سه‌شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۱۳
نوید شاهد: يادم مي آيد يكبار در قرارگاه خاتم بعد از جلسات طولاني كه با برادران ارتش داشتيم ،به خواب رفتم. اواسط شب، ساعت حدود (5/2 الي3) احساس سرو صدايي كردم و برخاستم و ديدم كه قامت بلند مجيد با دستان بزرگ و پر توانش به سوي خداست واورا ذكر مي كند

يادم مي آيد يكبار در قرارگاه خاتم بعد از جلسات طولاني كه با برادران ارتش داشتيم ،به خواب رفتم. اواسط شب، ساعت حدود (5/2 الي3) احساس سرو صدايي كردم و برخاستم و ديدم كه قامت بلند مجيد با دستان بزرگ و پر توانش به سوي خداست واورا ذكر مي كند من خودم خجالت كشيدم كه به قول شاعر:

غبار ما چو سحر سينه چاك مي گذارد

كه سربه سجده نبرديم و رفت وقت نماز

هر چه در وصف ايشان بگوئيم كم است از لحاظ خصوصيات اخلاقي كه واقعاً الگويي به تمام معنا بود با آنكه سن وسال كم داشت از لحاظ سياسي ونظامي رهبري واقعي بود وكمتر كسي در اين زمان مثل او ديده بود از لحاظ ورزش ونظم داشتن هم رقيبي نداشت وهر حرفي را كه ميزد اول خودش به آن عمل ميكرد وبعد از ديگران ميخواست كه بدان عمل كنند. خيلي با محبت وبا احساس بود به خانواده هاي شهدا عشق عجيبي داشت ودوست داشت هر كاري براي آنها انجام دهد.(روحش شاد باد)

راوي: سردار سرلشكرپاسدار محسن رضايي

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده