سالروز شهادت سردار محمد حسن قاسمي طوسي
دوشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۳
نوزدهم فروردین ماه هر سال سالروز شهادت سردار رشید اسلام محمدحسن قاسمی طوسی بوده که از وی به عنوان علمدار لشگر پیروز 25 کربلا نام برده می شود.

 شهيد محمد حسن قاسمي طوسي در سال 1337در خانواده اي مذهبي و متدين و كشاورز ديده به جهان گشود.. او دوره ابتديي را در زادگاهش روستاي «طوسكلا» از توابع شهرستان نكاء پشت سر گذاشت.

دوره راهنمايي را در مدرسه فردوسي نكا به اتمام رسانيده و پس از پايان دوره راهنمايي بدليل مشكلاتي از تحصيل در مقطع دبيرستان بازمانده در اين زمان آستين همت بالا زده و در مساعدت به خانواده به عنوان بازوئي پر توان ياروياور پدر گشت و به كار كشاورزي پرداخت تا اينكه جهت اتمام وظيفه سربازي فرخوانده شد. او تمايلي براي خدمت در رژيم محنوس طاغوتي نداشت.
پس از فشار زياد از سوي ژاندارمري وقت، به ناچا خود را معرفي نمود كه خوشبختانه دست حق به ياري وي شتافت واز سربازي در دستگاه ظلم پهلوي معاف گرديد .

فعاليتهاي سياسي و مذهبي:
شهيد طوسي از همان آغاز دوران جواني در كنار فراگيري تعليم اسلامي و مذهبي علاقه فراواني به بالا بردن سطح بينش سياسي خود داشت و به همين جهت در هئيت هاي مذهبي پيش از انقلاب حضوري فعال و تعيين كننده داشت با آغاز نهضت خونبار اسلامي ايران به رهبري امام راحل (ره) ايشان به اتفاق تني چند از وفاداران به انقلاب فعاليت سياسي گسترده اي را در سطح منطقه آغاز نمود كه تا سقوط حكومت ننگين شاهنشاهي ادامه داشت. بلافاصله پس از پيروزي براي حفظ دستاوردهاي انقلاب، ابتدا در كميته انقلاب اسلامي شهرستان نكاء مشغول به كار شد سپس در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شهرستان ساري به انجام وظيفه پرداخت.
ازدواج و معيشت:
در سال 1357 با خانم «حليمه عرب زاده طوسي» ازدواج نمود كه ثمره اين ازدواج يك دختر به نام «سميه» مي باشد كه بعد از شهادت پدر با برادر پاسدار جانباز رمداني ازدواج نموده و در معيت مادر بزرگوارش زندگي مي كند. شهيد قبل از ورود به سپاه به امر كشاورزي در كنار پدر ارجمندش اشتغال داشت واز اين راه امرار معاش مي كرد.
مبارزه با ضد انقلاب :
با شروع توطئه ضد انقلاب در غرب كشور در راس گروهي از پاسداران به منطقه كامياران عزيمت نمودند و ضمن آشنائي با سردار سپاه اسلام جاويد الاثر «حاج احمد متوسليان» خدمات شايان از خود به يادگار گذاشت.
سردار طوسي در سال 59 با شروع جنگ تحميلي لحظه اي در انجام تكليف درنگ نكرد و به عنوان فرمانده نيروهاي اعزامي از استان مازندران در منطقه سر پل ذهاب حضور يافته و با رشادت و شهامت بي نظير خود و ديگر همرزمانش در كنار ساير نيروها هجوم دشمن بعثي را سد نموده و ضربات مهلكي بر پيكر آنان وارد آوردند وبه همين خاطر ايشان از سوي فرماندهي وقت منطقه مورد تشويق قرار گرفت پس از اين ماموريت سردار طوسي به دليل شجاعت ولياقتي كه از خود در ميدان عمل نشان داده بود به فرماندهي عمليات سپاه ساري منصوب گرديد وي در اين مقطع از عمر پر بركت خويش به درهم كوبيدن لانه هاي فساد منافقين كوردل ، چريك هاي فدائي ، توده اي ها و ساير گروهكها ي چپ و راست پرداخت و طومار فعاليتهاي مذبوحانه آنان را در هم پيچيد و آنگاه كه روباه صفتان منافق تاب و مقاومت را در مقابل جان بركفان سپاه اسلام از دست دادند و به جنگل پناه بردند باز هم سردار طوسي با مسئوليت فرماندهي قرارگاه عملياتي ناحيه 2 جنگلهاي شمال و فرماندهي عمليات سپاه منطقه 3 گيلان و مازندران با سازماندهي نيروهاي گردان هاي رزمي واجرا طرح شهيد كلانتري (ره) به تعقيب باقيمانده ضد انقلاب در جنگل پرداخت و ظرف مدت 3 سال تلاش شبانه روزي ايشان و ساير برادران جان بركف سپاه ، شمال كشور از لوت وجود عناصر سر سپرده بيگانه به طور كامل پاكسازي شد.
در عمليات بيت المقدس و آزادي خرمشهر در محور پل نو مسئوليت يكي از محورها و هدايت چند گردان را به سمت پل نو به عهده داشت ودر همين عمليات بود كه شديداً مجروح شد.
در سال 1362 به شوق جهاد في سبيل الله در منطقه عملياتي والفجر 6 (دهلران) حضور يافت و به عنوان جانشين قرارگاه طرح لبيك، مسئوليت بكارگيري گردانهاي طرح لبيك يا خميني از استانهاي گيلان و مازندران را عهده دار گرديد و با استقرار گردانهاي و تلاش شبانه روزي در منطقه لياقت و شايستگي خودش را از پيش نمايان ساخت و در سايه همين درخشش بود كه سال 63 به عنوان مسئول اطلاعات و عمليات لشكر 25 كربلا منصوب گشت و در اين مسئوليت خطير با برنامه ريزي دقيق، سازماندهي و جذب نيروهاي توانمند، مخلص و كاملاً مورد اعتماد معاونت اطلاعات و قوي و كارآمد را به وجود آورد در سال 1364 بر اساس تدبير و فرماندهي كل سپاه مبني بر شناسايي همزمان او 6 منطقه مرزي شناسايي بخشي از مناطق عملياتي را به عهده گرفت و در اين راستا شخصاً مشكلترين ماموريتها را انجام داده و گاهاً تا چند روز در پشت خطوط مقدم دشمن حضور يافته و با شجاعت و ايثار تمام كه خصيصه بارز اين موحد سالك در راه حق بود به انجام وظيفه و تكليف الهي خويش مي پرداخت.
حماسه تاريخي و الفجر 8 كه جهانيان را به حيرت واداشت و بستر محمل و نبوغ حماسه سازان دفاع مقدس بود كه بي شك نقش سردار طوسي در اين عمليات به همراه لشكر 25 كربلا حائز اهميت است قبل از عمليات والفجر 8 بيشترين معابر دسترسي به دشمن روي رود خانه اروند توسط اين سردار بزرگ و نيروهاي تحت امرش شناسايي گرديد ايشان در چندين نوبت به لحاظ حساسيت عمليات شخصاً لباس غواصي پوشيد و ساحل وخط دشمن را دقيقاً شناسايي و براي عبور لشكر وديگر نيروهاي اسلام كه قرار بود از خط لشكر 25 كربلا عبور نمايند علامت گذاري نمود. در مرحله گرفتن پل در اين عمليات تاريخي با شجاعت و شهامت خاص به همراه تعدادي از رزمندگان لشكر از رودخانه وحشي اروند عبور كرد و غواصان موج اول توانستند تحت فرماندهي مستقيم ايشان در نبرد قهرمانانه اي مقر حزب بعث عراق در شهر فاو و همچنين مقر فرماندهي تيپ 11 را تصرف نمايند كه با اين اقدام شجاعانه و مهم موجبات شكست مزدوران عراقي در شهر فاو فراهم گرديد در ادامه با حضور رزمندگان اسلام در شهر و پيشروي آنها پرچم متبرك بارگاه ملكوتي ثامن الائمه علي بن موسي الرضا(ع) بر روي مناره مسجد شهر فاو به نشانه اين پيروزي بزرگ و امدادهاي الهي به اهتزاز در آمد.
پس از آن در طول هفتاد روز نبرد بي امان و شبانه روزي و سينه به سينه با دشمن سردار طوسي از خيل سينه سرخاني بود كه با چنگ ودندان از اين دستاورد عظيم جنگ و پيروزي بزرگ، پاسداري مي نمود و در ادامه همين رسالت خطير عليرغم اينكه چندين بار شيميائي گشته واز ناحيه دست نيز مجروح گرديد اما حاضر به ترك صحنه نبود ونهايتاً با اصرار تكليف و فرماندهي لشكر چند روزي به پشت جبهه جهت مداوا انتقال يافت اما ديري نپائيد در حالي كه بهبود نيافته بود با دستي گچ گرفته در خط مقدم جبهه حاضر گرديد.
تلاش شبانه روزي او در راستاي شناسايي دقيق دشمن و آماده سازي لشكر جهت انجام عمليات كربلاي يک بر كسي پوشيده نبود و آن روزها چهره مردانه و مصمم اين شهيد بزرگوار حكايت از عزم و جزم رزمندگان لشكر 25 كربلا در تحقق فرمان مطاع فرماندهي معظم كل قوا مبني بر بيرون راندن دشمن بعثي از خاك مقدس جمهوري اسلامي داشتند سهم شهيد طوسي در آزادي مهران بسيار قابل توجه بوده و به حق كه او و يارانش مزد اين ماموريت خطير را در رضايت رهبر و سرور قلبي پيرو مرادشان امام عزيز (ره ) يافت نمودند. سردار بزرگ اسلام اينك با كوله باري عظيم از تجارب جنگ ماموريت خود را در جبهه اي ديگر آغاز و در عمليات كربالاي 4 و 5 رسالت خويش را تكميل نموده و چه قبل از شروع و چه در ادامه آن و تثبيت موقعيت نيروهاي اسلام شب و روز نمي شناخت و بطور مرتب به گردانها و يگانهاي تحت امر لشكرسركشي نموده و لحظه اي از دشمن غافل نبود در عمليات كربلاي 5 بود كه در مدتي كمتر از چند روز لشكر را از مناطق ديگر به حركت در آورده و بدون آنكه دشمن متوجه اوضاع گردد در خطوط مقدم مستقر نموده و در نهايت در عمليات كربلاي 8 كه ادامه عمليات كربلاي 5 بود. به همراه تني چند از همرزمانش بر خصم حمله نمود و در همين زمان بود كه مزد ايمان و جهاد خويش را با نداي يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك دريافت نمود و با وفاي به ميثاق از زمره رهيافتگان وصال گشت و به آرزوي ديرينه خويش نائل آمد.

ورود به صحنه دفاع مقدس:
سردار طوسي در تاريخ 8/6/58به عضويت رسمي سپاه در آمد و با سمت جانشين عمليات سپاه ساري مسئوليت پاكسازي جنگل هاي شمال را به عهده ايشان بود.
شهيد بزرگوار با موفقيت اين امر را به انجام رساند و پس از پاكسازي جنگل از لوس عوامل بيگانه وارد صحنه دفاع مقدس شد كه سراسر مرز مشترك ايران و عراق شاهد رشادتها و دلاوريهاي سردار طوسي بود. اولين ماموريت ايشان در آغاز جنگ تحميلي اعزام به شهر كامياران براي درهم كوبيدن ضدانقلابيون بود كه در آنجا با سرلشكر پاسدار «احمد متوسليان» آشنا شد سپس در منطقه بانه كردستان به عنوان مسئول گروهان و در منطقه مهاباد به عنوان جانشين عمليات انجام وظيفه نمودند.
در اسفند ماه سال 60 به منطقه جنوب اعزام شد و در عمليات قرار گاه خاتم الانبيا به عنوان نيروي گشت شناسايي مشغول خدمت شد پس از مراجعت از جبهه مدتي مسئول عمليات گيلان و مازندران شد اما پس از حدود 4 ماه مجدداً به جبهه عزيمت نمود و در اطلاعت عمليات لشكر 25 و پس از مدتي به دليل شايستگي هايش مسئول عمليات لشكر 25 كربلا شد اما عملكرد شهيد و رشادتها و توان مديريتي او موجب شد كه شهيد بزرگوار به عنوان جانشين فرماندهي لشكر 25 كربلا برگزيده شد كه تا زمان شهادت ايشان به طول انجاميد در طول جنگ سردار طوسي در عملياتهاي مختلفي شركت داشت.
در عمليات والفجر 6 كه برادرش «محمد ابراهيم» در آن به شهادت رسيد و عملياتهاي بدر ، بيت المقدس، قدس 1و 2 ، مهران، والفجر 8 وكربلاي 4 و5 و8 رشادتهاي زيادي از خود نشان داد و سرانجام 19/1/66 در عمليات كربلاي 8 زماني كه مسئوليت جانشيني لشكر 25كربلا را در منطقه اروند بر عهده داشت به فيض شهادت نائل آمد.

ويژگي هاي فردي:
شهيد داراي محاسن و سجاياي نيكويي اخلاقي، در معاشرت متين و مودب و با زيردستان مهربان و رئوف بود، در بعد نظامي شجاع و بي باك كه شجاعتش مثال زدني است و به واقع مصداق آيه «اسداء علي الكفار رحماء بينهم» بود و دقيق و حساس در عمل بود يکي از سرداران نقل مي کرد: طوري بود اگر هر كجا سردار طوسي به عنوان شناسايي اقدام مي كرد خيال ما راحت بود يا درشجاعت و تاثيرگذارش فرماندهان نقل مي كنند كه 80 درصد عمليات والفجر 8 مديون آن شهيد است.

شيوه هاي مديريتي
عملكرد شهيد در امر مديريتي نمونه و الگو بود ، مديري كه قانون را ولو عليه خود اجرا مي نمود به
استادي سندي موجود كه به علت دير رسيدن به مراسم صحبگاه براي خودشان غيبت محسوب واز
امور مالي تقاضاي كسر حقوق مي نمايد در احوالات آن شهيد نقل شده عليرغم آنكه فرمانده بود خود
پيشاپيش رزمندگان حركت و وارد عمل مي شد. به راستي شهيد خود را وقف جنگ نموده بود طوري كه
در مراجعات از جبهه در پشت جبهه با شركت در مراسم مذهبي و نماز جماعت وانجام سخنرانيهاي
حماسي در جذب و تشويق نيروهاي بسيجي شركت در جبهه و همچنين جذب كمكهاي مردمي براي
رزمندگان فعاليت مي نمود.

نحوه شهادت:
سردار طوسي قبل از شهادت چهار بار مجروح شد. سال 60 در پاكسازي جنگل در اثر برخورد تركش نارنجك به چشم، سال 61 در خرمشهر و در اثر برخورد موج انفجار، سال 64 اصابت تركش به دست راست در منطقه فاو، سال 65 اصابت تركش به پشت ودست وسرانجام در 18/1/66در منطقه شلمچه مجروحيت شديد منجر به شهادت ايشان گشت اما پيكر مقدسش بعد از 8 سال در سال 74 تشييع و در روستاي طوسكلا (زادگاهش) به خاک سپرده شد.
از خانواده محترم طوسي سه شهيد والامقام تقديم آرمانهاي مقدس انقلاب اسلامي شد به نامهاي «محمد ابراهيم» ، «محمد حسين» و «سردار حسن قاسمي طوسي.»

پيام مسئولين:
حضور گسترده همرزمان شهيد و مردم شهيد پرور نكا در تشييع جنازه پرشكوه آن
شهيد كه پيكر پاكش را تا زادگاهش با پاي پياده تشييع نمودند شاهدي بر عظمت روحي آن بزرگوار
مي باشد .
آيت الله طبرسي نماينده ولي فقيه و نماينده مجلس خبرگان «شهيد طوسي را ابوالفضل مازندران مي
ناميدند.»
سردار مرتضي قرباني فرماندهي وقت لشكر 25 كربلا پيرامون شخصيت شهيد طوسي مي گويد : «با
توجه به اعتماد بالايي كه وي در لشكر برخوردار بود لياقت و مسئوليت شناسايي را به عهده داشت و
همين شايستگي ها سبب شد كه بچه هاي لشكر در عملياتها خصوصاً فاو به پيروزي برسند.»
«سرلشكر سيد يحيي رحيم صفوي» فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نيز مي گويد: «سردار
طوسي بر اثر رشادتهاي بي مانند كه از خود در لشكر 25 به جا گذاشت مي توان او را مالك اشتر
لشكر 25 كربلا ناميد.»
«سردار سوداگر» فرمانده اسبق لشکر25، پيروزي در عمليات والفجر 8 را مديون شهيد طوسي مي
دانست. همچنين به پاس فداركاري ورشادتهاي شهيد كه شجاعت و فعاليت وي به كسب فتوحات مهم در صحنه جنگ كمك كرده و سلب اعتلاي كلمه اسلام و پايداري انقلاب وحفظ ميهن اسلامي مي گرديد
نشان فتح از دستان مبارك حضرت آيت االعظمي خامنه اي فرماندهي معظم كل قوا به ايشان اعطا شد.


متن وصيتنامه شهيد محمد حسن قاسمى طوسى

بسم رب الشهدا و الصديقين
قال تبارك و تعالي :
اذا جاء اجلهم لا يستاخرون ساعه و لا يستقدمون ( قرآن كريم )
با عرض سلام به پيشگاه آخرين پيامبر ما و سيزده معصوم ديگر بخصوص امام منتظر، حضرت ولي عصر روحي له الفدا و سلام بر پيشگاه امام عزيز و تمامي شهدا انقلاب اسلامي، مطالبي چند بعنوان وصيت در ذيل عرض مي گردد.
انقلاب اسلامي ما در يك برهه اي از زمان و مقطع واقع گرديد كه به جرات مي توان گفت كه تمامي اسلام در مقابل تمامي شرك و كفر و نفاق واقع گرديده كه پيروزي اين انقلاب باعث احياء اسلام در تمامي دنيا و شكست آن باعث شكست اسلام خواهد شد كه تا سالها و دهها سال و بلكه صدها سال نتواند سربلند نمايد پس بايد همه دست به دست هم داده متحداً خالصانه به ريسمان الهي چنگ زده و با قلبي مملو از ايمان خالص در صراط مستقيم و پيرو امام به حركت ادامه دهيد و پشت امام را خالي ننموده از اختلافات دوري کنيد از تهمت و بهتان و غيبت دوري نموده و در خدمت به انقلاب آن هم خاشعانه و خاضعانه و بدون هيچ چشم داشتي از همديگر سبقت بگيريد كه تنها در سايه ايمان و تقوا و خلوص در كارها مي توان به مقامي بس بلند و والا در نزد پروردگار متعال رسيد .
اين حقير نزد پروردگار گناه زيادي را با خود حمل مي نمايم كوتاهي ها، غيبت ها و تهمت ها و ساير گناهان كبيره و صغيره را مرتكب شده ام بدون آنكه هيچ عمل مثبتي انجام داده باشم و اگر هم قليل انجام گرفت تمامي آن ريا و تظاهر بوده است از تمامي مومنين و مسلمين بخصوص برادراني را كه به نحوي با آنها سر و كار داشتم مي خواهم كه اين بنده گناه كار را ببخشند و تندي ها و غيبت ها و بهتانها و اجحافها كه از جانب اين بنده خاطي در حق آنها روا داشته شده است، مرا ببخشند و به بزرگي خودشان مرا عفو نمايند و از حق خودشان بگذرند كه خداوند در قبال اين ايثار انشاء الله به آنان نظر و توجه خاصي عنايت فرمايد.
پدر و مادرم درود خدا بر شما باد شمايي كه تمامي وجودتان را براي اين انقلاب و اسلام قرار داده و فرزندانتان را براي جهاد در راه خدا به جبهه فرستاديد و خودتان نيز اگر در پشت جبهه هستيد تمامي وجودتان در جبهه و سنگرهاي رزمندگان مي باشد و در اين راه فرزند عزيزتان ابراهيم را براي رضاي خداوند تقديم نموديد و حتي جنازه اش را هم پس نگرفتيد، چون هديه‌اى كه به پيشگاه خداوند داديد حاضر به پس گرفتن آن نشده‌ايد، اما اين براي شما بس نيست و لازم هرچه بيشتر از پيش به اين ايثار ادامه داده و از كسي توقعي نداشته باشيد، چون در مقابل بزرگى آن هم به بزرگى حضرت باريتعالى كسى وجود ندارد كه بتوان از او بهاى كار طلب نمود. و به برادران درود و سلام مي فرستم و از همه آنها مي خواهم در صراط مستقيم الله و پيرو امام و روحانيت متعهد بوده و هرچه بيشتر به مسائل معنوي نماز، روزه، دوري از غيبت و تهمت و پرداختن به ساير عبادات و زياد خواندن قرآن بپردازيد و در آموختن علم مادي و معنوي و بكار گرفتن آن در مسير انقلاب كوشا باشند كه در غير اينصورت مورد عذاب خداوند قرار خواهيد گرفت.
در پايان به همه شما توصيه مي نمايم كه در برابر تمامي مصائب وارده به خداوند پناه ببريد و به ياد حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت زينب (س) بلاكش كربلا و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (ع) خودتان را آرامش بخشيد چون اين بزرگواران بيشترين مصائب را در طول تاريخ اسلام براي رضاي خداوند به جان دل خريدند و اگر شهادت نصيب من شد صبر و استقامت را پيشه كنيد كه خداوند با صابران است.
اما شما همسرم، هر چند من ي همسر خوبي براي شما نبودم و نتوانستم آنچه را كه در مقابل شما و فرزندم سميه مسئوليت داشته ام انجام دهم در اين خصوص از شما معذرت مي خواهم، مرا عفو نماييد. دنيا محل امتحان و آزمايش است كاروانسرائي است كه بطور موقت جهت انتظار رسيدن قافله مرگ است.
در اين انتظار مردمي هستند براي خدا صبر مي كنند و مردمي براي غير خدا کار مي کنند و نتيجتاً اين دنيا محل بذر پاشى براى برداشت در آخرت مى‌باشد. و آنچه را خداوند تصميم به آن گرفت كسي قادر به تغيير آن نخواهد بود. خداوند ثانيه و دقيقه اي مرگ كسي را به تاخير نيانداخته و در زمان مقدر مرگ خواهد آمد. پس چه بهتر انسان كه روزي بميرد که اين مردن در مسير خداوند و براي رضاي او و بياد او باشد كه آنوقت در نزد پروردگارتان روزي خواهد خورد و اگر شهادت نصيب من شد شما براي رضاي خداوند صبر را پيشه نمايند و به اين حادثه افتخار نماييد و ذكر خدا و ياد او را هميشه در دل داشته باشيد، و در زندگي خودتان به تربيت سميه و عبادت در راه خدا و ايثار و فداكاري بپردازيد و سميه را دختري بار آورديد كه يك دختر مومن آزاده همچون حضرت رقيه باشد و ايشان هم كه بزرگ شده اند دختري باشند كه در حجاب نمونه در عبادت بي نظير و در ايثار و فداكاري در راه خدا پيشتاز باشد و در آموختن علم ديني و اسلامي كوشا باشد.
خداوند انشاء الله اسلام و مسلمين را سربلند و انقلاب اسلامي را به رهبري امام زمان (عج) و نائب او به پيروزي نهائي نائل فرمايند .
به اميد برچيده شدن تمامي مظاهر كفر و شرك و نفاق و فتنه در عالم
والسلام علي عباد الله المخلصين
دوشنبه 25 جمادي الثاني مطابق27/12/63



منبع:
مرکز اسناد ایثارگران
معاونت فرهنگی بنياد شهيد و امور ايثارگران استان مازنداران
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده