شهيد ابراهيم وظيفه
یادمان " شهدای دانش آموز استان گیلان " شهيد ابراهيم وظيفه / تصاویر

نام و نام خانوادگی شهید : ابراهيم وظيفه

فرزند : علی

تاریخ تولد :  1348/06/20

تاریخ شهادت : 1364/05/07

وصیت نامه شهید :

بسمه تعالي
وصيت نامه شهيد ابراهيم وظيفه
وصيتنامه من به بازماندگانم و ديگر آشنايانم:
(و من الناس من بشري نفسه بتغامرضات... و ا... و رئوف بالعباد)

بعضي از مردمانند كه از جان خود در راه رضاي خداي درگذرند و خدا دوستار چنين بندگان است.
بنام الله ياري دهنده انقلاب اسلامي و نابود كننده دشمنان درود فراوان بر امام امت و سلام عاشقان شهادت بر شهيدان اسلام.
من بر اساس رسالت مسووليتي كه در برابر انقلاب اسلامي كه خون بهاي هزاران شهيد و مجروح است به جبهه اعزام شده ام و به جنگ عليه ضد خدا پرداخته ام گام نهادن در اين مسير خدايي را يك فريضه مي دانم و در اين راه اگر دشمن را شكست دهيم پيروزيم و اگر كشته شويم باز پيروزيم چون شهيد شديم به سعادت خود رسیده ايم و در نزد خدا روزي مي خوريم و من يك هدف بزرگ دارم كه آن هم رسيدن به كربلاست و دوست ندارم كه قبل از رسيدن به كربلا شهيد شوم اما در اين راه يك آرزو دارم كه همان نوشيدن شربت شهادت است.
مادر عزيزم ابراهيم با كمال آزادي خاطر اين راه را كه همان راه سرخ حسين است انتخاب كرده و از كشته شدن باكي ندارم چون خداوند كساني را كه در راه حق جهاد كنند ثابت قدم مي دارد مادر عزيز و خانواده رنجورم شايد اين آخرين صحبتم با شما باشد چون در راهي قدم نهادم كه آفريدگارم مي خواهد بندگانش در آن قدم بنهند. مادر جان از تو خواهش مي كنم وقتی خبر شهاتم را شنیدم را حتی یک قطره اشک هم نریزی یا کم تر گریه کنی خو.اهش می کنم چون كسي در دامادي فرزندش گريه نمي كند انشاءالله كه خونهاي ما بتواند ريشه كفر و ظلم را از روي زمين به واسطه ديگران و رزمندگان بكند.مادر جان مي دانم حق شما در گردن من زياد است و من سرپرست خانواده ام و به آن صورت نتوانستم براي شما سرپرستي كنم و نتوانستم نيازهاي شما را برآورده كنم و شرمنده هستم فقط اين موضوع قلبم را تسكين مي تواند ببخشد كه قبل از اعزام توانستم يك آشيانه براي شما فراهم كنم و آنرا هم به آن صورت تكميل نكرده ام. مادر جان خدا حافظت باد و خوشحال باش از اينكه فرزندت را در راه اسلام و استوار ماندن كتاب مقدسمان قرآن مي دهي در آن دنيا فاطمه زهرا بانوي صدر اسلام از تو گله ندارد و در مقابلش رو سپيد هستي و من خوشحال هستم ا زاينكه توانستم به نداي سالار شهيدان حسين بن علي كه از كربلاي ايران برخاسته و پيامي در وجودم زمزمه مي كرد (هل من ناصر ينصرني) لبيك گويم و در راه ياريش قدم بگذارم و نيز به خدا سوگند مي خورم كه راهي را آگاهانه و عاشقانه انتخاب نمودم و در آن قدم گذاردم و همانطوريكه سرورم امام حسين(ع) در مقابل كفر ايستادگي كرد به پيروي از او ايستادگي خواهم كرد و خون ناقابلم را براي برقراري اسلام و قرآن هديه مي كنم شما با صبر بردباري مشت محكمي بر دهان ياوه گويان شرق و غرب بزنيد و براي نابودي آنان از روحانيت مبارز پشتيباني كنيد و نگذاريد كه خداي ناكرده در ميان شما تفرقه بيفتد و خداي نكرده انقلاب را به نابودي بكشاند مادر جان تو و خواهرم چنان حركتي از خود نشان بدهيد كه ادامه دهندگان اين راه براي ديگران باشد و بار ديگر مي گويم كه من امانتي از جانب خدا هستم و خواه ناخواه از اين دنيا مي روم و اين دنيا هيچ ارزشي ندارد و شما را به صبر و استقامت سفارش مي كنم به برادرانم سفارش كن كه آنها تمام حركت خود را براي خدا انجام دهند و طلب علم كنند خصوصا خواهرم را سفارش كن كه برادرت وصيت كرده زينب وار زندگي كند در آخر از تو مي خواهم كه در سوگ فرزندانت ناراحتي به دل راه مده و مرا حلال كن و مادر يك ناراحتي دارم كه آن اين است كه بر سر قبر پدرم نتوانستم بروم و خيلي خجل هستم اگر برنگشتم بر سر قبر پدرم برويد مي دانم دور است اما آن دوري را بپيماييد تا شايد از خجالتي من كم شود و از عمويم هم شرمنده هستم كه زيرا حق او در گردن من زياد است انشاءاله او هم مرا حلال مي كند  واز طرفم ولی عادل باشد انشاء اله اما وصیت من به آشنایان ودوستان وتمام شنوندگان پیامم من این خواهش را از ایشان دارم که مردانه وسربلند زندگی کنند وودر زندگی به فکر آخرت باشند همانا که این دنیا کشتزار آخرت است ودر زندگی یا ربا وفای امام امت این قلب تپنده ملت مستضعفین جهان قلبهای تاریخ مظلومین دنیا باشند وبراین ایمان استوار باشند وبه تمام خواهرانم که چون زینب زندگی کنند وبدانند که حجاب آنها  کوبنده تر از سلاح وآنها نعمتهای والای خدایی هستندوارزش خود را بدانند وبه تمام برادرانم  هم می گویم که درهر کجاکه هستند از خودشان پاسداری کنند تا بر تمام ابر قدرتها بتوانید پیروز شوید وبا یاری شما عزیزان ایران صدام را با شکست مواجه خواهد ساخت چرا که نه از شرق می ترسیم وکنه از غرب در آخر مادر جان باز سفارش می کنم اگر بیشتر ناراحت شدی روح من نیز ناراحت خواهد شد خداحافظ شما را به خدای متعال می سپارم وبر وجود     شما افتخار می کنم چون من  فرزندی تربیت کرده ای و فدایی اسلام نموده ای . این وصیت نامه را در داخل سنگری که در حدود 300 متر از دشمن فاصله داریم نوشته ام و در این لحظه خمپاره های دشمن دور تا دور ما را خون آلود می کند و سنگر را می لرزاند خداحافظ عزیزان ابراهیم وظیفه.


منبع : مرکز اسناد ایثارگران استان

یادمان یادمان یادمان
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده