انسان يك روز به دنيا مي‌آيد و يك روز هم بايد از اين دنيا هجرت كند. پس، چه بهتر كه با نفسي مطمئن و قلبي آرام و سبكبال از قيد و بندهاي زندگي به سوي معبود خويش پرواز كند./ محمدحسين معيني‌زاده

*****************

اكنون زمان رفتن است كه ما «موجيم و آسودگي ما عدم ماست.» اكنون احساس تشنگي شديدي نسبت به خدايم دارم، آه، چه لذتي دارد لقاي رب‌العالمين./ محمد تندسته (بهرام)

***************

تا حال من مرده بودم و اين لحظه آغاز جهاد و «شهادت» است، اين احساس را در خود مي‌بينم كه تازه دارم متولد مي‌شوم و زندگي جاويدان خود را آغاز مي‌كنم./ محسن حسيني

************

بدانيد، بهترين آرزويي كه مرا سيراب مي‌كند «شهادت» در راه خداست./ علي پورمشير

************

از امام امت آموختم كه شهادت كمال انسانيت است. آرزو دارم كه شهيد باشم، آرزو دارم كه خدا عاشقي مرا بپذيرد و به كمال انسانيت برسم. انشاءالله به اميد آنكه خدا اين بنده حقيرش را نااميد نكند خيلي اميد به رحمت و بخشش او دارم. بارها براي «شهادت» تضرع و زاري و ناله‌ها كردم./ اسماعيل ميرآبي

***********

خدايا، «شهادتم» را در راه دين اسلام و قرآن، كه خاري در چشم دشمنان است، بپذير./ امير ذوالفقاري تهراني

************

اين بنده حقير تشخيص دادم كه «شهادت» تصادفي نيست، بلكه سعادت بزرگي است، لذا آگاهانه راه خود را يافته‌ام و قدم در اين راه نهادم و از همه شما تقاضا دارم كه بعد از مرگ من ـ كه اميد است در راه اسلام و قرآن باشد ـ پيش كسي اظهار نگراني و ناراحتي و نارضايتي نكنيد. به همه بگوييد كه «حميد» امانتي بود از خدا نزد ما، حال خود خواسته بگيرد رضا باشيد به رضاي خدا و دعايم كنيد./ حميد بابائي روندگان

****************

با سپاس فراوان از خدايم و شكرگزار از اينكه قدرت شناخت و تشخيص حق و باطل را به ما عطا نمود تا در راه حق كه همان اسلام و راه امام بزرگوارمان خميني كبير مي‌باشد بر عليه طاغوت و طاغوتيان زمان بشوريم و تا برپايي حكومت مستضعفين و حاكميت الله بجنگيم تا توفيق شهادت يا مقام شهيد نصيبمان شود. و چه نيكوست، زماني كه شربت شيرين «شهادت» را نوشي. آن زمان است كه ملائكه مي‌آيند و شهيد را با خود مي‌برند و چه بلندمرتبه است شهيد. آرزو مي‌كنم كه توانسته باشم خصوصيات شهيد را داشته باشم، و اگر توفيق «شهادت» نصيبم شد از همه دوستان و خويشان طلب بخشش مي‌نمايم./ عباس دلاوري

*******************

«شهادت» مقام بسيار والايي است، و من از زماني كه پا در اين راه گذاشتم خيلي از خدا تقاضاي اين مقام را كردم، خودم را آنچنان سرزنش مي‌كردم كه، من كي به «شهادت» مي‌رسم و شهيد شدن من اتفاقي نبود، بلكه انتظاري بود و مدت زيادي انتظار مي‌كشيدم و حتي آن وقتي هم كه با برادران رزمنده شوخي مي‌كرديم مي‌گفتند: برادر حسن تو شهيد مي‌شوي من خوشحال مي‌شدم و در دل با خدا مي‌گفتم كي نصيبم مي‌شود./ حسن پارسائيان

**************

خدايا،‌من هميشه از تو «شهادت» در راهت را خواستار بودم و از تو خيلي سپاسگزارم كه خواسته‌ام را قبول كردي و مرا پيش خودت بردي./ رضا نيكوسخن لامع

**************

«شهادت»، آرزوي من است زيرا كه تنها و كوتاهترين راه رسيدن به معبود لاشريك مي‌باشد، و راهي است كه در محشور شدن در آن دنيا در مقابل آقا اباعبدالله(ع) خجالت زده نباشم، همچنين در مقابل آقا ابوالفضل العباس(ع)./ مصطفي كاشفي

****************

برادرها، ما با خون وضو ساختيم تا اسلام را جاودان كنيم، و بر سجاده‌هاي عشق و ايمان «شهادت» را يافته‌ايم كه سعادت در دو جهان است، مبادا اين فوز الهي نصيبمان نشود و با اعمالمان در ضلالتها غوطه‌ور شويم./ بخشعلي گردويي

***************

«شهادت» آرزوي من است و بالاخره پس از انتظارهاي فراوان به نقطه اوج و تكامل كه همان «شهادت» در راه اسلام و قرآن و دينم است و به آرزويي كه همه آرزوهايم در آن نهفته است نزديك مي‌شوم. خداي را مي‌ستايم كه به من لياقت عملي يعني «جنگ با كفار» را عنايت نمود./ بهروز ملكان

**************

وقتي مرگ حق است «كل نفس ذائقه الموت» (و تمام نفوس خواهند مرد)، و بهترين نوع مردن «شهادت» در راه خدا مي‌باشد، «شهادت» را انسان انتخاب مي‌كند و مردن بر اساس انتخاب مي‌باشد،‌نه مردني كه بر انسان تحميل شود. و اين بنده سالهاست كه خود چگونه مردن را انتخاب كردم كه اميدوارم خداوند نصيبم كند./ محمد كچوئي

*****************

سخني را كه اكنون بر روي تكه كاغذي مي‌خوانيد وصيتنامه من نيست،‌بلكه پيام من به همه نسلهاي آزاده جهان است، زيرا كه هر وصيتنامه از آن مرده است و «من» زنده‌ام، زنده‌اي در ميان شما،‌در روح تو ايراني مسلمان، زنده‌اي تا ابد، نظاره‌گري جاويد. بشر به ميزان شناختي كه نسبت به اعتقادات خويش دارد شخصيت بلكه انسانيت دارد./ محمدعلي حاجي آخوندي
شهادت» رستگاري قطعي و كمال مطلق است. اميدوارم سعادت داشته باشم و خدا هم منتي بر سرم بگذارد و شهادت را نصيبم كند و بتوانم در راه خدا جهاد كرده و دين خود را به اسلام و انقلاب ادا كرده و «شهادت» را با جان و دل بخرم. پيامبر اكرم(ٌ) درباره «شهادت» مي‌فرمايد» «شهادت»، بالاترين مرحله تكامل عملي است، بالاتر از هر نيكوكاري، كار نيك ديگري است تا ‌آنكه مرد در راه خدا شهيد شود. همين كه در راه خدا شهيد شد بالاتر از آن نيست يعني «اشرف الموت قتل الشهادت» (شرافتمندانه‌ترين مرگها شهادت در راه خداست)./مهدي صفايي

**************

اگر هر چيزي كوچكي دارد بينهايت كوچكتر مي‌شود و هر بزرگ بي‌نهايت به بزرگي مي‌رسد، و اگر تلخي بي‌نهايت باشد و شيريني هم، در زندگاني لذت و شوق هم بي‌نهايت دارد كه خداوند آن را به عزيزترين و پرهيزگارترين بندگانش عنايت مي‌فرمايد كه آنهم «شهادت» است. يعني آخرين مقام را، و بهترين لذتها و خوشبختيها و خوشحاليهاست./خليل احمدي

**************

«شهادت» مقطعي است از حركت تكاملي كه انسان به وجود مطلق مي‌پيوندد و هيچ اجباري در اين پيوند نيست، بلكه بايد انسان راه رشد را بيابد و از طغيان و زبوني درآيد تا بتواند به ملاقات حق كه متضمن تلاش و كوشش اوست نايل گردد. بدرستي كه ما از اوييم و بازگشت همه بسوي اوست. مگر نه اينكه شهدا از نيكان هستند و شرط به فيض نايل آمدن اخلاص و عمل نيك است، كه من نه عمل نيك دارم و نه اخلاص. اما، وقتي نگاهي به رحمت واسعه الهي انداختم دلگرم شدم. خدايا، گناه من بيش اما رحمت تو از گناهان من بيشتر است، روي همين انگيزه خودم را براي «شهادت» آماده كردم./محمدجواد صدق‌آميز

*************

شهيد يعني حاضر، گواه، شاهد؛ الگو؛ و «شهادت» حركتي است در گريز از پوسيدگيها، كه «شهادت» اوج حركت يك انسان است./محمدقربان تيموري

**************

شهيد گزينشگري است كه «شهادت» را بر مبناي نياز زمان خويش آگاهانه برمي‌گزيند تا با عملش ارزش اسلام را بفهماند، و از گذرگاه «شهادت» مي‌گذرد تا به وصال معشوق برسد، و در اين هجرت خونين خود يك آرزو دارد اينكه راهش ادامه داشته باشد./ماشاءالله غلامحسين دهدشتي

*******************

شهدا سبزي نهالهاي بهشت را در سرخي خونشان مي‌بيند و تا بدانجا صعود مي‌كنند كه «عندربهم يرزقون» از نزد خدا روزي كسب مي‌كنند. آنها با روح پرغلغله‌شان هميشه در يادها جاويدانند. «من» و «شما» امروز به عنوان وارثان خون اين عزيزان هميشه بايد در تقويت روحيه مردم كوشيده و سعي در يكي نمودن پشت جبهه و خط مقدم جبهه نماييم. آن موقع است كه شكست ناميسر خواهد شد. /كريم صيامي معين‌لو

*******************

آري، بوي خون همچون بوي عطر در سراسر كربلاي جنوب به مشام مي‌رسد و گويا خبر از بي‌عدالتي تاريخ و ظلم روزگار را بر پيكر پاك ياران خدا مي‌دهد، گويا اين نغمه را مي‌سرايد كه بايد برويم تا دين خدا بماندو گويا خبري عظيم را نجوا مي‌كند كه ياران منتظرند. نه، اين بوي دل‌انگيز همان بويي است كه عاشق خواهان اوست و آن بو، بوي «شهادت» است؛ بويي كه سالهاست مر ما آشناست. اما هيچگاه معرفت براي درك آن را پيدا نكرده‌ايم./احمد خانبان قزويني

***************

چه چيز بالاتر از اين استكه خالق جهان و آفريننده هستي به انسان كوچك و ضعيف كه ابتدا از نطفه كوچكي خلق شده بگويد كه: «اي مخلوق و بنده من از تو راضي شدم و تو را داخل بهشت گردانيدم و گناهانت را بخشيدم» چرا؟ به سبب اينكه تو جانت را در راه من فدا كردي؛ كدام جان؟ همان جاني كه خدا خود به ما عطا كرده. پس خدايا، تو چقدر مهربان و بخشنده‌اي، جاني كه خود به ما دادي به بهاي گرانقدري خريداري و مشتري چيزي هستي كه خود به ما عنايت فرموده‌اي. پس، چه چيز مي‌تواند مانع از اين شود كه با تو معامله نكنم. اي معبود، جان دادن در راهت برايم آسانتر است از زندگاني در اين دنياي فاني؛ دنيايي كه بي‌وفاست، دوستانش را مي‌فريبد و به نافرماني تو وامي‌دارد. اي رب‌العالمين، دنيا براي دشمنانت زيباست، وسيع و فريبنده و دلرباست. اما، براي عاشقانت قفس است، جز درد و رنج نيست، حال اين معشوق و معبود من، اي آنكه هستي من در دست توست و تو بر هر چيز قادري، از حضورت عاجزانه با حالتخضوع و خشوع تقاضا دارم تا شهادت در راهت را نصيبم گرداني، زيرا كه ديگر زندگي كردن در اين دنياي كوچك برايم سخت است، يار را شناخته‌ام اما، ‌جسم خاكي‌ام مانع ديدنش مي‌شود. خدايا تا كي حسين حسين بگويم ولي او را نبينم، تا كي خدا خدا بگويم ولي دور از تو باشم، به حال دوستان كوچكم كه سن كمي داشتند غبطه مي‌خورم كه چرا آنها لياقت «شهادت» را پيدا كرده‌‌اند و انشاءالله ما هم به آنها ملحق شويم./رجبعلي افسري

**************

آري، منطق شهيد است كه راه خدا را آگاهانه، با اينكه مي‌داند تمام خطرات براي او وجود دارد، انتخاب مي‌كند و «شهادت» را بر ماندن ترجيح مي‌دهد. آري، منطق شهيد همان منطق سوختن و جذب و حل شدن در جامعه براي روشن كردن و احياي جامعه است، چرا كه در تاريكيهاي مخوف غيرخدايي و ضد خدايي است كه شهيد آنچنان مي‌درخشد كه تمام آن تاريكيها را برطرف مي‌كند و به روشنايي مبدل مي‌سازد، كه اين بي‌منطقان رسواي ملحد و منافق و ديوان نحس سياهي جرات بيرون آمدن از سوراخهاي خود را پيدا نمي‌كنند، و چه افتخاري از اين بالاتر كه انسان در راه خدا در ميدان نبرد شهيد بشود و با خون خود وضوي عشق ساخته و به لقاي الله برسد و زمين خاكي گسترده را محراب خويش سازد براي عبادت الله./ علي كاظمي مجرد


«شهادت» پلي است از عالم ماده به عالم معنا. اميدوارم كه در عبور از اين پل موفق شويم./داوود گيلاني

*************

«شهادت»، اين واژه بزرگ كه هيچ چيز را نمي‌توان با آن مقايسه كرد. كه «الشهاده افضل موت» (شهادت بالاترين مردنهاست.) «شهادت» سلاحي است كه هيچ قدرت و ابرقدرتي نمي‌تواند با آن مقابله كند، اين رمز پيروزي ماست كه ابرقدرتهاي شرق و غرب را به لرزه و وحشت انداخت و بر سلاحهاي پيچيده آنها كه هر لحظه مدرن‌تر مي‌شود، پيروز مي‌گرداند و مي‌بينيم امام عزيز مي‌فرمايد: «پيروزي را خون مي‌آورد و شهيد يعني حاضر.» /سيدحسن ميرمحمدي

************

«شهادت» يعني گلچين كردن بهترين گلها از باغ گل؛ آن گلي كه توانسته از بوي خوشش معشوق را شاد كند و رضايت او را به دست آورد و لياقت همنشيني او را پيدا كند. پس، خوشا به حال او كه چنين لياقتي پيدا مي‌كند كه به لقاءالله بپيوندد و روح او به پرواز درآيد و شاد گردد. چه دست جدا شود، چه پا، و چه سر، در اولين دقايق ديگر آن جسم چيز جز تكه گوشتي نيست. روح آن جدا مي‌شود و هر كسي لياقتش بيشتر باشد تكه تكه شدنش بيشتر است. و خوشا به حال آن شهيدي كه همچون حضرت عباس(ع) دو دستش قطع شود و چشمانش تير بخورد و همچون امام حسين(ع) سرش از تن جدا شود و جالبتر از آن جسدش كه تكه تكه شود و همچون شهيدان گمنام بميرد./مصطفي معافي

************

«شهادت» فوزي است كه نصيب هر بنده‌اي از بندگان خدا نمي‌شود؛ شهادت سعادتي است كه خداوند عزوجل به بندگان خاص خود عطا مي‌كند و يا به كلام مولا علي(ع): «ما هر جا باشيم بايد به راه مرگ برويم و اين راه را طي كنيم.» چه بهتر مرگمان، كشته شدنمان در راه خدا باشد. ما كه تحت سلطه اوييم و پيوسته بر لب داريم «ولا يمكن الفرار من حكومتك» پس، چه بهتر و سعادتمندانه‌تر از اينكه هنگام ياري دين او به وصال مرگ برسيم. و چه زيباست كه لبخند بر مرگ را با دست رد به سينه دنيا توام بگردانيم و بدانيم كه اگر به ياري دين خدا پرداختيم او هم ما را ياري مي‌كند و خودش فرموده «يا ايها الذين آمنوا ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم.»/مهدي محقق امين

***********

«شهادت» يعني رسيدن تشنه به آب، رسيدن عاشق به معشوق، رسيدن رهرو به مقصد و در يك كلام رسيدن انسان به خدا./عليرضا مقدم سليمي

***********

«شهادت» راحت‌ترين، آسانترين و بهترين راه براي رسيدن به خداوند مي‌باشد. «شهادت» بالاترين درجه كمال انسان است./حميدرضا ملاحسني

*********

«شهادت» تولدي است براي زندگي جاودانه، و اي كاش كه جانها داشتم و بارها فداي اسلام عزيز مي‌كردم. «شهادت» حد نهايي تكامل انسان است وب ا جاري شدن خونمان است كه حكومتها تغيير مي‌كنند و به حكومت عدل الهي آخر زمان متصل مي‌شوند. از خدا بخواهيد كه شما را توفيق «شهادت» بدهد، توفيق عزت «شهادت» بدهد./محمدرضا نكوفرد

**********

بدانيد كه «شهادت» نه يك باختن و شكست كه يك انتخاب است، و مجاهدان في سبيل‌الله با تمامي آگاهي آن را انتخاب كرده‌اند و خدا را سپاسگزاريم كه چنين مرگي داشته‌ايم./علي افغاني

**************

در مكتب اسلام «شهادت» نابودي نيست، بلكه يك سعادت، يك تولد، يك هديه الهي است. من كه با ميل و اراده خود حاضر شدم به جبهه‌هاي نور عليه ظلمت روانه شوم، مصمم‌ام كه تا آخرين نفس و تا ‌آخرين لحظه و آخرين قطره خون در راه خدا و در راه پيروزي اسلام و نابودي هر چه سريعتر خودفروختگان به شرق و غرب و آزادسازي كربلا و قدس عزيز از لوث متجاوزين ايستادگي نمايم. خدايا، مرا ببخش و بيامرز و در آن دنيا از عذابت مصون و محفوظم بدار./محمدرضا ضياءاصغرپور

************

«شهادت» دريچه آزادي انسان از دنياست، «شهادت» منتهاي حركت يك مسلمان است، «شهادت» آرزوي قلبهاي دردمندان و عاشقان است، «شهادت» رسيدن عاشق به معشوق است./مجتبي كاظمي مياندشتي

**************

«شهادت» اوجي است كه هر پرنده‌اي توان دستيابي به آن را ندارد. خدايا، ما را توانايي ده تا خوبترين را به چنگ آريم./ غلامعباس فضلي

******************

«شهادت» خورشيدي است در ظلمت، و راهي است از لجنزار مرگ و فنا به سوي حيات طيب. بيكرانهاي وجود را درنورديدن است و به خاك اكتفا نكردن، عشقي است پايان‌ناپذير و نامحدود، و حركت به سوي سعادت، و صعودي برتر از هر تصور./طاهر لطفي

*************

«شهادت» راهي است كه انسان آگاه با آگاهي به تمام واقعيتهاي آن قدم در آن مي‌گذارد و راه صد ساله را يك شبه مي‌پيمايد. «شهادت» مسير تكامل است. «شهادت» كوتاهترين راهي است كه انسان را از خاك به والاترين درجات الهي مي‌رساند. اميدوارم كه بتوانم يكي از رهروان اين راه باشم و بتوانم در اره اسلام و قرآن و خدا خدمت كنم و اگر خداوند اين حقير را لايق شهادت ديد آنگاه اين فوز عظيم را نصيبمان مي‌گرداند./محسن سلوتي

دلدادگان معشوق چون كبوتري خوش‌الحان از ميان شبنم اشكهاي نيم شب با بالهاي خونين و با وجودي آتش گرفته در قرب به وصال يار به ديدار خدايشان مي‌شتابند. «شهادت» مرگ نيست، رسالت است. جان دادن نيست، بلكه جان يافتن است. به اجبار رفتن نيست، به اختيار رفتن است. مردن نيست، تولد است. تنفر نيست، عشق است. ما نيامده‌ايم كه بمانيم؛ پس، چه بهتر كه درست برويم./ امير وفائي

*************

«شهادت» عشق به معبود است. «شهادت» كلامي است كه مرگ در آن واژه‌اي تهي و بي‌معناست. شهادت يك زندگاني دباره است و شهادت زندگي هميشه جاويدان در بارگاه اقدس متعال است. آري، «شهادت»، و ‌آن هم «شهادت» در جبهه‌هاي حق عليه باطل، «شهادت» در جبهه‌هيا نور عليه ظلمت؛ جبهه‌اي كه دانشگاه الهيات مي‌باشد، دانشگاهي كه استادش حسين(ع) و شاگرداني چون شهداي ما دارد و اينها شاگرداني هستند كه در اين دانشگاه الهيات با نمرات عالي قبول شده‌اند و جزو شاگردان ممتاز اين دانشگاه بوده‌اند./مهدي نقيبي

**************

«شهادت» تجلي ظهور حقيقت در دنياي سرد و ناآشنا و دروغين ما، و كوتاهترين راه براي رسيدن به لقاي خداوند رحيم است. راهي كوتاه به بلنداي يك قدم خالص. آري، شهادت ميدان جهاد است و شهيد تنديس پيروزي. «شهادت» شمع است و «شهيد» پروانه‌اي از جنس آتش. «شهيد» ذبيح عشق است. «شهيد» علمدار كاروان نجات است. «شهيد» روح تاريخ حيات است. «شهيد» نبض آفرينش است. «شهيد» شفيع بهشت است. «شهيد» ولي خدا، حجت خدا، روح خدا و ... چه گويم «شهيد» پيامبر كوچك خداست. آري، شهدا پيامبران كوچك الهي‌اند./حميدرضا نظام

************

«شهادت» مرگ سعادت‌آميزي است كه آغاز ديدن زندگي پربار جديدي را نويد مي‌دهد. «شهادت» در نزد من مانند مادري است كه فرزندش را با تمام وجود به آغوش مي‌كشد./محمد احمدي

*************

«شهادت» حركتي شتابدار است به سوي معشوق، و اين شتاب مستلزم خلوص و پاكي و تقواست. از شما مي‌خواهم كه دست از دامان اسلام وامام امت برنداريد. اگر چنين نكنيد بر سرمان آن خواهد آمد كه بر كوفيان آمد./ ابوالقاسم محمدگنجي

**************

«شهادت» بالاترين مرحله‌اي است كه انسان به آن مي‌تواند برسد؛ و آن مرحله‌اي است كه انسان به هواي نفس خود پاسخ نمي‌دهد و غالب بر آن است و دنيا براي او ناچيز. نمي‌تواند بماند و دنيا همانند زنداني است كه او را در آن به زور گذاشته باشند. او رد اين حال به يكي از نفسهايي ـ كه بالاترين آنها نفس مطمئنه است ـ رسيده و خداوند تبارك و تعالي براي دنيا او را نمي‌تواند بپذيرد و او را به سوي خود مي‌طلبد. و مسئوليت ما اين است كه دفاع كنيم و براي انقلاب ـ اين نهال نوشكفته ـ اگر شده با خون خود اين نهال را به ثمر برسانيم. و تكليف بر ماست و تكليف بر امت اسلام است و خداوند به ما توفيق انجام اين كار را عطا فرمايد./ مرتضي توكلي

************

«شهادت» مقطعي از حركت تكاملي انسان است كهانسان به وجود مطلق مي‌پيوندد. هيچ اجباري در اين پيوند نيست، بلكه بايد انسان راه رشد را بيابد و از طغيان و زبوني درآيد. انسان كه در سر دوراهي قرار مي‌گيرد بايد يكي را انتخاب كند يا عزت يا ذلت، يا حسين(ع) يا يزيد، يا «شهادت» يا كفر را./محمد جهانگيري

*****************

«شهادت» دعوتي است به همه عصرها و به تمام نسلها، و اين من تنها نيستم كه به اين ميهماني خدا دعوت شده‌ام. از صدر اسلام تاكنون بر سر اين خوان، خون ايثارگران و جانبازان ريخته و خون ناچيز من قطره‌اي است بر اين خوان گلگون./عليرضا حاتمي

*************

«شهادت» آخرين راهي است كه به خدا مي‌پيوندد. «شهادت» رستن است. رها شدن است. رها شدن از زندان، زندان تن، زندان خاك. شهادت پرواز است، پرواز مرغي از قفس به آشيانه خويش. «شهادت» آخرين احتياج پويندگان راه خداست. عشقي است كه در دلها خانه كند و نيازي است كه بر جانها اوفتد، «شهادت» انتخاب است، انتخاب مرگي آزادانه، «شهادت گذشتن از عزيزترين عزيزها يعني جان است؛ آنجا كه همه از مرگ مي‌گريزند مجاهد راه خدا به استقبال آن مي‌ؤود تا در درياي خون شنا كند و به ساحل نجات برسد. «شهادت» مرگي است كه در راه خدا باشد و نيز آگاهانه و با اختيار، كه اگر اين دو نباشد، هر چه باشد «شهادت» نيست. «شهادت» در اوج خفقانهاي حاكم بر زمان و در حاكميت وحشتهايي كه طاغوتان زمان را بر جوامع بشري تحميل مي‌كنند، فريادي است در سكوت، نوري است در ظلمت و چراغ اميدي است در سياهي شب يأس. «شهيد» در كالبد مرده و افسرده جامعه روح مي‌دمد، همه را به حركت وا مي‌دارد. رگهاي خشك جامعه را خون مي‌دهد. همه را آماده خيزش و قيام مي‌كند. «شهيد» چون شمع مي‌سوزد، آگاهانه مي‌سوزد، پرتو مي‌افكند، چراغ راه مي‌شود،‌همه را فيض مي‌دهد، خود مي‌رود تا ديگران بمانند. خود مي‌سوزد تا ديگران نسوزند. زندگي خويش را مي‌ميراند تا ديگران زندگي يابند. «شهيد» اجتماعات را از جمود و پوسيدگي و مرگ تدريجي مي‌رهاند. خونش چون رودي خشمگين مي‌جوشد،‌مي‌خروشد و رسواگر و ويرانگر ستم و ستمگر مي‌شود. «شهيد» هميشه حضور دارد، شاهد است، الگو است. نام «شهيد»، ياد «شهيد» مظلوميت شهيد، مبارزه شهيد، حماسه شهيد همواره زنده است. ما امتي شهيدپروريم و شهادت‌طلب؛ دشمن بداند كه مهياي پذيرش نيزه‌هاشان بر سينه‌هامان هستيم و آماده «سازش و تسليم نه.» دشمن بداند كه راه ما تا ابديت است و براي رساندن خويش بدانجا بر فنا شدن در راهش شوري در سر نمي‌پروريم. ما امتي شهيدپروريم و شهادت‌طلب؛ آنجا كه سلاح آهنين در كف داريم و در زندگي و رزمگاههاي آن مي‌ستيزيم، چه بر خصم چيره شويم و زنده بمانيم و چه كشته شويم پيروزيم. و آنجا كه دستهامان از هر سلاحي تهي است، جانهامان را بر كف گيريم و سخت بر فرق دشمن فرو كوبيم و پيروزي خون بر شمشير را تحقق بخشيم./ حسين هادي

**************

«شهادت» بهترين مردن است؛ و اين مرگ سراغ هر كسي نمي‌آيد، بلكه سراغ افرادي كه خداوند دوست دارد مي‌آيد. سرور آزادگان و سالار شهيدان حسين‌بن‌علي(ع) اين راه را به ما آموخت و حضرت زينب(س) نيز با ادامه آن راه به ما ياد داد كه ادامه دهندگان راه شهدا باشيم./عليرضا آشيانه
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده