عزيزان سعي کنيد زندگي تان را با روشنايي عقيده و جهاد باصفا کنيد. اکنون بر ملت ماست که مسئول هستند راه شهيدان را ادامه دهند

وصیت نامه تأمل برانگیز شهید علیرضا احمدی








بسمه تعالی


«و لا تحسـبن الـذين قتـلو فـي سَـبيل اللهِ اَمـواتاً بَل اَحـياء عـندَ رَبـهم يـرزقون»

حـمد و سـپاس خـداي را که مـا را آفـريد و بر مـا مـنّت گـذاشت که وارثـين واقـعي جـهان باشـيم. سـلام و درود بر آقـا امـام زمـان (عج) و نائـب بر حـقش، قلب تپنده امـت حـزب اله و فـرياد روزگـار مـا حـضرت روح اله فـرمـانـدهـي کـل قـوا حـضرت امـام خـميني و امـت حـفاظاه.


سلام و درود بر رزمنده گان سلحشور و شجاع امت مسلمان و مجاهدين واقعي و فرزندان راستين اسلام عزيز؛ و سلام و درود و رحمت بي پايان خداوند منّان بر جميع شهيدان هميشه جاويد در جوار رحمتش که غريبانه و در حين حال شجاعانه مي جنگنند، و با لب خندان و علي اکبر گونه و در حين حال مظلومانه و قهرمانانه با آغوش گرم با يار ديرينه خود وصلت کرده و شهيد مي شوند؛ و سلام ها و دروهاي گرم بر ملت مسلمان و امت قهرمان و حزب اله ايران و بخصوص به خانواده هاي معظم شهدا که همچون کوه استوار و محکم در مقابل تمامي ناملايمات و ناهنجاري ها ايستادگي کرده و حق بزرگي بر گردن ما فرزندان دارند. با حمد و سپاس به پيشگاه خداوند منّان و با آرزوي شهادت براي خويش و پيروزي براي اسلام و انقلاب اسلامي وصيت نامه خويش يا بهتر بگويم شهادت نامه و خون نامه خويش را که آخرين کلماتي است که از زبان دل بر آمده و بنابر وظيفه اسلامي نوشته در پيش ملت شهيد پرور به يادگار گذاشته و اميد آن که اجرا گردد. اي خداي بزرگ با شهادت خويش مرا و خاندانم را سرافراز فرما! اي خداي بزرگ که به ما نيروي تلاش و مبارزه در زندگاني را عطا فرموده اي عنايتي فرما که در تقويت اين نيرو بکوشيم و آرمان هاي انقلابي اين زندگي گذران را با ارتباط بندگي با مقام شامخ تو شکوفا سازيم.

خداوندا: اين بنده ناتوان، ذليل، بي مقدار، بي چيز، نيازمند تو؛ چه کند از کلام بيچارگي خود شکايت پيش تو آورم و براي کدام يک از آن ها گريه و زاري کنم. از عذاب دردناک و شدتش يا از درازي بلا و مدت آن. خدايا! مرا در جوار رحمت بي پايان خود به ايمان آورندگان ملحق ساز.

خداوندا: بار پروردگارا! زبانم را به ذکر خود گويا و قلبم را بنده محبت خود فرما. آفريدگارا! عذرم را بپذير و بر افزوني خُسرانم رحمت آور و از بند لغزش هاي درون، آزادم گردان. اي آن که نامت دارو و يادت شفا و طاعتت بي نيازي است. بر اين بنده که گل سر سبدش اميد به تو و حربه اش گريه مي باشد رحمت آور!

 برادران و خواهران و امت حزب اله به جهانيان بگوئيد که نظام جمهوري اسلامي ايران، يک حکومت خدا بر مردم است. نظامي است که در آن احکام خدا به اراده مردم بر مردم حکومت مي کند و همچنين نظامي است که بر پايه ایمان استوار است. اين نظام حاصل تلاش هزاران شهيد و معلول و مفقود است که بر پايه و حراست اين نظام نوين اسلام کوشا باشيم و نگذاريم آن هايي که قصد شکنجه کردن اين انقلاب خون بار را دارند شکنجه گري کنند. البته زياد به ماديّات دنيا خودتان را مشغول نکنيد و بايد در زندگي مبارزه کرد؛ همانطوري که کرده ايد. عزيزان سعي کنيد زندگي تان را با روشنايي عقيده و جهاد باصفا کنيد. آمريکاي جهان خوار اين جنگ را بر ملت مظلوم و قهرمان ما که نداي آزادي و استقلال سر مي داد، تحميل کرد؛ و کور خوانده بود که اين ملت به نيروي عظيم الهي تکيه داده و نمي تواند به اين نيروي عظيم غلبه کند؛ و حالا در منطقه رسوا شده است. چنان ضربه کاري از دست رزمندگان کفر ستيز اسلام خورده است که به ديگران نيز درس عبرت بوده؛ و آمريکا بايد بدانند که ايران اسلامي در اين جنگ تحميلي با آرمان و انگيزه مي جنگد و انشاء الله که پيروزي و نصرت خداوند منّان نزديک است.

ملت ما شهادت را از آموزگار بزرگ حضرت امام خميني آموخته است که هرگز تن به ذلت ندهند. به قول استاد مطهري: «شهدا شمع محفل بشريتّ  اند». به بيان دکتر علي شريعتي معلم انقلاب: «انقلاب دعوتي است به همه نسل ها در همه عصرها، اگر مي تواني بميران و اگر نمي تواني بمير. آنهايي که رفتند کار حسيني کردند و آنهايي که ماندند بايد کار زينبي کنند و گرنه يزيدي اند». و ما شهيدان آگاه و استادان و معلمان و مجاهدان بزرگي را تقديم اسلام کرده ايم. اکنون بر ملت ماست که مسئول هستند راه شهيدان را ادامه دهند. همه بايد بدانند که ما آگاهانه در اين راه مقدس قدم گذارديم و عاشق خدمت هستيم و از هيچ قدرتي ترس و واهمه نداريم؛ مگر از قدرت لايزال الهي که به آن تکيه داريم. در اين مکتب (اسلامي) انسان تنها در برابر قدرت مطلق و تعيين کننده سرنوشت ها مسئول است.


مسئولين محترم سعي کنيد شعارها را به شعور تبديل کنيد ديگر شعار دادن بس است و ديگر آستين ها را بالا کشيده و هر آنچه که گفته اند عمل نمايند. وگرنه فردا در روز قيامت چه جوابي بر اين ملت خواهيد داد. برادرانم محمدرضا و موسي الرضا مرا ببخشيد که برايتان برادر خوبي نبوده ام و نتوانستم قدمي در راه رفع مشکلات زندگيتان بردارم. وقتي خبر شهادت برادرتان را شنيديد ناراحتي به دل راه ندهيد و خوشحال باشيد که برادرتان در راه اسلام و قرآن شهيد شده است. اگر صلاح باشد موقع تشيع جنازه دست هايم را بيرون از تابوت باز بگذاريد تا آنان که شبانه روز مثل زالو خون مردم مظلوم و بي گناه را مي مکند و با احتکار و گران فروشي مي خواهند سدّ راهي ايجاد کنند بدانند و گواه باشند که با دست خالي از اين دنياي فاني مي روم. شايد عاقلانه فکر کرده و زياد به ماديّات دنيا دل نبندند و مردم را ناراحت نکنند که فردا در روز قيامت جواب دادن سخت خواهد بود. بر امت مسلمان است که با ظلم و جور بجنگند و مبارزه کند تا دست اجانب قطع شود و ملت بزرگ ما مقاوم و استوار است.

و اي خواهرانم:

مي دانم خبر شهادت برادرتان براي شما سخت است به خدا توکل کنيد و صبر داشته باشيد. به سر مزار مادرم برويد و سلام من را برسانيد و فاتحه خوانده و بگوئيد. اي مادر آسوده خاطر باش و راحت بخواب که فرزندت عليرضا در راه حق قدم برداشت و در راه اسلام شربت شهادت نوشيد و عروج خونين را بر حجله دامادي ترجيح داد و ديگر نگران نباش که بر سر فرزندت چه آمد.

خواهرانم! شما نيز در تربيت فرزندان کوشا باشيد تا سربازان واقعي اسلام در آينده باشند و همچون شير زن کربلا حضرت زينب (ع) پيام برادرتان را بر گوش جهانيان برسانيد؛ و بگوئيد اگرچه برادرتان شهيد شد، ولي دين اسلام هميشه پايدار و محکم باقي خواهد ماند، و مرا ببخشيد که نتوانستم خدمتي به شما کرده باشم و از همه دوستان و آشنايان ميخواهم که اگر بدي ديده اند ببخشند. تمامي دارايي ام و اموال و املاک و از پدرم ارث باقي است و همه کتاب هايم به برادرم موسي الرضا احمدی مي رسد. جنازه ام را در باغ رضوان مرند در کنار شهداي گلگون کفن دفن نمائيد که شايد خداوند به خاطر آن شهدا مرا نيز بخشيد؛

و اما برادران پاسدار؛ شما را به خدا در عزم خود راسخ تر شده و با عشق و ايثار بيشتري به سربازي اسلام و پاسداري انقلاب اسلامي ادامه دهيد. خدايا؛ آفريدگار مهربان! دل شکسته ام؛ خسته شده ام؛ نااميدم؛ محرومم؛ مسکينم؛ بي پناهم؛ ديگر آرزويي ندارم. با همه وداع گفته ام مي خواهم با خداي خود تنها باشم. خدايا به سوي تو مي آيم و از اين دنياي پوچ مي گريزم. تو مرا در جمع شهيدان در جوار رحمت خود قرار ده. خدايا مرا پاکيزه درياب! خدايا؛ پاک پروردگارا؛ معبودا! بر ناتواني بدن و بر نازکي پوست و بر بي دوامي استخوانم رحم کن.

مردم مسلمان! راه عزيزان تان را ادامه دهيد.

خداوندا مرا ببخشاي!

با آرزوي پيروزي رزمندگان اسلام و به احتزاز در آمدن پرچم خونين ايران در سرتاسر گيتي، و به اميد آزاد شدن قدس عزيز، وصيت نامه را به پايان مي برم؛ و اميد به حق دارم که عزيزان در به جا آوردن اين وصيت ها کوشا باشند و از همه عزيزان حلاليت مي طلبم.

والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته

عليرضا احمدي / منطقه عملیاتی فاو: 65/5/4 - تاریخ تجدید وصیت نامه 66/10/23.

.

شناسه شهید: متولد مرند (روستای اِیران دیبی) 1343.2.15 / شهادت 1366.12.25 (عملیات بیت المقدس سه)

منبع: موزه شهدای استان آذربایجان شرقی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده