وصیت نامه شهید سعیدی
چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۲۶

بسم الله الرحمن الرحيم

أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ (39)

به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل شده رخصت [جهاد] داده شده است چرا كه مورد ظلم قرار گرفته‏اند و البته خدا بر پيروزى آنان سخت تواناست (39)

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿40﴾

همان كسانى كه بناحق از خانه‏هايشان بيرون رانده شدند [آنها گناهى نداشتند] جز اينكه مى‏گفتند پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض ديگر دفع نمى‏كرد صومعه‏ها و كليساها و كنيسه‏ها و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مى‏شود سخت ويران مى‏شد و قطعا خدا به كسى كه [دين] او را يارى مى‏كند يارى مى‏دهد چرا كه خدا سخت نيرومند شكست‏ناپذير است (40)

قرآن كريم-سوره حج آيه 39-40

خداوندا ! چه بگويم و چه بنويسم ؟ ازهيبت و شكوهت بگويم ، يا از رحمانيتت بنويسم ، يا از نعمتهايت بگويم يا از امدادهاي غيبيت بنويسم ؟ پروردگارا ! معبودا ! هر جا مي نگرم ، جلوه نورت را مي بينم . خدايا حال كه پاي در پوتين كرده و از شهر و ديار خود هجرت نمودم ، به اراده خودم نبود بلكه لطف تو بود و مي دانم اين لطف، جواب همان دعاهاي دوستان بود كه در حق من نمودند، كه مرا بخودم وانگذاري . خدايا حال كه اسلحه ام را بر دوش مي گيرم و بسوي دشمنانت نشانه مي گيرم، روي مي كنم نه از خصم و كينه خود، بلکه از اينكه دوستان و هم سنگرانم را به شهادت رساندند و بخاطر قرآن و تداوم انقلاب اسلامي و اجراي فرمان امام زمان و نايب بر حقش امام خميني .خدايا ! نمي دانم از چه چيز خود صحبت كنم ، از ايمان ناقصم يا از افكار پريشانم و يا از جان بي ارزشم ! خدايا ! در مقابل اين همه نعمتهايت چيزي ندارم كه هديه ات كنم . بالاترين چيز جانم است ،خدايا آن را با رضاي كامل به هر نحوي كه بخواهي هديه ات مي نمايم . خدايا از همين جا عرض مي كنم براي كمك به فرزند عزيز فاطمه(س)آماده هستم انشاءالله . (( السلام عليكم يا ابا عبدالله، اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم )) اي حسين عزيز! درست است كه در كربلا با تو نبوديم تا به ياريت بشتابيم و آن ظالمان ، كه تو و ياران با وفايت را مظلومانه به شهادت رساندند از آنها انتقام بگيريم ،اما امروز فرزند برومندت پرچم بر زمين افتاده اسلام را برداشته و نداي هل من ناصر ينصرني سر داده است. و چون كوفيان نخواهيم بود كه او را تنها بگذاريم . انشاء الله اي حسين عزيز! براي ما ديگر قابل تحمل نيست كه شاهد اتحاد شوم ابر جنايت كارها باشيم عليه اسلام عزيز. و ما زنده باشيم ودشمنان قرآن دست در دست منافقين و ملحدين شهوت پرست نهاده و در مقابل فرزند برومند تو امام خميني خود نمائي و اعلام جنگ نمايند. بخدا هرگز اين ننگ را پذيرا نيستیم حسين جان ! اگر كوفيان تو را دعوت كردند، ولي به عهد خود وفا نكردند و تو را تنها گذاشتند، ما فرزند عزيزت امام خميني را در فرودگاه ندا داديم که ( قلب ما باند فرودگاه تو است خميني ! و گفتيم ما همه سرباز توئيم خميني واو را تنها نخواهيم گذاشت.و انشاء الله تا آخرين قطره خون خود سر بيعت خود باقي خواهيم ماند. در پايان خدايا تو را به خون پاك شهداي اسلام قسمت مي دهم شهادت دنيا و شفاعت آل محمد(ص)را در آخرت نصيبم بگردان! ان شاءالله .

اما چند كلمه اي با دوستان و آشنايان عزيز: اولاً دعا براي امام عزيز را فراموش نكنيد. هميشه بعد از هر نماز اين وجود مقدس را دعا كنيد . رزمندگان اسلام را در جبهه هاي جنگ فراموش نكنيد و آنها را تنها نگذاريد. كساني كه توانائي جبهه رفتن دارند، به جبهه ها بروند و كسانيكه توانائي ندارند، در پشت جبهه ها رزمندگان اسلام را ياري كنند كه مورد رضاي خدا و امام زمان(عج)مي باشد . مادران و خواهران عزيز! با عفت و پاكدامني و حجاب خود، به كمك رزمندگان اسلام بروند و آنها را ياري كنند. از كليه برادران و دوستان كه مرا مي شناسند، تقاضا دارم براي رضاي خدا مرا حلال كنند و مرا ببخشند . اگر بعضي از دوستان پشت سر من حرفهائي زده اند يا غيبتي كرده اند ، همه ی آنها را براي رضاي خدا حلال مي كنم و براي آنها دعاي خير مي كنم . اما خانواده عزيزم ، پدرم و مادرم،همسرم،برادرانم،خواهرانم و همه كساني كه به خانواده ما وابسته مي باشند ، مخصوصاً خانواده ی خودمان ! همانطور كه خودتان اطلاع داريد ، من خوشحال از آن هستم كه شما بعد از شهادت من، بيش از پيش به كمك اسلام و رزمندگان در جبهه ها بشتابيد و نگذاريد افراد ضد انقلاب عليه اسلام و امام عزيز صحبتي كنند و انتظارتان ، سلامتي براي امام و پيروزي رزمندگان باشد و ميدان به كساني كه مي خواهند حتي عليه جنگ حرف بزنند ندهيد و هميشه در ذهنتان باشد ، جنگ،جنگ تا پيروزي كامل اسلام عزيز.

اما پدر و مادر عزيزم ! خودم مي دانم كه در اين مدت چقدر به شما زحمت داده ام و چقدر شب نخوابي ها كرديد و رژيم شاه چقدر شبانه روز شما را اذيت كردند و من تنها راه جبران اين زحمتها را در اين ديدم ،كه به جبهه بروم و به ياري اسلام بشتابم ، تا بتوانم فرداي قيامت در پيش امام زمان(عج) روسفيد باشم و در همين جا عرض مي كنم : كه در تمام كارهايی كه انجام داده ام براي خدااگر ثوابي داشته باشد، يك سوم آن به پدرم و يك سوم آن را به مادرم و يك سوم براي خودم هديه مي كنم .انشاءالله كه مورد قبول خداوند بزرگ قرار گيرد انشاءالله. اما راجع به همسرم كه ايشان هم متحمل زحمت هاي زيادي شده اند عرض مي كنم: ضمن تشكر از ايشان ، انشاءالله فرداي قيامت در پيشگاه خدا و امام زمان (عج)و فاطمه زهرا (س)سر بلند باشند.

به اميد پيروزي اسلام عزيز و نابودي كفر جهاني

خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار انشاءالله

نعمت اله سعيدي

منبع: سیستم اطلاعاتی معاون فرهنگی و پژوهشی بنیاد شهید لرستان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده