در كنار شهدائيم و سر خوان حسين....چون سرايي دل ما نيست سرائي آباد


شهيد جواد جهاني نسب پانزدهم فروردین سال یکهزار و سیصد و چهل و یک دیده به جهان گشود و در بیست و چهارم تیر ماه سال شصت و یک به شهادت رسيده بود و بعد از پانزده سال دوري و بي خبري و چشم انتظاري بالاخره در سال 1375 جنازه آن شهيد توسط گروه تفحص پيدا و به آغوش گرم خانواده و دوستانش تحويل گرديد.







جبهه و جنگ و شهادت بخدا شیرین است

من جهاني نسبم هست مرا نام جواد
غم مخور مادر غم دیده خونین جگرم
چون به رويم در ديدار تو را بست خدا
جبهه و جنگ و شهادت به خدا شيرين است
در دل من به خدا حسرت دامادي نيست
عيش دنيا چه بود عشرت عقبي طلبيد
بي خود از جرعه مي خانه وحدت شده ام
پانزده سال جدايي عزيزان سخت است
استخواني كه زمن بهر شما آوردند
با اميرم به سر سفره يزدان مهمان
در كنار شهدائيم و سر خوان حسين
او به ما درس و ره ورسم شهادت آموخت
آنقدر نعمت و ناز است به ما ارزاني
روح ما شاد شد از شعر تو نادم بخدا

انتهای پیام/

منبع: مرکز اسناد ایثارگران تهران بزرگ

آفرين بر پدرم باد كه اين نام نهاد
گر ميان من و تو طرح جدايي افتاد
در ديدار خودش را به روي من بگشاد
ميزند تيشه به سر بهر چه آخر فرهاد!
مادرم غصه مخور زين كه نگشتم داماد
شادم از اينكه شدم از قفس تن آزاد
پس نگوييد جهاني نسب از پا افتاد
شكرلله كه سرآمد غم و گشتم دلشاد
گر بپرسيد همين پاسختان خواهم داد
باورت نيست خداوند مگر وعده نداد ؟
چون سرايي دل ما نيست سرائي آباد
جان عالم به فداي پسرفاطمه س باد
كه نيازم ز دنياي شما ديگر ياد
ميكنم از تو شفاعت به قيامت به وداد







برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده