روسیاهم آقا، اما به اذن خداوند و به اذن شما عهدی دارم که مرد باشم و پای سخت آسان وعده ام باایستم
این،عیدهم گذشت ونیامدی آقا.... قلم بدست گرفته ام تابنویسم آقا: ازدل ودلتنگی، از زیستن، ازرفتن.... نبض کسی درشرق میزند و کسی درغرب، سینه هایی درشمال نفس تازه میکنند و سینه هایی در جنوب .وشما که ازحال ونبض ونفس ونفس جمله ما باخبری...

به نام خدا

این،عیدهم گذشت ونیامدی آقا....

قلم بدست گرفته ام تابنویسم آقا: ازدل ودلتنگی، از زیستن، ازرفتن....

نبض کسی درشرق میزند و کسی درغرب، سینه هایی درشمال نفس تازه میکنند و سینه هایی در جنوب

.وشما که ازحال ونبض ونفس ونفس جمله ما باخبری...

چون نامه اعمال ما زود، زود بدست شما میرسد،خوب خبرداری.!! که نفس نمیکشیم بلکه

نفس نفس میزنیم....

آقا شما امام زمانی وامام زمینی وامام مکانی وامام مکین....

پس از هر کم و کسر و از هر بیش و برکتی خبر داری و ما اما سرخوش.....

سرخوش دست به سینه انتظار نشسته ایم که بیایی و غافل که باید به انتظارت ایستاد....

غافل

غافل که من ماییم که به اندیشه وعمل باید چشم حشرکنیم و شما را بیاوریم

غافل ازخواستهایت وغرق وگرم خواستهای خویش....

نه به توانی که تنها به زبان تو را بخوانیم وانگار به نبودنت عادت کرده ایم.....

بی ادبیمان را ببخش آقا، اما درست است ما بد عادت شدیم و به غیبت شما عادت کردیم و خلاصه، حواسمان پرت است...

پرت از روزگار! و بی حواس ازشما و بی جهاد و تلاش برای قیامتان برای رفع حاجات وحل مشکلات و گیر و گرفتمان....!!

الهم عجل لولیک الفرج میخوانیم

آری ، آری به دعای فرجی دلخوشیم وهرسحر جمعه به دعای ندبه و آل یاسین و سمات پیش رو می گیریم تا بگویم عاشقت هستیم.....

دروغ هم نمی گوییم هستیم، هستیم که اگرعشق امام زمان ومکانم، دردلم نباشد به کدام صاحب نجات پناه برم دراین تب و تاب و امواج سخت مرا به کدام صخره میکوبند بی دست، دست گیر تو، ای کشتی نجات...

رو برمگردان آقا،

رو برمگردان آقا حق باشماست

عاشق اگرعاشق باشدسر از کوی معشوق برنمی دارد و جز در هوای او نفس نمی کشد

و من درمیانه راه این زندگی کجا و کی درهوای تو نفس میکشم...

....من فقط نفس نفس میزنم...

رو سیاهم آقا، اما به اذن خداوند و به اذن شما عهدی دارم که مرد باشم  و پای سخت آسان وعده ام باایستم

میخواهم، عاشق باشم ودر ره منزل لیلی که خطرهاست درآن شرط اول قدم به جایی آورم که مجنون باشم مجنون شما و نه چشم بسته و تنها به شعار که به چشم بازوحواس جمع

بی حواس پرت زندگی وحواس پرتی هایش

حواسم جمع، جمع آنچه میخواهی باشد

وعده آقا وعده

که هم خویش و هم خویشان وهم، هم کیشانم رابخوانم، بخوانم به آنچه شماخوانده ای

تابه اذن و امید حق دستم را بگیری

وچشم ماهم الهی الهی الهی که به فرج شماروشن شود

می شودآ قا؟

می شود؟

یعنی می شودکه چشم ما و قدمهای شما.....

الهم عجل لولیک الفرج

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده