شهيدان كربلا بيفتيد و ناراحتى به خود راه ندهيد و هر وقت دلتان گرفت به گلزار شهيدان (شيخان) برويد و به مزار اين همه شهيد بنگريد آن وقت درد را فراموش خواهيد كرد.

در پايان از همگى مى‌خواهم كه در هر حال پيرو ولايت فقيه باشيد و هميشه روحانيت را سرمشق خود قرار دهيد و با كفار و منافقين و با آمريكا و شوروى و ديگر قدرتهاى شيطانى با تمام قوا بجنگيد و انتقام خون شهيدان را از آنها بگيريد و در نمازهايتان امام را دعا كنيد و همچنين از همه مى‌خواهم كه مرا حلال كنند و از دوستان و آشنايان و همه كس بخواهيد كه مرا حلال كنند.

سلامتى امام خمينى و شما و طول عمر پر بركت برايتان آرزو مى‌كنم.
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده