دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۳۰
نوید شاهد: ما كه از جان خود گذشته و از همه چيز حيات مان دست كشيديم، چه كنيم كه در جامعه و حيات اجتماعي خود آيات قرآني كه پيامبران و ائمه اطهار(ع) خون مطهرشان بدين خاطر بر زمين ريخته شد را پياده كنيم. آنها مي خواستند با قوانين و آيات الهي انسان ها را به هدف اصلي حيات شان برسانند و به همين خاطر ما هم قرآن را ورقي بزنيم و ببينيم نداي قرآن به ما مجاهدان كه مدعي منتقمان واقعي خون شهدا و پركنندگان سنگرهاي خالي شهدا هستيم، چيست؟
سخنراني هاي سردار شهيد مهدي خوش سيرت در جمع رزمندگان اسلام
گريه بر شهيدان، رمز پيروزي


سخنراني هاي سردار شهيد مهدي خوش سيرت در جمع رزمندگان اسلام

«اگر آواي ملكوتي قرآن در اين جامعه مقدس طنين انداز نشود، پيش خداوند مسئوليم آن چنان مسئولي كه نمي توانيم جوابگو باشيم. »
و لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
با تشكر از همه برادراني كه زحمت كشيده و تا پاسي از شب وقت گرامي شان را صرف اين مجلس بزرگ كرده اند. مطلبي كه براي شما عزيزان در نظر گرفته ام اين كه چرا، شهدا خون مطهرشان بر زمين ريخت و چرا ما در فراق آنان چنين عزادار و گريانيم و همچنين چرا در عزاي سرور اين شهيدان حسين زهرا(ع) اينگونه بر سر و سينه مي كوبيم؟
ما كه از جان خود گذشته و از همه چيز حيات مان دست كشيديم، چه كنيم كه در جامعه و حيات اجتماعي خود آيات قرآني كه پيامبران و ائمه اطهار(ع) خون مطهرشان بدين خاطر بر زمين ريخته شد را پياده كنيم. آنها مي خواستند با قوانين و آيات الهي انسان ها را به هدف اصلي حيات شان برسانند و به همين خاطر ما هم قرآن را ورقي بزنيم و ببينيم نداي قرآن به ما مجاهدان كه مدعي منتقمان واقعي خون شهدا و پركنندگان سنگرهاي خالي شهدا هستيم، چيست؟
برادران! اين را بدانيد كه شما خيلي از مانع ها كه شيطان براي عدم حضورتان در اين مكان هاي مقدس پهن كرده بود را پشت سر گذاشته و توانستيد با تشخيص وظيفه اصلي خود همه آنها را كنار بزنيد. لكن نبايستي به اين حركت دل خوش كنيم و كفايت نمي كند و نام رزمنده و مجاهد بر ما نبايستي باعث سهل گرفتن وظيفه خطير شود كه اين امر موجبات نفوذ دوباره شيطان در اردوگاه ما را فراهم خواهد كرد. عزيزان من! دشمن به خيال محو قوانين الهي و قرآن به ملت ما حمله ور شد. در آن زمان(1359) رزمندگاني بسان شما با فداكاري واخلاص خود دشمن را از اميال خود نااميد كردند و به پاس زحمات آن گمنامان است كه ما چنين گردان هاي مجهز و پرباري را دارا هستيم.
ولي آنچه كه به ما اميد، نيرو و قدرت ادامه حيات مي دهد كه با آن همه مصيبت و رنج ها و فراق دوستان شهيد بتوانيم سرپاي خود بايستيم اين است كه، در حركت خود بتوانيم راه آنان را بپيمائيم و الا زندگي بدون آن دوستان فايده اي ندارد. در صورتي مي توانيم در اين پيكار بزرگ پيروز شويم و سند شكست دشمن را امضاء و سند پيروزي اسلام را ثبت كنيم و در صورتي تحمل اين مصائب بر ما سهل خواهد شد كه ارتباط مان با قرآن نزديك باشد، كه بدون قرآن حيات مان معني ندارد.
اگر سالهاي سال در جبهه با لشكرهاي زياد و تا دندان مسلح و با سلاح هاي پيچيده در مقابل دشمن مهيا باشيم سند شكست خود را امضاء كرده ايم و از انسان هايي هستيم كه با همه تلاش باز زيان كاريم. هر رزمنده اي اين را براي خود يك وظيفه بداند و در عمل ثابت كند كه با قرآن رابطه اش قوي است و چنانچه مي بينيم اگر گاه رحمت و نصرت حق از صف جهادگران ما كنار زده مي شود و سايه هاي به ظاهر شكست مشهود مي گردد، بدانيم كه دليلش فاصله گرفتن ما از قرآن است. همه اين عزاداري ها، گريه ها، چه بياد اباعبدالله(ع) و چه بياد شهداي مظلوم خودمان، بايد جهت داشته باشد و بهترين جهت آن جهتي است قرآني، خصوصاً در بين برادراني كه مسئول هستند.
و اي همه افراد جامعه!
اگر آواي ملكوتي قرآن در اين جامعه مقدس ما طنين انداز نشود پيش خداوند مسئوليم آن چنان مسئولي كه نمي توانيم جوابگو باشيم. قرآن در پاسخ به اين كه چگونه مي توانيم در نبرد با دشمن پيروز شويم مي فرمايد: «هنگامي كه در مقابل عده كثيري از دشمنان قرار گرفتيد، ثابت قدم باشيد «يعني اگر بوق و كرناهايشان و حتي در مقابل خيل عظيم آن قرار گرفتيد، چهره شكست به خودتان نگيريد كه خداوند مي فرمايد: «ما روزهاي شكست و پيروزي و سختي و آساني را برايتان به عنوان نمونه آورديم تا بين شما شاهداني برگزينيم كه اسوه مقاومت باشند. »
و اگر همه عزيزانتان و بهترين فرماند هانتان در صحنه هاي پيكار، خونشان بر زمين ريخت شما بايستي آنچنان پايدار و ثابت قدم بمانيد كه دشمن از ثبات قدم شما وحشت كرده و فرار كند و اين سخن صريح قرآن است (فثبتوا) و حال اگر بپرسيم خدايا ما مي خواهيم در مقابل فشار همه دشمنان اسلام در تمام جهان بايستيم چگونه بايد ثبات قدم داشته باشيم مي فرمايد: «و ذكروالله كثيراً لعلكم تفلحون» با ذكر خدا، ياد كردن زياد، با ذكر عملي خداست كه مي توانيم ثبات قدم در تمام عرصه ها داشته باشيم. اين گام اول ما خواهد بود.
پس از ذكر و ياد خدا، در گام دوم حركت مي فرمايد: «اطيعوالله واطيعوالرسول» اطاعت از خدا و اطاعت از رسول، در طول جنگ اين آيه را زياد برايمان تلاوت كردند و اندكي عادي شده، ولي اگر جسارت نباشد من با اطمينان عرض مي كنم، چنانچه ما صد در صد يا نود درصد به اين آيه عمل مي كرديم خيلي زودتر از اين پيروز شده بوديم. اگر با تمام وقت اطاعت از خدا و ولي فقيه زمان مي كرديم و قلب خودمان را در اختيار ولايت قرار مي داديم، اين يعني امضاء سند پيروزي.
خداوند انشاءالله توفيق بدهد از اين آيات درسي عملي بگيريم.
پس از اين تاكيدات قرآن مي فرمايد: ولا تنازعوا، اختلاف نكنيد. شيطان كه از وحدت و يكپارچگي ما فريادش بلند شده، بيكار نمي نشيند و درصدد است با ايجاد اختلاف، قدرت و توان ما را كاهش دهد؛ كه در اين صورت ما با اختلاف خود دشمن را قوي كرده ايم. گام سوم در راه رسيدن به ثبات قدم، صبر و بردباري است.
«واصبروا ان الله مع الصابرين» اگر صبور در مشكلات و بدست آوردن پيروزي خدا نباشيم كه نمونه اي از اطاعت خداست؛ كم كم و به مرور زمان ايمان ما از بين خواهد رفت. گام چهارم در راه وصول به ثبات قدم اخلاص در نيت جهاد، مي فرمايد «ولا تكونوا كالذين خرجوا من ديارهم...» نكند براي هوس ها و غرور از خانه هاي خود خارج شده باشيد و براي ريا به جهاد آماده باشيد. و البته اين را از باب تذكر عرض كردم.
و همه عرايض بنده بدين خاطر بود كه از قرآن درس بگيريم.
برادران!
اگر من و شما با قرآن ارتباط نداشته باشيم و درس جهاد، ايثار، شهادت، پيروزي، اطاعت و بندگي را از آن نگيريم خدا شاهد است دشمنان، اين قدر به ارزش هاي قرآني در بعضي جهاتش پي برده اند كه از قرآن عليه ما استفاده مي كنند و از آثار خون شهيدان اين است كه ما با قرآن بيشتر آشنا شويم.
انشاء الله
سخنان سردار خوش سيرت در بيان هفت خصوصيت براي يك رزمنده
«ما مي خواهيم ابتدا خدا دلمان را فتح كند و دل ما جايگاه محبت الهي شود آنگاه است كه بر پيروزي ها افتخار مي كنيم. »
سلام بر شما دليرمردان جبهه هاي نور، و سلام و درود بر ارواح پاك شهيداني كه براي احياء دين حق و حاكميت حكومت الله در سراسر گيتي خون پاكشان را نثار اسلام انقلاب كرده اند. در ابتدا بايد عرض كنم، هفت خصوصيت يك مجاهد اگر در يك رزمنده يا يك جبهه جمع شود، آن رزمنده و جبهه پيروز است. اولين خصوصيت يك مجاهد في سبيل الله كه بايد در جهاد، تلاش و حركت خود، براي كسب رضاي خدا داشته باشد؛ ثبات قدم و استواري است.
چنانچه قرآن مي فرمايد:
«در برخورد با دشمنان، پاهايتان نلرزد بلكه با ثبات قدم باشيد و محكم و استوار در موضع تان مستقر شويد. » خصوصيت بعدي رزمنده اي كه با خيل عظيم دشمن برخورد مي كند با آن همه تجهيزات مدرن و پيشرفته، جايي كه همه نااميد مي گردند؛ فقط متوجه خدا باشد و ياد خدا و ذكر كثير خدا را بگويد و ياد او باعث فلاح و رستگاريشان مي شود.
سومين خصوصيت قرآني، اطاعت از امر خدا، امر رسول و اطاعت از ولي امر زمانش مي باشد. اگر رزمنده اي شوق كار نداشته باشد كارش پيش نخواهد رفت و صفت اطاعت بزرگترين عامل پيروزي بشمار مي رود. امروز اطاعت از ولي امر زمان، امام عزيزمان، در واقع اطاعت از رسول خداست و در اينجا (جبهه) اطاعت از فرماندهان عزيز گردان و گروهان...
حفظ وحدت و كوشش در ايجاد آن چهارمين خصوصيت يك مجاهد در جبهه حق است و به تبعيت از آيات الهي است كه «اختلاف نكنيد كه سست مي شويد. » پنجمين خصوصيت يك رزمنده صبر است كسي كه راه خدا را در پيش گرفته و بخواهد چهار خصوصيت بالا را در خود ايجاد كند بدون صبر ممكن نيست. اگر كسي حركت را هم آغاز كند بدون صبر باشد در اثناي راه مي برد.
بدانيد برادران!
صبر عامل پيروزي و استواري من و شما در جبهه هاست.
در صدر اسلام وقتي پيامبر عده اي را به منظور حفظ امنيت در اُحد نگه داشته بود آنها هم اطاعت نكردند و هم صبر ماندن در آنجا را از خود نشان ندادند و دچار شكست گرديدند و آزمايشات الهي نيز در همين راستاست. هر چه از مدت جنگ مي گذرد، آزمايشات سخت تر مي شود چون رزمندگان در جبهه ها صبورتر و مخلص ترند. در يك مدرسه از محصلي كه زرنگتر باشد سوالات مشكل تري پرسش مي شود و انسان ها هم همين طور اگر آمادگي بيشتر داشته باشند آزمايشات سخت تري از آنان خواهد شد. خارج شدن از منزل و دل افكندن او از زن و فرزند، مال و منال و جاه مقام و ... همه و همه بايد با نيت خالص براي خدا باشد و اين امر ششمين خصوصيت رزمنده را تشكيل مي دهد.
حركت نه براي غرور، هوس، ريا و تفاخر و ... بلكه، حركت، آموزش ديدن، حضور در جمع رزمندگان، جنگيدن، و حتي به خط شدن نيز فقط بايد به خاطر كسب رضاي حق باشد و بس. در مرحله بعدي اينكه كساني براي ايجاد تفرقه و ايجاد كردن مانع براي رزمندگان شايد به جبهه بيايند و هم اين ها هستند كه ايجاد نزاع و اختلاف مي كنند و قرآن مي فرمايد:
«از آنان نباشيد كه خداوند احاطه بر عمل شما دارد. »
اين صفت مذموم نفاق است كه يك رزمنده شش صفت ما قبل را بايد كسب و اين يكي را از خود بدور نمايد. انشاء الله اين ها خصوصيات يك رزمنده اي است كه بايد براي اسلام و قرآن افتخارآفريني كند.
سخنراني در مراسم امضاء طومار
و مواظب باشيد شيطان در چهره هاي مختلفش جلوي شما ظاهر نشود و شما را به ورطه هلاكت نكشاند.
سلام بر شما و مقاومت هاي شما!
و سلام بر عزم پولادين و آهنين شما!
و سلام بر آن مرقد بي زوار كه در انتظار شماست.
سلام بر همه آناني كه امروز در ذهن و قلب خود چيزي جز اطاعت امر امام را نمي پرورانند... برادران! ما جزء اولين گروه و وفاداران به امام هستيم و بايد باشيم كه سخنان گهربار امام را در همه ابعاد جامه عمل بپوشانيم.
و تو اي امام عزيز!
آسوده خاطر باش، اگر همه يارانت در طول حركت الهي تو، كه هدايت مردم و اجراي قوانين قرآن است در جا بزنند و تو را تنها بگذارند، ما رزمندگان ياران و پيرواني هستيم كه با تو پيمان خون بسته ايم و تو را تنها نخواهيم گذاشت و جزو لبيك گويان فرياد مظلومانه تو هستيم.
برادران رزمنده!
اگر در اين كارزار تمام توان خودمان را در صحنه عمل به تجلي برسانيم و خود را در اختيار اجراي فرامين امام قرار بدهيم انشاء الله در خط هدايت بوده و اولين گروهي هستيم كه نجات پيدا كرده ايم. و اگر شيطان با دسيسه هاي خود ما را فريب دهد، با زرق و برق دنيا در جلو چشمان مان هنرنمايي كند، آن زمان است كه انسان، ايمان و قدرت تصميم گيري خود را از دست مي دهد و شكست انقلاب و اسلام نيز برايش مهم جلوه نمي كند و از بين رفتن خون شهيدان نيز برايش مهم نخواهد بود و عهدي را كه با امام، شهيدان، امت شهيد داده و تمام مستضعفين بسته بوديم را به فراموشي سپرده و انساني بي خاصيت خواهيم شد. و مواظب باشيد شيطان در چهره هاي مختلفش جلوي شما ظاهر نشود و شما را به ورطه هلاكت نكشاند.
ماهايي كه روزي در جبهه ها، عشق به شهادت همه هستي ما بود و لقاء شهدا و حشر با آنان جزء آرزوهاي ما، و دلمان براي شهدا تنگ مي شد؛ به جايي برسيم كه شهادت برايمان وحشتناك جلوه نمايد. هرگز مباد اين روز.
برادران عزيز رزمنده!
كسي وفادارتر از شما به امام و انقلاب نيست.
امام عزيزمان نيز جز به شما به كسي نمي بالد.
خدا شاهد است شماها افتخار امام هستيد. تمام گفته هاي من بدين خاطر بود كه شما ارزش كار خود (امضاء طومار با خون) را بدانيد و متوجه باشيد كه در چه لحظه حساسي بسر مي بريم و بايد در اين موقعيت حساس اداي تكليف كنيم.
براي اين كار بر آن شديم كه به حضور حضرت امام طوماري بفرستيم و آن را با خون خود امضاء كنيم. اولين نفر شما من هستم كه با خون خود امضاء خواهم نمود و به امام عرض مي كنيم كه:
«ما شما را به عنوان رهبر قبول كرديم و شما نيز ما را به عنوان پيرو خود بپذيريد كه افتخار دنيا و آخرت ما همين است. »
و در اين كارزار، برادران! بدبخت كسي است كه ناظر بر پيروزي رزمندگان باشد ولي خودش دخيل در پيروزي لشكريان اسلام نباشد.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده