پدر ومادر گرامیم در آخرین لحظه حیاتم برایم از خدا طلب آمرزش کنید ....

 

شهید گلگون کفن یدالله دلفانی به سال 1344 در شهر باختران در خانواده ای مذهبی و معتقد پا به عرصه هستی نهاد در دوران طفولیت و نوجوانی با عشق فراوانی در مجالس قرائت قرآن و مجالس روضه و عزاداری سالار شهیدان شرکت می کرد و در این رهگذر بود که عشق به ابا عبدالله الحسین (ع) و شهادت در وجود این بنده خالص خداوند جایگزین گشت.
در صحنه های انقلاب با شکوه اسلامی فعالانه شرکت نمود تا زمانیکه در دبیرستان مشغول تحصیل در سال دوم بود به هنگام نیاز جبهه ها به نیروی انسانی درس را رها کرد و در بسیج سپاه کرمانشاه ثبت نام نمود و مدت 6 ماه در جبهه های قصرشیرین فعالیت نمود .

 او عاشق شهادت بود تا اینکه پس از اتمام دوره ماموریت ماه مبارک رمضان را در منزل به عبادت گذراند بطوریکه خود را ساخته و آماده کرده بود. اخلاص از سر و رویش می بارید او برای بار دوم پس از گذراندن دوران امدادگری باز به جبهه رفت تا اینکه عملیات والفجر (5) آغاز شد ایشان  سرنماز بود که در کمین دشمن افتاده و پس از تیراندازیهای فراوان تیری به قلب ایشان اصابت نمود و به لقاء الله پیوستند .

 

بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت نامه شهید یداله دلفانی
شغل: بسیجی
و یل لمن لایعلم و ویل لمن یعلم ثم لایعمل
وای بر کسانی که نمی دانند و وای بر کسانی که میدانند و عمل  نمی کنند
با عرض سلام خدمت پدر و مادر عزیزم و سلام و درود فراوان خدمت امام امت ابراهیم زمان قلب تپنده مسلمانان خمینی بت شکن  وصیتنامه  موجود گنه کار و حقیر را برایتان می نویسم
پدر و مادر عزیزم از اینکه به علت و دلایلی نتوانستم حضوری صحبت کنم انشاء الله که مرا مورد عفو و مرحمت خودتان قرار بدهید  این نامه وصیتم را بیان می کند که خودم را گناهکار و در برابر شما اعتراف می نمایم که سرتا پا  احساس شرم و خجالتی در بر دارم اگر سعادتی نصیبم شد و مقام والای شهادت را خداوند عالمیان به من ارزانی دهد از شما  پدر و مادر عزیز و مهربانم و دیگر آشنایان می خواهم که احساس ضعف روحی از خود نشان ندهید مخصوصا اولیای مهربان و خوش سیرتم که پس از سالها مشقت مرا تا این حدود بزرگ کرده و از درسهای علی وار شما بهره برده و کمال تشکر را دارم.

 پدر و ای مادر گرامیم در آخرین لحظه حیاتم برایم از خدا طلب آمرزش کنید.... و شما به خداوند یکتا قسم تان می دهم اگر لیاقت شهادت را پیدا کردم  برایم  ناراحت نباشید و امیدوارم طبق وصیتنامه ام عمل کنید مرا حلال کنید. همچنین از دیگر برادران و خواهرانم خداحافظی می کنم و تمام شما را به خداوند حکیم می سپارم و از طرف من به دیگر برادران و خواهرانم سلام مرا برسانید و آنها را ببوسید و بگوئید مرا حلال کنند تذکر می دهم اگر خداوند مرا به سوی خود برد، احساس ضعف روحی درون خود جا ندهید و با حرکتتان مشت محکمی بر دهان یاوه گویان شرق و غرب و مخصوصاً ضد ولایت فقیه زده باشد .

و در پایان خطاب به دیگر برادران و خواهرانم می خواهم ندای مرا به گوش تمام امت حزب ا... برسانید ای برادر ، ای خواهر رهبر عالیقدر را تنها نگذارید و ای خمینی بت شکن ترا پیش خدایم دعا می کنم گر چه جسمم را دیگر نمی بینید ولی روحم و خطم در راه توست. تو را همواره در آغوش می گیرم و از تو طلب آمرزش می پویم و با دعای همیشگی وصیتنامه ام را تمام می کنم.

 خدایا ... خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاها، به عمر رهبر افزا.
 
  
  
 
 
 
 
 
 
منبع : اداره هنری اسناد وانتشارات استان کرمانشاه
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده