دوشنبه, ۰۱ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۴۸
نوید شاهد: سروان شهید « لطیف رنجبری» درروز چهارم شهريور ماه سال 1326 در روستای «آله کبود» از توابع شهرستان بیجار گروس واقع در استان کردستان در خانواده روستایی و مذهبي از چشم به جهان گشود. مادرش زليخا و پدرش شريف نام داشت.

« زندگی نامه شهید لطیف رنجبری»


سروان شهید « لطیف رنجبری» درروز چهارم شهريور ماه سال 1326 در روستای «آله کبود» از توابع شهرستان بیجار گروس واقع در استان کردستان در خانواده روستایی و مذهبي از چشم به جهان گشود. مادرش زليخا و پدرش شريف نام داشت.

قبل از ورود به مدرسه در مكتب يكي از اساتيد، كلام خدا را سه بار دوره كرد و از همان دوران كودكي با قرآن مأنوس بود. پس از طی دوران طفولیت به تنها مدرسه ابتدایی روستای آله کبود دبستان تدين رفت و به تحصیل پرداخت.

از همان ايام نوجواني در مراسمات مذهبي روستا شركت داشت و به انجام فرائض ديني، ارادتمندي اهل بيت(ع)، احسان و نيكي به والدين، و صله ارحام مقید بود. پس از اتمام دوران ابتدایی به دلیل کمبود امکانات مالی و آموزشی نتوانست ادامه تحصیل دهد.

پدرش در حرفه حلبی سازی مشغول به كار بود لذا چون درآمدش جوابگوی همه فرزنداش نبود شهيد لطيف به همراه برادرانش به پدر کمک می کرد و پس از آن لطیف به شکل روز مزد در روستا به کار کشاورزی مشغول گرديد.

وی در کنار شش برادر به نامهای محمد، بختیار، محمود، مختار، عارف، احمد و دو خواهر به نامهای نرگس و نگار روزهای خوش نوجوانی را طی کرد و در هجده سالگی به خدمت نظام وظیفه اعزام شد.

پس از طی دوران سربازی به روستای آله کبود بازگشت و به کار کشاورزی مشغول شد. اما پس از شش ماه به دعوت برادرش محمد به تهران آمد و در آزمون ورودی ارتش شرکت کرد و با شایستگی تمام پذیرفته شد.

وی پس از چند سال خدمت؛ به عنوان فرمانده حفاظت از مجلس شوراي ملي انتخاب شد و در این سالها به ادامه تحصیل پرداخت و در سال1357با اخذ مدرک دیپلم توانست در آزمون دانشكده افسری پذیرفته شود و به ژاندارمری منتقل شود و بعنوان يكي از افراد مورد اعتماد گروههاي مذهبي به شمار ‎آيد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامي عهده دار سازماندهي نيروهاي مخلص و انقلابي در ارتش شد.

شهيدرنجبري جزو اولین گروه افسران فارغ التحصیل دانشكده افسري در زمان بدو تشكيل نظام مقدس جمهوری اسلامی بود كه به درجه ستوان دومي نائل آمد.

وی پس از دریافت درجه افسری به عنوان مسئول آموزش و فرمان صبحگاهي و پرچم پادگان دوآب مازندران (شهيد شفيعي) منصوب شد. از آغاز دفاع مقدس تا سال1360 آموزش و سازماندهي گروه كثيري از نيروهاي اعزامي به جبهه‎ هاي حق عليه باطل به عهده ايشان بود.

دو سال بعد در سال 1361 با داشتن همسر و چهار فرزند به دلیل علاقه وافري که جهت حضور در خطوط مقدم مناطق جنگی و عملياتي داشت با درخواست خودش به عنوان فرمانده گروهان سه از گردان رزمی 707 حضرت ابوالفضل(ع) ، دفاع از آبهای نیلگون خلیج فارس و منطقه اروندکنار را تقبل كرد و حدود يك سال و نيم در برابر تجاوز ارتش بعث عراق از وطن محبوب و مالوفش مردانه و جانانه دفاع كرد.

لياقت، شجاعت و كارداني او باعث شد تا پس از چهارماه به يكي از مناطق جبهه غرب (منطقه عملياتي و مرزي عراق پايگاه ولی آباد بانه) كه تحت كنترل ضد انقلاب در استان كردستان بود، منتقل شود. در مدت چهارماهه حضور مقتدرانه و فرماندهي مدبرانه در بانه توانست امنیت بالايي را در منطقه ایجاد کند و بسياري از آن مناطق را از لوث وجود اشرار ضد انقلاب كومله و دمكرات پاك نمود .

ماموریت شهید لطیف رنجبری در بانه به اتمام رسیده بود. او قرار بود فرمانده جایگزین خود را با منطقه استحفاظي آشنا کند.

در جریان یکی از این شناسایی ها از مناطق پاكسازي نشده و در درگيري، سه نفر از اشرار كومله را به هلاكت مي رساند و از فاصله 1500 متري با اسلحه سيمينوف (قناسه) از ناحيه پشت و اصابت گلوله به قلب مورد حمله كمين نیروهای گروهك ملحد كومله قرارگرفت و حتي قصد به سرقت بردن پيكر مطهر ايشان را داشتند كه البته با اطلاعي كه شهيد قبل از شهادت از طريق بي سيم به پايگاه در خصوص جريان كمين رسانده بود، نيروهاي امدادي به منطقه درگيري اعزام و حلقه محاصره شكسته شده و اشرار موفق به اين امر نشدند.

اهمیت شهادت ايشان به اندازه اي بود كه همان شب خبر شهادتش را در «راديو كومله» اعلام و از آن به عنوان يك پيروزي ياد نمودند، غافل ازآنكه شهادت در راه حق نه مرگ بلكه زندگي جاويد است ( ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون).

سرانجام آن امير رشيد اسلام در نبـردي ناجوانمردانه،در«مورخ 6/10 /1362» دعوت خداوند متعال راهمانند مقتدا و سالار شهيدان لبيك گفت و به مهمانيلاله هاي سرخانقلاب و ديدار معبود خود شتافت و مفتخر به درجه رفيع شهادت شد.

اقتدا كرد به عباس علمدار حسين (ع) با وفا بود به اسلام و خميني عزيز
اوشهيدياست كه به حق بودشهيد اولطيفياست كه به حق بودلطيف

شهید بزرگوار در زمان شهادت 36 سال داشت و از وی دو فرزند پسر به نامهای « مصطفی » و « عباس » و دو فرزند دختر به نامهای « اعظم» و « زهرا» به یادگار باقی مانده است.

همسر محترم شهيد خانم« سیمین زر سبحانی » در سال 1384 بر اثر عارضه سكته مغزي به رحمت خداوند و دیدار یارش رفت.

پیکر پاک این شهید در « قطعه 28 رديف 71شماره4مكرر «بهشت زهرا (س)» تهران به خاک سپرده شده است.

«روحش شاد، يادش گرامي و راهش پر رهرو باد»

شعر زير توسط برادر و سرور گرامي حجه الاسلام والمسلمين آقای سيد محمد زماني رئيس وقت بنياد شهيد (سال 1362) شهرستان بيجار گروس در رثاي شهادت سروان شهيد لطيف رنجبري سروده شده است :

محمود حاتمي - برادر شهيد

اي افسر رشيدم قربان راه اسلام اي لطيف شهيدم بهر لواي اسلام

گشتي بخون تو غلطان ، در كربلاي بانه از دور دشمنانت كردند تو را نشانه

با خون وضو گرفتي در سنگرت شبانه خون مطهر تو شد افتخار اسلام

فرمانده رشيدم قربان راه اسلام

در راه حفظ قرآن اندر سه جبهه رفتي بهر دفاع از دين مردانه جنگ كردي

از خون بعثي دون اروند رنگ كردي بد آرمان پاكت حفظ لواي اسلام

فرمانده رشيدم قربان راه اسلام

با آن همه شجاعت ، با اين رشادت در كربلاي بانه شد قسمتت شهادت

تبريك و تسليت باد بر جمله خاندانت افسوس تو شكستي پشت برادرانت

صاحب لواي قرآن، عباس (ع)مقتدايت اي كه فدا نمودي جانت به راه اسلام

فرمانده رشيدم قربان راه اسلام

فرمانده دليرم راهت ادامه دارد سنگرنشين شيرم دشمن هراس دارد

تا هست دين اسلام خون تو پاس دارد تا انقلاب مهدي (عج)اين است بانگ ايران

فرمانده رشيدم قربان راه اسلام

قرآن نويد داده شهيد هست زنده در محضر الهي روزي به او رسيده

مقتول راه داور پاينده است و جاويد اين است نداي قرآن اين است شعار اسلام

فرمانده رشيدم قربان راه اسلام

افسوس مادر تو چشمش به راه مانده در خانه طفلهايت چشم انتظار مانده

گويد به مادر خود بابا مگر نمانده يك لحظه اي نمايد ديدار روي ايتام

فرمانده رشيدم قربان راه اسلام

اندر بهشت زهرا (س) آن تربت شهيدان بنگر به مصطفايت با ديده هاي گريان

گويد پدر نيامد از كربلاي ايران غافل از اينكه ديگر گشته فداي ايتام

فرمانده رشيدم قربان راه اسلام

اي حجت الهي يابن الحسن (عج) كجايي عجل علي ظهورك وقت است تا بيايي

كاخ ستمگران را ويرانه اش نمايي دلجويي يتيمان از مرحمت نمايي

چشمان ما به راهت تا آنكه رخ نمايي مولاي ما توئي تو اي رهنماي اسلام

فرمانده رشيدم قربان راه اسلام

يا رب بحق زهرا (س) آن دختر پيمبر منافقين و كفار نابود كن تو يكسر

تا انقلاب مهدي (عج) پاينده باد رهبر روح خدا خميني (ره) اين رهگشاي اسلام

فرمانده رشيدم قربان راه اسلام

بس كن دگر زماني غم خوار شاهداني اين افتخار باشد بهرت اگر بداني

اميد نوحه هايت در كربلا بخواني اندر كنار قبر شاه شهيد اسلام

فرمانده رشيدم قربان راه اسلام

اين نوحه را در وصف مقام افسر رشيد و جان بركف هميشه جاويد شهيد لطيف رنحبري كه در كربلاي بانه به درجه رفيع شهادت نائل گرديده سروده ام. باشد كه مرضي خدا و شفاعت شهيدان باشد .
سيد محمد زماني
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده