وصیتنامه شهید حاج ابوالقاسم محمدی دوست
پنجشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۱۳
خداوندا به راه بندگيم بدار، از زشتي ها دورم کن، به حسنات اخلاقي و معنويات الهيم بیاراي، قلبم را به نور خود روشن کن، شور عشقت را در دلم بيفروز، سينه ام را از محبت بسوزان، محبتت را نصيبم کن، توفيق تخليه و تحليه ام ده، خداوندا شر بدترين دشمن يعني هواي نفس را از ميدان زندگيم دور فرما، خدایا به اين نادان از راه مانده معرفت عطا کن و بندگان پاک باخته ات را به من بنماي.

بسم الله الرحمن الرحيم

قال اميرالمومنين علي(ع): الاسلام هو التسليم و التسليم هواليقين و اليقين هو التصديق و التصديق هو الاقرار و الاقرار هوالاداء و الاداء هوالعمل

اسلام يعني تسليم اوامر حق بودن، تسلیم يعني يقين به وجود خدا، يقين به خدا يعني تصديق دستورهاي او، تصديق يعني گردن نهادن به بندگي، گردن نهادن به بندگي يعني اقرار همراه انجام تکليف و انجام تکليف يعني عمل.

به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و به نام او که توانمان داد تا مطيع و عصيان گر باشيم و به نام او که قوه تعقل و تفکر را در درونمان متبلور ساخت تا خوب و بد، حق و باطل و مرد را از نامرد تميز دهيم.

پروردگارا، کريما، رحيما، شوق عاشقان، اي پناه بي پناهان، اي امير اميرداران، اي روشني دل عارفان، اي قبله مخلصان، کدام عاشق دلباخته و دلسوخته به درگاه پر مهر و محبت تو نرسيد. آنان که در اين راه پاي نهادند و به جستجويت پرداختند تو را به معناي واقعي يافتند و آماده به عشق ديدارت با پاي دل به سويت آمدند با ديدجان به ديدارت قائل شدند.

خداوندا ما را از عاشقان قرار ده که با پاي دل و با تمام وجود به سويت قدم نهيم و به ديدارت مشرف گرديم.

خداوندا به راه بندگيم بدار، از زشتي ها دورم کن، به حسنات اخلاقي و معنويات الهيم بیاراي، قلبم را به نور خود روشن کن، شور عشقت را در دلم بيفروز، سينه ام را از محبت بسوزان، محبتت را نصيبم کن، توفيق تخليه و تحليه ام ده، خداوندا شر بدترين دشمن يعني هواي نفس را از ميدان زندگيم دور فرما، خدایا به اين نادان از راه مانده معرفت عطا کن و بندگان پاک باخته ات را به من بنماي.

خداوندا از منيت و خوديت خطرناک نيستم کن و با رساندن به مقام فناي در عشقت هستم کن.

مرا از لطفت مران و از عنايت و رحمتت محرومم مگردان. الهي اين شرمنده ناتوان اين عبد ذليل بنده عليل آرزوئي جز يافتن مغفرت و بخشايش تو ندارد و براي آدمی جز پرواز به کويت نيست.

خداوندا شهد شيرين شهادت را نصيبمان بگردان

باز به درگاه خدا روکنم

تا گل لطفش ز وفا بو کنم

دست مناجات برم سوي او

باز شوم خاک سر کوي او

حاجت خود در برجانان برم

تا که نمايد نظرم از کرم

ناله زنم ناله جانسوز و ساز

اشک فشانم من از اين ديده باز

گويمش اي دلبر دلدار من

اي کرمت در همه جا يار من

اين دل اگر ناله برآرد رواست

چون ز بر دلبر شيرين جداست

باز اگر من نفسي مي زنم

بال و پر اندر قفسي مي زنم

اين نفسم يک سره از ذوق توست

از غم عشق و ز غم شوق توست

بر دل عاشق نظري اي حبيب

تا شوم آزاد ز جور رقيب

باز مرا از کرم آوازه ده

بال و پرم قوت پروازه ده

تا که به ياريت به منزل رسم

غرقه بحرم که به ساحل رسم

مايه مسکين به جز آن آه ست

غير تواش رهرو اين راه نیست

چه خوش باشد نواي عاشقانه

برايد از دل مسکين شبانه

خداوندا خوب مي دانم که فردي گناهکارم مطيع محض در برابر اوامر و دستوراتت نبودم خاضع و خاشع در برابرت نبودم. درونم را مالامال از عشقت ننمودم، آنچه که تو مي خواستي از يک انسان نه بودم و نه توانستم باشم. خدايا مرا به راه راست رهنمون فرما و طريق هدايت را بر من بنمايان.

خداوندا در اين واپسين لحظات با تمام وجود به درگاهت قدم گذارده ام و سراپا عجز و التماسم. خداوندا می دانم که فقط گريه و زاري قلب سياهم را شستشو مي دهد همانگونه که باران هواي آلوده را. پس آنقدر به درگاهت ناله و گريه مي کنم که از گلو و چشمانم خون جاري گردد. آنقدر استغاثه مي کنم که مطمئن شوم مرا بخشیده ای و اين اطمينان زماني حاصل مي گردد که نور عظيم شهادت را احساس کرده و به ديدارت نائل شوم.

بارالها بعد از شش سال و اندي خدمت در جبهه هاي نبرد اميدوارم که مرا از درگاهت نااميد برنگرداني. خدايا به روشنی دل دلاور مردان بسيج، به روح بزرگ اينان، به راز و نیازهای واقعي آنان و به نبرد و رزم الهی ايشان و به شهادت سراسر پر افتخار آنان تو را سوگند که دست پر گناهم را از درگاهت نا اميد برنگرداني و شهادت را و تنها شهادت واقعي را به من عطا فرما.

خدمت پدر و مادر و برادر و خواهرانم و تمامی اقوام و خويشان سلام عليکم.

خدمت فرزند دلبندم سجاد و همسرم سلام مي رسانم.

با توجه به وقت کم و مطالب زياد چند مطلب کوتاه خدمت شما عرض مي کنم

اولا: شما خود عشق و علاقه و روحيه مرا در رابطه با جبهه های نبرد و عزيزان بسيج مي دانيد و خود خوب می دانید هيچ علاقه اي به اين دنيا نداشته و هميشه آرزوي پرواز داشتم. لذا از شهادتم هيچ نگراني به خود راه ندهيد و شکر خدا را به جا آوريد که شما امانت داري بيش نبوديد و خوشحال باشيد که اين امانت را به نحو احسن به صاحب اصلي خود تقدیم کرده ايد. دنيا را محل گذر بدانيد و سراي کشت و کار و مطمئن باشيد که نتايج اعمالتان را در عالم آخرت خواهيد ديد.

هيچ اجباري در رابطه با رفتن نداشتم و مسئله جبهه و جنگ را به زن و فرزند، پدر و مادر، برادر و خواهر و هر کس و هر چيز ديگر اولويت داده و با عشق و علاقه قدم به ميدان نبرد گذاشته ام و از خدا طلب شهادت نموده ام. دعا کنيد انشاء الله جزء شهدا واقعي قرار بگيرم

ثانيا: همسرم در انتخاب طريق خود مختار است و اما سجاد همانگونه که خدا مي خواهد تربيت کنيد با توجه به اينکه علاقه اي به مادرم داشتم تا موقعي که مادرم زنده است سجاد را از او جدا نکنيد و مادر جان سجاد براي تو هم قاسم است و جاي خالي مرا براي تو پر خواهد نمود.

جهت پرورش اسلاميش او را به مکتب حسین (ع) بسپاريد زيرا تنها راه سعادت مکتب حسين است و بسم الله الرحمن الرحيم.

تا حد امکان او را تا ده سالگي با قران کاملا آشنا نماييد و اما مادرم، مادر جان کاش مي توانستم براي تو فرزند خوبي باشم و خوبي هاي تو را جبران نمايم. از زحمات چندين ساله اي که برايم کشيدي و تحمل سختي ها و رنج هاي طاقت فرسايی که کشيدي ممنون و متشکرم. اميدوارم که خداوند بزرگ به پاس زحمات اجر دنيوي و اخروي نصيب گرداند. اميدوارم مرا حلال کني جهت آمرزش گناهايم طلب مغفرت کني.

ثالثا: مقداري بدهي و طلب دارم و نماز و روزه قضا که در برگي جداگانه يادداشت مي کنم در پايان از تمامي دوستان عزيز همسنگران گرانقدر و گرانمايه چه در جبهه چه در سپاه و چه شهرستان که به نوعي باهم رابطه داشتيم حلالي مي طلبم و اميدوارم که به بزرگواري خود مرا ببخشند.

از خداوند متعال جهت بخشش گناهانم طلب مغفرت بنمايید از تمام عزيزان همشهري هم حلالیت مي طلبم. خوبي که به هيچ نتوانستم بکنم اگر بدي از من ديده اید انشاء الله به بزگواري خود مرا ببخشید. از تمام کساني که به نوعي از من طلب دارند می خواهم به خانواده مراجعه کنند زيرا که در سراي آخرت طاقت زجر و ناراحتي را ندارم.

از تمام خويشان هم التماس دعا دارم و همگي شما را به خداوند تبارک و تعالي مي سپارم

فرزندان خواهرانم و برادرم را از جانب من ببوسيد و بگوئيد هرگز آنها را فراموش نخواهم کرد به برادران عزيز هم درسم در دانشگاه امام حسين هم سلام برسانيد.

در آخر از خداوند طلب مغفرت و آمرزش را مي نمايم و مردم عزيز و غيورمان را برای تشييع جنازه اگر جنازه ام رسيد و چه در مراسم اذيت نکنيد و اگر هم مراسمي گرفتيد مختصر و کوتاه باشد.

به اميد ديدار حضرت ابا عبدالله الحسين (ع) در جنت

فرزند حقير شما حاج قسام 1/10/65

خداوندا به مقام فناي در عشقت، هستم کن

خداوندا به مقام فناي در عشقت، هستم کن

خداوندا به مقام فناي در عشقت، هستم کن

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده