شنبه, ۰۸ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۴
نوید شاهد: در غروب روز قبل از عملیات کربلای 8 بود شهیدان طوسی، نوبخت، بصير و محمد باقر ماهلي و بنده براي شناسایی نهايي خطوط خود و دشمن با يك جيب به طرف خطوط مقدم حرکت كرديم شرایط بسیار دشواری بود به محض خارج شدن از سنگر صدها گلوله و خمپاره به طرف منطقه شليك می شد.


در غروب روز قبل از عملیات کربلای 8 بود شهیدان طوسی، نوبخت، بصير و محمد باقر ماهلي و بنده براي شناسایی نهايي خطوط خود و دشمن با يك جيب به طرف خطوط مقدم حرکت كرديم شرایط بسیار دشواری بود به محض خارج شدن از سنگر صدها گلوله و خمپاره به طرف منطقه شليك می شد.
به طرف سه راهي حركت كرديم، نرسيده به سه راهي بود كه ناگهان يك گروه از پرندگان با توجه به حجم آتش موجود در منطقه بالاي سر ماشين به پرواز در آمدند ناگهان سكوت مطلق بر جمع حاضر حكم فرما شد شايد آنها هم مثل من به اين فكر بودند كه با توجه به اين حجم آتش اين پرندگان چگونه در منطقه حاضر شدند در اين لحظات بود كه صداي شهيد طوسي سكوت حاكم را شكست و گفت: آقاي هاشمي آيا ليوان خودت را آوردي ظاهراً گروهي از فرشتگان و حوريان به استقبال ما آمده اند با اين حرف همه برادران شروع به خنديدن كردند. من به ایشان گفتم: شهادت حق بنده حقير نيست و واقعا نیز همين بود. چرا كه شهيد طوسي و نوبخت فرداي آن روز به شهادت رسيدند و شهيد حاجي بصير نيز در كربلاي 10 به شهادت رسيدند.
روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.
راوی: سيد عيسي هاشمي همرزم شهيد


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده