زندگینامه شهید اسماعیل مازنی؛ شهید انقلاب استان البرز
شهيد اسماعيل مازني سال 1324 درخانواده اي مومن و زحمتكش ديده به جهان گشود دوران كودكي را دركنار پدر و مادرش پشت سرگذاشت و در كارخانه جنرال موتور تهران مشغول به كار شد وي در سال 1349 با دختري مومنه ازدواج نمود كه ثمرة اين ازدواج 3 فرزند پسر مي باشد. او بعداز چندي از كارخانه جنرال موتور استعفاء نمود و پس از يكي دو سال از كارخانه بيرون آمد و در ميدان آزادي تهران به كار عكاسي پرداخت. تا اينكه چند روز مانده به آغاز سال 1357 يك مامور از او مي خواهد كه مقداري از پولهائي كه از طريق عكاسي تهيه كرده به او بدهد و او (شهيد مازني) زير بار نمي رود و با مامور درگير مي شود ولي بعد از مدتي چند مامور ديگر سر مي رسند و او را به يك زيرزمين مي برند و با يك كابل آنقدر مي زنند كه بيهوش مي شود و بعد از چند ساعتي كه از اين واقعه سپري مي شود او به هوش مي آيد و از آن پس در وجودش تنفر عجيبي از اعمال رژيم احساس مي كند .
با آغاز انقلاب اسلامي او به صف مبارزين پيوست و در پخش اعلاميه ها و نوارهاي سخنراني امام شركت فعال داشت و باتفاق عده زيادي از مردم كرج جهت خلع سلاح شهرباني حركت كردند و پس از ساعاتي درگيري با مزدوران توانستند شهرباني را به تصرف درآورند و رئيس ساواك و چند تن ديگر از مهره هاي حساس رژيم طاغوت رابه درك واصل كرده و در ميدان كرج به دار آويزند درهمين درگيري بود كه شهید اسماعيل براثر اصابت گلوله دژخيمان پهلوي به شهادت رسید وجنازه شهيد پس ازسه روز جستجو به دست خانواده اش مي رسد و در گلزار شهداي امامزاده محمد حصارك كرج بخاك سپرده شد.
