دوشنبه, ۱۴ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۲۸
کتاب"هفتصد کیلومتر اسارت همراه با جنازه برادر" زندگی نامه شهید طیبه واعظی دهنوی از شهدای انقلاب اسلامی به قلم فرشته چتر عنبری است که در اردیبهشت 1394 در قم انتشار یافت.
 این کتاب برگرفته از زندگی شهید طیبه واعظی دهنوی می باشد که براساس روایات ، مصاحبه با اعضای خانواده ایشان و مدارک و اسناد موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور و بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس استان قم گردآوری شده است.

مختصری بر کتاب
مؤلف در این کتاب از کودکی و نوجوانی بانو طیبه واعظی، شهید ابراهیم جعفریان، شهید سید مهدی شاه کرمی، زندگی نامه فاطمه جعفریان، شروع زندگی مجاهدانه طیبه واعظی، علت رفتن به تبریز و ادامه مبارزه اش و شهادت او سخن می گوید.
شهید طیبه واعظی در روز 24 تیر ماه سال 1336 در روستای دهنو از توابع استان اصفهان به دنیا آمد. طیبه از جمله زنان مبارز و انقلابی بود که در خانواده مذهبی پرورش یافت و در نوجوانی و جوانی شیفته تعالیم اسلامی آموزه های امام خمینی (ره) از طریق اعلامیه ها و نوارهای امام شد و سرار زندگی خود را وقف مبارزه با رژیم ستمشاهی کرد.
طیبه در سن 14 سالگی با پسرخاله اش ابراهیم جعفریان که پسری مذهبی و متدین بود ازدواج کرد. ابراهیم در سال 1352 با شهید مجاهد مهدی شاه کرمی آشنا شد و با یاری سید مهدی و برادران شهید مجاهدش، حسین زینعلی، سازمان مهدویون را بر پایه ایدئولوژی اصیل اسلامی بنیان نهادند. فعالیت های این گروه که سعی فراوان داشتند جوانان را جذب اسلام کنند، متأسفانه توسط گروه ملحد سازمان مجاهدین خلق به ساواک لو داده شد و ساواک تعداد زیادی از نیروها و اعضای گروه مهدویون را به شهادت رساند یا دستگیر کرد.
ابراهیم وقتی از رازداری همسرش طیبه اطمینان پیدا کرد، او را به عضویت سازمان مهدویون درآورد.
طیبه واعظی و همسرش ابراهیم جعفریان و برادرش مرتضی واعظی و همسرش فاطمه جعفریان برای ادامه مبارزه مسلحانه به تبریز هجرت کردند و زندگی مخفی خود را آنجا ادامه دادند. آنجا هم تحت تعقیب ساواک بودند.
طیبه اصول مخفی شدن را رعایت می کرد، حتی در دیدار با پدر و مادرش و تنها سندی که از آنها باقی ماند اجاره نامه اتاقی بود به نام "حسین فاخر" در تبریز، که از روی آن به آدرس ابراهیم دست پیدا کردند.
پس از انتقال طیبه به زندان شهربانی تبریز، ابراهیم را می بیند که تحت شکنجه قرار گرفته اما خودش را استوار نشان می دهد. بعد از دو روز، ابراهیم و طیبه را همراه پیکر مرتضی و فاطمه که غرق خون شده بودند با طی 700 کیلومتر مسافت به تهران منتقل می کنند.
در بازجویی، طیبه زیر شدیدترین و سخت ترین شکنجه ها قرار داشت اما حرفی نمی زد و اعترافی نمی کرد. وقتی شکنجه گران از لب گشودن به اعتراف توسط طیبه نا امید می شوند، فکر پلید دیگری در سرشان می آید، اینکه پسر دو ساله طیبه محمد مهدی را جلوی چشمان مادرش شکنجه کنند اما طیبه مقاومت می کند و ساواک را ناامید می سازد.
طیبه و ابراهیم مدت یک ماه در زندان ساواک زندانی بودند، وقتی ساواک از شکنجه و اعتراف آنها خسته شد، بدون هیچ محاکمه و محکمه ای در سوم خرداد سال 1356، طیبه را در سن 20 سالگی تیرباران و به شهادت رساندند و پرونده طیبه و ابراهیم در کمیته مشترک مرکزی ساواک بدون هیچ اعترافی در خرداد ماه سال 56 بسته شد.

آشنایی با مؤلف
فرشته چنر عنبری، جانباز 55 درصد دفاع مقدس، استاد دانشگاه و قهرمان تیراندازی کشور است.
او با وجود اینکه در آغاز ایام جنگ سن و سال چندانی نداشته اما در واپسین روزهای شروع مبارزه، خود را به جبهه های مبارزه علیه مزدوران بعثی رسانده تا به دفاع و صیانت از مملکت خویش بپردازد.
اکنون او با 55 درصد جانبازی در کارنامه جانبازی اش یکی از برندگان مکتب طولانی دفاع مقدس به شمار می رود. وی پس از پایان جنگ در شهر مقدس قم سکنی گزیده و با اشتغال به نویسندگی و تدریس رشته علوم سیاسی در چند دانشگاه هنوز در صف دلدادگان راه تعلیم و تربیت، نقش مجاهدت بر پیکره زندگانی اش را پررنگ تر می کند.

تألیفات دیگر مؤلف
1- پیشتازان شهادت در تیپ 57 حضرت ابوالفضل (ع) سپاه لرستان
2- اسرئیل سلطه پنهان در جهان      
3- روند شکل گیری شیطان پرستی در ایران
4- سیمای ورزشکاران شهید لرستان
5- مادران چشم به راه
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده