نوید شاهد کرج : از خداوند متعال خواهانم که بسیج که یکی از سنگرهای مستحکم انقلاب است خالی از نیرو نباشد ...

نام شهید: حبیب صالحی

فرزند: محمد

تاریخ تولد:1345/3/1

تاریخ شهادت :1365/9/4

محل شهادت:پادگان دوکوهه


(( بسم رب الشهداء و الصدیقین ))

بنام ا... پاسدار حرمت خون شهیدان

اشهد ان لااله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان امیر المومنین علی ولی الله .

آری شهادت میدهم که خدای احد و واحد یکی است و همتا نداشته و از همه موجودات بی نیاز است ، شهادت می دهم که محمد (ص) آخرین فرستاده خداست و کتابش کتاب خدا قرآن کریم است ، شهادت می دهم که علی (ع) بهمراه یازده تن از فرزندانش از اولیاء خدا و جانشینان بحق پیامبرند، شهادت میدهم که پس از مرده شدن دوباره زنده خواهیم شد تا به سزای اعمال نیک و بد خود برسیم و آن زندگی است که زندگانی جاوید است، شهادت میدهم که خداوند رحمن عادل است و هیچگاه ظالمی بر هیچ مخلوقی روا نداشته و نخواهد داشت ، شهادت میدهم که حضرت مهدی (عج) در غیبت کبری بسر می برد و روزی خواهد آمد تا با آمدنش همه ناپاکیها را از بین ببره و عدالت خداوندی را حاکم گرداند و شهادت میدهم که خمینی این مرد خدا و فرزند پاک فاطمه زهرا (س) که از سلاله پاک انبیاست پرچمدار خط سرخ و خونین ولایت فقیه است و اوست که نائب بر حق امام زمان بوده و اطاعتش را بر خود فرض می دانم مقلد اویم با سلام و تحیات بر کلیه پیامبران تاریخ بویژه پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص) و با درود و سلام بر ولی عصر منجی عالم بشریت آقا امام زمان (عج) و نایب بر حقش حضرت امام خمینی مد ظلعالی این قلب تپنده امت حزب الله و پیر جماران و با درود فراوان بر رزمندگان دلاور و سلحشور و قهرمان که زاهدان شب و شیران روز هستند و سلام و صلواة بر شهیدان از صدر اسلام تا کربلای حسین همچنین تا کربلای خونین خمینی بخصوص شهدا عملیات اخیر و از خداوند خواسته و خواهانیم که خبری از مفقودین و اسرا و شفای جانبازان و توفیق تمام خدمتگذاران این انقلاب را خواهانیم .

ای مردم حزب الله من فرزند شما هستم من برادر کوچک شما و مقلد روح خدایم و بر این اساس است که فرمان امام را لبیک گفتم و عازم جبهه گشتم اما سخنی با شما دارم من تنها با پدر و مادر خودم سخن نمیگویم چون خودم را به همه شما امت حزب الله وابسته میدانم و عضو کوچکی از پیکر عظیم امت حزب الله میدانم بنابراین روی سخنم با شماست .

آری بیاد دارم تا قبل از انقلاب هر گاه از حسین (ع) و مظلومیت حسین و شهادتش میگفتند و هر گاه عاشورا را فرا میرسید و در مجالس از کشته شدن حسین و یارانش و به اسارت رفتن عزیزانش میخواندند ما با خدای خود بارها زمزمه کرده بودم که اگر میبودم در زمره طرفداران حسین قرار میگرفتم و میدانم که همه شما نیز اینچنین هستید و شما نیز بارها بر مظلومیت حسین و بارانش اشکها ریختی و عاشوراهای متمادی را عزاداری کردی و تو بر این عقیده بودی که ایکاش میبودم و حسین را یاری میکردیم و بر این اساس خدا بر ما منت نهاد و خواسته ما را به رهبریش دینیش را یاری نمائیم آری خدا برای ما حسین را فرستاد او خمینی این مرد خدا را بسوی ما فرستاد تا دیگر بهانه ای نباشد و حال این ندای (( هل من ناصر ینصرنی )) حسین زمان است که فریاد می کشد و بر همه یزیدیان زمان شوریده است اوست که رهبریش ما را بسوی سعادت رهبری مینماید و اوست که دوباره خاطره کربلا را زنده کرده است و حال این من و تو هستیم که انتخاب گریم که یا باید حسینی بود و برای حاکمیت حق به شهادت رسید و یا چونان زینعلی بود و پیام رسان کربلا و خون شهدا باشیم در غیر این صورت یزیدی بوده و در خط شیاطین گام برداشتن حتمی است ، آری دیگر حق و باطل مشخص است و سردمداران اسالم و کفر آشکار گردیده ان و باید یک طرف بایستی و برای نابودی طرف دیگر تلاش کنی و این تو هستی که یا حق را یا باطل را بپذیری ، دیگر سکوت جایز نیست و بی تفاوتی خیانتی بس بزرگ خواهد بود پس باید بپا خیزی و بر همه مظاهر شرک و کفر چون رهبرت بخروشی و بگوئی نه.

برادر و خواهرم ! من اگر لیاقتش را پیدا کردم و شهید شدم از یک چیز ناراحتم گر چه با شهادت انسان به خدا می رسد ، اما هر گاه خون یک مقلد روح ا... بر زمین میریزد، یکی از قلبهائی که به خمینی عشق می ورزد از تپیدن باز می ایستد و یکی از یاران امام کم میشود ، سخن دیگرم اینست که انگیزه ام از جبهه رفتن منطبق بر این حدیث است که میفرماید .

من طلبتی وجدنی و جدنی عرفنی و من عرفنی اجنی و احبنی عشقنی و عشقنی عششقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلی دینه و من علی دینه فان دینه .....

آری من برای طلب خدا به جبهه میروم ، میروم تا او را بیابم و دوستش بدارم و عاشقش شوم تا شاید عشقم را بپذیرد و آنگاه که او این را پذیرفت من به سعادت ابدی دست یافته ام زیرا این خداست که عاشقم میشود و خداست که عاشقش را میکشد و خداست آنکس بر اینکه توطئه های دشمنان را نابود سازد و پشتیبان مستحکمی است برای جبهه ها...

پس خواهشم از شما این است که بسیج را خالی نگذارید و با تقویت ایمان خود نگذارید منافقین به جای شما در بسیج باشند، خالی کردن بسیج پشت کردن به جبهه ها است و پشت کردن به جبهه ها پشت کردن به اسلام است و پشت کردن به اسلام نتیجتا پشت کردن بخداست و امید است که با پر کردن بسیج جبهه را هم خالی نگذارید و ای مردم شهید پرور پشت جبهه ها را محکم کنید که امید رزمندگان بعد از خدا و امام زمان (عج) به شماست زیرا اگر پشت جبهه ها محکم نباشد جبهه ها نیز محکم نخواهد بود و از خداوند متعال خواهانم که بسیج که یکی از سنگرهای مستحکم انقلاب است خالی از نیرو نباشد .

در آخر دست و پای مادر و پدرم را می بوسم که مرا اینگونه تربیت کردند و بسوی خدایم فرستادند ، آری آن نمازهای مادرم بود که مرا اینگونه ساخت و دعاهای پدر و مادرم بود که مرا چنین عاقبتی خوش آمد بنابراین از آنها می خواهم گرچه شاید مشکل باشد ولی در مرگم اشک نریزید چون همیشه آرزو داشتند عاقبت بخیر شوم و چه عاقبتی خوشتر از اینکه انسان بسوی خدا برود و اینرا هم میدانم که هیچ باری سنگینتر از جنازه فرزند بر دوش پدر نیست و از پدرم میخواهم تا این بار را تحمل کند و با دعاهای خیرش مرا به سوی معبودم بفرستد و این آخرین سخنم باشد که اگر لیاقت آنرا پیدا کردم که دستهای پاک شما مردم که امام الهی شدنتان را نوید میدهد تشیعه شوم ، میخواهم مرا بخاک بسپارید و دوست دارم که دشمن اینرا ببیند که ما شب شکنیم و تاریکی برای ما مفهومی ندارد و بگذار تا شب را هم از این جغدهای شوم بگیریم تا امیدی برای زنده بودنشان نماند و از شما همه میخواهم که اگر حقی برگردن من دارید اگر قابل بخشش است ببخشید وگرنه میتوانید از خانواده ام مطالبه نمائید و این آخرین فریاد است که میخواهم شما هم همراه من فریاد بر آورید تا بیادگار بماند که ما از جان خود گذشتیم با خون خود نوشتیم امام زنده باشد و با هم دستها را بسوی آسمان دراز کنیم و ندا سر دهیم که .

خدایا خدایا ترا بجان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

والسلام

خداحافظ همگی شما مسلمانان باشد پیروز باد انقلاب اسلامی به رهبری امام نابود با کفر جهان به سرکردگی آمریکا و تو که سر بسرداش صدام .

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده